چه دوس دارین
معماري روانشناسی طنز تجارت آینده زندگی
 
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 22:8 ::  نويسنده : aghil

ایران من

 

در روح و جان من ، میمانی ای وطن
به زیر پا فتد آن دلی ، که بهر تو نلرزد
شرح این عاشقی ، ننشیند در سخن
که بهر عشق والای تو ، همه جهان نیرزد
ای ایران ایران دور از دامان پاکت دست دگران ، بد گهران
ای عشق سوزان ، ای شیرین ترین رویای من ، تو بمان ، در دل و جان
ای ایران ایران ، گلزار سبزت دور از تاراج خزان ، جور زمان
ای مهر رخشان ، ای روشنگر دنیای من به جهان ، تو بمان
سبزی صد چمن ، سرخی خون من
سپیدی طلوع سحر ، به پرچمت نشسته
شرح این عاشقی ، ننشیند در سخن
بمان که تا ابد هستیم ، به هستی تو بسته
ای ایران ایران دور از دامان پاکت دست دگران ، بد گهران
ای عشق سوزان ، ای شیرین ترین رویای من تو بمان ، در دل و جان
ای ایران ایران ، گلزار سبزت دور از تاراج خزان ، جور زمان
ای مهر رخشان ، ای روشنگر دنیای من به جهان ، تو بمان
در روح و جان من می مانی ای وطن
به زیر پا فتد آن دلی ، که بهر تو نلرزد
شرح این عاشقی ، ننشیند در سخن
که بهر عشق والای تو ، همه جهان نیرزد

جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 21:56 ::  نويسنده : aghil

ضد مرد

lafzan com sms antiboy اس ام اس ها و جوک های طنز ضد پسر و مرد

مردها ۳ تا آرزو دارند:

۱٫اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن

۲٫اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باشن

۳٫اونقدر که زنشون شک داره ، زن داشته باشن

جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 21:43 ::  نويسنده : aghil

ضد زن

lafzan com sms antigirl اس ام اس ها و جوک های طنز ضد دختر و زن

مرد اولی : امان از دست این زنها ! زنم تمام دارائیمو برداشت و رفت !

دومی : خوش به حالت ! زن من تمام دارائی مو برداشت و نرفت !

جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 21:38 ::  نويسنده : aghil

 

زن ذلیلی

 











 

جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 21:36 ::  نويسنده : aghil

بدون شرح

جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 21:34 ::  نويسنده : aghil
 
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 21:31 ::  نويسنده : aghil
 
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 21:30 ::  نويسنده : aghil

حرف های مرد و زن!!!!!!!

سفره عقد

 



زن: عزیزم امیدوارم همیشه عاشق بمانیم و شمع زندگیمان نورانی باشد

مرد: عزیزم کی نوبت کیک میشه؟

روز زن

زن: عزیزم مهم نیست هیچ هدیه‌ای برام نخریدی خودت بهترین هدیه‌ای

مرد: خوشحالم تو رو انتخاب کردم آشپزی تو عالیه عزیزم (نکته نهفته: شام چی داریم؟

روز مرد

زن: وای عزیزم اصلا قابلتو نداره کاش می‌تونستم هدیه بهتری بگیرم

مرد: حالا اشکال نداره عزیزم سال دیگه جبران می‌کنی (چه بویغذایی می‌یاد

روز بعد از تولد بچه

زن: وای مامانی بازم گرسنه هستی، (عزیزم شیر خشک بچه رو ندیدی؟

مرد: با دهان پر(نه عزیزم ندیدم، راستی یادم باشه بازم ازاینمارک بخرم، چقدر خوشمزه است

چهل سال بعد

زن: عزیزم شمع زندگیمون داره بی‌فروغ میشه ما دیگه پیر شدیم

مرد: یعنی دیگه کیک نخوریم؟

دو ثانیه قبل از مرگ

زن: عزیزم همیشه دوستت داشتم

مرد: گشنمه

وصیت نامه

زن :کاش مجال بیشتری بود تا در میان عزیزانم می‌بودم و محبتمرا نثارشان می‌کردم، تمام زندگی‌ام را

مرد: شب هفتم قرمه سبزی بدید

اون دنیا

زن: خطاب به فرشته مسئول: خواهش می‌کنم ما را از هم جدانکنید، نه نه عزیزم، خدایا به خاطر من!!! وسر انجام موافقت میشه مرد از جهنم بره بهشت

مرد: خطاب به دربان جهنم؛ حالا توی بهشت غذا بیشتر چیه، شام چی میدن؟؟

جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 21:28 ::  نويسنده : aghil

بذار عاشقت بمونم

 

بذار عاشقت بمونم

قلب من می گه که هستی اما چشمام می گه نیستی

خیلی سخته باورم شه که تو پیشم دیگه نیستی

بگو که هنوز چشاتو رو به عشق من نبستی

چشم من می گه تو رفتی اما قلبم می گه هستی

مگه میشه تو نباشی تو مثه نفس می مونی

دستای گرمتو کاشکی تو به دستم برسونی

دستم بی تو بی پناه ِ می میرم وقتی نیستی

مگه میشه باورم شه که تو پیشم دیگه نیستی

حالا که همش خیاله بذار دستاتو بگیرم

بذار تو فرض محالم با تو باشم تا بمیرم

بذار عاشقت بمونم بذار عاشقت بمونم

حالا که همش تو رویاست بذار دلتنگت بمونم

مرگ بیداری برا من اینو خیلی خوب می دونم

بذار عاشقت بمونم بذار عاشقت بمونم

بذار عاشقت بمونم
       

جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 20:43 ::  نويسنده : aghil

یه روزی آقـــای کـــلاغ،
 
یا به قول بعضیا جناب زاغ
رو دوچرخه پا می‌زد،
رد شدش از دم باغ



پای یک درخت رسید،
صدای خوبی شنید

نگاهی کرد به بالا،
صاحب صدا رو دید

یه قناری بود قشنگ،
بال و پر، پر آب و رنگ

وقتی جیک جیکو می‌کرد،
آب می‌کردش دل سنگ

 

قلب زاغ تکونی خورد،
قناری عقلشو برد

توی فکر قناری،
تا دو روز غذا نخورد

 

روز سوم کلاغه،
رفتش پیش قناری

گفتش عزیزم سلام،
اومدم خواستگاری!

 

نگاهی کرد قناری،
بالا و پایین، راست و چپ

پوزخندی زد به کلاغ،
گفتش که عجب! عجب

منقار من قلمی،
منقار تو بیست وجب

واسه چی زنت بشم؟
مغز من نکرده تب

کلاغه دلش شیکست،
ولی دید یه راهی هست

برای سفر به شهر،
بار و بندیلش رو بست

یه مدت از کلاغه،
هیچ کجا خبر نبود

وقتی برگشت به خونه،
از نوکش اثر نبود

داده بود عمل کنن،
منقار درازشو

فکر کرد این بار می‌خره،
قناریه نازشو

باز کلاغ دلش شیکست،
نگاه کرد به سر و دست

آره خب، سیاه بودش!
اینجوری بوده و هست

دوباره یه فکری کرد،
رنگ مو تهیه کرد

خودشو از سر تا پا،
رفت و کردش زرد زرد

رفتش و گفت: قناری!
اومدم خواستگاری

شدم عینهو خودت،
بگو که دوسم داری

اخمای قناریه،
دوباره رفتش تو هم!

 

کله‌مو نگاه بکن،
گیسوهام پر پیچ و خم

موهای روی سرت،
وای که هست خیلی کم

فردا روزی تاس می‌شی!
زندگی‌مون میشه غم

کلاغ رفتش به خونه
نگاه کرد به آیینه

نکنه خدا جونم!
سرنوشت من اینه؟!

ولی نا امید نشد،
رفت تو فکر کلاگیس

گذاشت اونو رو سرش،
تفی کرد با دو تا لیس

کلاه گیسه چسبیدش،
خیلی محکم و تمیز

روی کله‌ی کلاغ،
نمی‌خورد حتی یه لیز

 


نگاه که خوب می‌کنم،
می‌بینم گردنتو

یه جورایی درازه،
نمی‌شم من زن تو

کلاغه رفتشو من،
نمی‌دونم چی جوری

وقتی اومدش ولی،
گردنش بود اینجوری

 


خجالت نمی‌کشی؟
با اون گوشتای شیکم!؟

دوست دارم شوهر من،
باشه پیمناست دست کم!

دیگه از فردا کلاغ،
حسابی رفت تو رژیم

می‌کردش بدنسازی،
بارفیکس و دمبل و سیم

بعدش هم می‌رفت تو پارک،
می‌دویید راهای دور

آره این کلاغ ما،‌
خیلی خیلی بود صبور

 


واسه ریختن عرق،
می‌کردش طناب‌بازی

ولی از روند کار،
نبودش خیلی راضی

پا شدو رفتش به شهر،
دنبال دکتر خوب

دو هفته بستری شد،
که بشه یه تیکه چوب

قرصای جور و واجور،
رژیمای رنگارنگ

تمرینهای ورزشی،
لباسای کیپ تنگ

آخرش اومد رو فرم،
هیکل و وزن کلاغ

با هزار تا آرزو،
اومدش به سمت باغ

 


وقتی از دور میومد،
شنیدش صدای ساز

تنبک و تنبور و دف،
شادی و رقص و آواز

دل زاغه هری ریخت!
نکنه قناریه؟

شایدم عروسی
بازای شکاریه!

 

دیدش ای وای قناری،
پوشیده رخت عروس

یعنی دامادش کیه؟
طاووسه یا که خروس؟

هی کی هست لابد تو تیپ،
حرف اولو می‌زنه!

توی هیکل و صورت،
صد برابر منه

کلاغه رفتشو دید،
شوهر قناری رو

شوکه شد، نمی‌دونست،
چیز اصل کاری رو!

می‌دونین مشکل کار،
از همون اول چی بود؟

کلاغه دوچرخه داشت،‌
صاحب بی ام و نبود


جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 15:55 ::  نويسنده : aghil
 1.تو خیابون خیلی با احترام از یه دختر آدرس بپرسید بعد از جواب دادن جلوی چشماش از یكی دیگه بپرسید

2. پشت چراغ قرمز راننده جلویی اگه دختر بود قبل از سبزشدن چراغ دستتون رو بذارید
رو بوق

3.توی اتوبان جلوی ماشین یه دختر خانوم با سرعت 50 كیلومتر حركت كنید

 


4.توی جمع دخترای فامیل وقتی همشون دارن یه سریال می ببینن هی كانال تلویزیون رو
عوض كنید

5.توی یه رستوران كه چند تا دختر هم نشستن سوپ رو با صدای بلند هورت بكشید و نوش
جان كنید

6.توی یه بوتیك كه فروشندش دختره وادارش كنید شونصد رنگ لباس رو براتون باز كنه و در آخر بگید خوشتون نیومد و برید

7.توی جشن تولد یكی از دخترا فامیل تا اومد شمع ها را فوت كنه همه رو خاموش كنید

8.اگه یه دختر یه جا یه جك تعریف كرد بلافاصه بگید چقدر قدیمی بود

9.اشتباهات لغوی دخترا رو موقع صحبت كردن تكرار كنید و بخندید

10.تو یه جمع دانشجویی و رسمی هنگام عكس گرفتن واسه دخترا شاخ بذارید

11. عید نوروز تمام پسته ها و فندق های سر بسته را بذاریید توی ظرف دختر مورد
نظرتون

12.روزهای بارونی تا یه دختر دیدید و یه چاله پر آب و شما با ماشین بودید یه لحظه
درنگ نكنید

13.اگه كلاس موسیقی می روید قبل از اجرای دختر خانوم مورد نظر پیچ های كوك گیتارش رو به چند جهت بچرخونید

14.تو دانشگاه از دختر مورد نظر یه جزو 1000 صفحه ای بگیرید و بعد از اینكه تمام
صفحاتش رو جا به جا كردید بهش بر گردونید

15.چاق بودن و بی ریخت بودن دختر مورد نظر رو دم به ساعت به اطلاعش برسونید

16.به دختری كه دماغش رو تازه عمل كرده بگید دكترش بد بوده و دماغش كوفته شده

17. شیشه نوشابه دختر مورد نظر رو حسابی تكون بدید و بذارید خودش درش رو باز كنه

18. زمستون وقتی همه جا یخ زده با دیدن زمین خوردن یه دختر با صدای بلند بزنید زیر
خنده

19. از یه دختر ساعت بپرسید بعد از جواب دادن به ساعتتون نگاه كنید و بگین ساعتش
عقبه

20. توی ساندویچی موقعی كه چند تا دختر نشستن طوری كه اونا هم بشنوند از حال بهم
خوردن و گلاب به روتون استفراغی كه چند روز پیش داشتید تعریف كنید

21. توی یه جمع كه چند تا دختر نشستن در گوشی صحبت كنید و بلند بلند بخندید

22. تو خیابون به یه قسمت از لباس یا صورت یه دختر خیره بشید وبزنید زیر خنده (نمی
دونید دختره چه حالی میشه )

 

جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 15:51 ::  نويسنده : aghil

 

 
طعاً خیر. هرچند به دفعات ثابت شده که این درک، بستگی بالایی به میزان فروش طلا فروشی سرکوچه و درجه سورپرایز شدن خانم دارد.


دیالوگ غیر منتظره: "وای! دقیقاً همون انگشتری که می خواستم، از کجا فهمیدی؟ نکنه تو دعوای دیشب لو دادم؟!".


آیا طلا فروشها از هر جنسی حداقل دوتا می آورند؟


حتماً. دلیل این موضوع برای انگشترهای نامزدی و عروسی واضح است. اما گوشواره، النگو، گردنبند، مچبند، پابند، سربند، زانوبند، چشم بند و هرچیز دیگری که شوهر شمسی خانم هوس کند برای همسرش بخرد، باید دوتا باشد. چون شوهر زری خانم همسایه هم فردای همان روز باید هوس کند که لنگ? آن را برای همسرش بخرد.


آیا حیوان خانگی مزاحم است؟


حیوانات خانگی سرو صدا می کنند، کثیف می کنند، خانه را به هم می ریزند و مسبب 437 نوع بیماری هستند، به شرطی که خانم خانه موافق نباشد. و در صورتی که خانم متوجه گوگولی مگولی بودن حیوان زبان بسته داخل سطل زباله کوچه بشود و این زبان بسته جویدن دسته چک شوهرشان را به شکل با مزه ای انجام دهد، حیوانات باعث گرمی و نشاط جو خانه و چند صد موهبت دیگر خواهند شد.


آیا آقایان بد رانندگی می کنند؟


نتیجه گیری با خودتان:


-یواش تر برو با این رانندگی ات، خوب یه ذره زودتر راه می افتادی!


-نمی تونی سریعتر بری؟ کاش بهت نمی گفتم دیرم شده
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 12:14 ::  نويسنده : aghil

آدم های دوست داشتنی - www.RadsMs.com

چیزهای کوچک، مثل دوستی که همیشه موقع دست دادن خداحافظی، آن لحظه قبل از رها کردن دست، با نوک انگشت‌هاش به دست‌هایت یک فشار کوچک می‌دهد ….. چیزی شبیه یک بوسه.

مثلا راننده تاکسی‌ای که حتی اگر در ماشینش را محکم ببندی بلند می‌گوید: روز خوبی داشته باشی دخترم.

آدم‌هایی که توی اتوبوس وقتی تصادفی چشم در چشمشان می‌شوی، دستپاچه رو بر نمی‌گردانند، لبخند می‌زنند و هنوز نگاهت می‌کنند.

آدم‌هایی که حواسشان به بچه‌های خسته توی مترو هست، بهشان جا می‌دهند، گاهی بغلشان می‌کنند.

آدم هایی که که هر دستی جلویشان دراز شد به تراکت دادن، دست را رد نمی‌کنند. هر چه باشد با لبخند می‌گیرند و یادشان نمی‌رود همیشه چند متر جلوتر سطلی هست، سطل هم نبود کاغذ را می‌شود تا کرد و گذاشت توی کیف.

دوست‌هایی که بدون مناسبت کادو می‌خرند، مثلا می‌گویند این شال پشت ویترین انگار مال تو بود. یا گاهی دفتر یادداشتی، نشان کتابی، پیکسلی.

آدم‌هایی که از سر چهار راه نرگس نوبرانه می‌خرند و با گل می‌روند خانه.

آدم‌های “اس‌ام‌اس”‌های آخر شب، که یادشان نمی‌رود گاهی قبل از خواب، به دوستانشان یادآوری کنند که چه عزیزند، آدم‌های “اس‌ام‌اس”های پر مهر بی‌بهانه، حتی اگر با آنها بد خلقی و بی‌حوصلگی کرده باشی.

آدم‌هایی که هر چند وقت یک بار ایمیل پرمحبتی می‌زنند که مثلا تو را می‌خوانم و بعد هر یادداشت غمگین خط‌هایی می‌نویسند که یعنی هستند کسانی که غم هیچ کس را تاب نمی‌آوردند.

آدم‌هایی که حواس‌شان به گربه‌ها هست، به پرنده‌ها هست.

آدم هایی که زیبایی درون تو رو میبینن ، وقتی اولین بار باهاشون هم صحبت میشی ، انگار چندین سال دوست صمیمی بودین

آدم‌هایی که اگر توی کلاس تازه وارد باشی، زود صندلی کنارشان را به لبخند تعارف می‌کنند که غریبگی نکنی.

آدم‌هایی که خنده را از دنیا دریغ نمی‌کنند، توی پیاده رو بستنی چوبی لیس می‌زنند و روی جدول لی‌لی می‌کنند.
همین آدم‌ها، چیزهای کوچکی هستند که دنیا را جای بهتری می‌کنند برای زندگی کردن

جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 12:13 ::  نويسنده : aghil

قوانین ورود به اجتماع (جالب و خواندنی) - www.RadsMs.com

همه  مدرسه‌های دنیا چیزهای مزخرفی هستند. زحمات معلم‌ها و غیره به کنار ولی یک آدم معمولی دوازده سال به مدرسه می رود بدون اینکه یاد بگیرد در جامعه زندگی کند. احتمالا آخرین سه معادله سه مجهولی که یک نفر حل می‌کند در همان دوران راهنمایی است. آخرین جذر هم احتمالا در همان راهنمایی گرفته می‌شود و احتمالا من و شما هیچکدام عدد اتمی آهن را یادمان نیست و به زحمت ممکن است بتوانیم چهار کتاب از سمرقندی نام ببریم.
اما بعد از دوازده سال باید وارد جامعه بشویم. حالا بگویید برویم دانشگاه و بعد از شانزده، هجده یا بیست و دو سال درس خواندن با لیسانس، فوق لیسانس یا دکترا وارد جامعه بشویم… و تازه کلی چیز هست که بلد نیستیم. از یک چک نقد کردن در بانک تا قانون کاری که قرار است بر مبنایش کار کنیم تا حرف زدن با کسی که دوستش داریم.
ما در مدرسه و آن بیست و دو سال خیلی چیزها یاد می‌گیریم اما در خیلی چیزها هم کاملا بی سواد می مانیم. همین شد که تصمیم گرفتم این قوانین را برایتان بنویسم که قبل از ورود به جامعه مرورش کنید. زندگی جدی نیست ولی قانون های بامزه‌ای دارد که در مدرسه درسشان نمی‌دهند. این متن اولین بار در سال ۱۹۹۶ نوشته و چاپ شده و ممکن است بارها و بارها به فارسی ترجمه شده باشد ولی به نظرم ارزش دارم ترجمه آزاد خودم را هم بکنم.

 

قانون اول

زندگی عادلانه نیست. اینهمه دین و بقیه داستان‌ها برای همین وجود دارند. یک نوجوان یا یک دکتر سی ساله که تازه در شرکتی استخدام شده دائم تکرار می‌کند که «این عادلانه نیست». شاید روزی ۸ بار. قانون اول را تکرار کنید «عدالت مبنای چیز خاصی در دنیا نیست.»

 

قانون دوم

جهان واقعی ارزش زیادی برای شخصیت شما قایل نیست. بر خلاف مدرسه و خانواده که فکر می کنند شخصیت شما چیز مهمی است، برای محیط کار خروجی از همه چیز مهمتر است و هر کس قبل از اینکه محترم و متشخص باشد، باید کارا باشد. اگر فکر می کنید در مدرسه به شخصیت شما احترام نمی‌گذارند منتظر دنیای واقعی باشید تا نظرتان اصلاح شود. اگر فکر می کنید عدم احترام عادلانه نیست، به قانون یک رجوع کنید.
 

جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 12:11 ::  نويسنده : aghil

پس کی راحت می شیم ؟!

 

پس کی راحت می شیم ؟! طنز + عکس

جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 12:4 ::  نويسنده : aghil

 

pc878fb4364595c8f488054550476da9da_156641_935.jpgpc31f0f37e3bea21eac1ec22f57df17436_156642_813.jpg 

 

pcee71b7cdcf5afba8fae3b272d1a077d3_156643_612.jpg

pcb82cf204b914d7d152470cd40827fe65_156644_147.jpg

pc7ca9aa78ecb4a2077287f7fee5e54a1f_156645_358.jpg

pc2e7e70cfd7021116d0ba35872f249660_156646_957.jpg

pc60b8f9608cf4d94fd28ca4cbc1ff7830_156647_320.jpg

جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 12:2 ::  نويسنده : aghil
سیاست از منظر گاو !


سوسیالیسم: دو گاو دارید. یکی را نگه می‌دارید. دیگری را به همسایه خود می‌دهید.

کمونیسم: دو گاو دارید. دولت هر دوی آنها را می‌گیرد تا شما و همسایه‌تان را در شیرش شریک کند.

فاشیسم: دو گاو دارید. شیر را به دولت می‌دهید. دولت آن را به شما می‌فروشد.

کاپیتالیسم: دو گاو دارید. هر دوی آنها را می‌دوشید. شیرها را بر زمین می‌ریزید تا قیمتها همچنان بالا بماند.

نازیسم: دو گاو دارید. دولت به سوی شما تیراندازی می‌کند و هر دو گاو را می‌گیرد.

آنارشیسم: دو گاو دارید. گاوها شما را می‌کشند و همدیگر را می‌دوشند.

سادیسم: دوگاو دارید. به هر دوی آنها تیراندازی می‌کنید و خودتان را در میان ظرف شیرها می‌اندازید.

آپارتاید: دو گاو دارید. شیر گاو سیاه را به گاو سفید می‌دهید ولی گاو سفید را نمی‌دوشید.

دولت مرفه: دو گاو دارید. آنها را می‌دوشید و بعد شیرشان را به خودشان می‌دهید تا بنوشند.

بوروکراسی: دو گاو دارید. برای تهیه شناسنامه آنها هفده فرم را در سه نسخه پر می‌کنید ولی وقت ندارید شیر آنها را
بدوشید

سازمان ملل: دو گاو دارید. فرانسه شما را از دوشیدن آنها وتو می‌کند. آمریکا و انگلیس گاوها را از شیر دادن به شما وتو
می‌کنند. نیوزلند رای ممتنع می‌دهد.

ایده آلیسم: دو گاو دارید. ازدواج می‌کنید. همسر شما آنها را می‌دوشد.

رئالیسم: دو گاو دارید. ازدواج می‌کنید. اما هنوز هم خودتان آنها را می‌دوشید.


فمینیسم: دو گاو دارید. حق ندارید شیر گاو ماده را بدوشید

پلورالیسم: دو گاو نر و ماده دارید. از هر کدام شیر بدوشید فرقی نمی‌کند.
لیبرالیسم: دو گاو دارید. آنها را نمی‌دوشید چون آزادیشان محدود می‌شود.

دموکراسی مطلق: دو گاو دارید. از همسایه‌ها رای می‌گیرید که آنها را بدوشید یا نه.

سکولاریسم: دو گاو دارید. پس به خدا نیازی نیست.
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 11:58 ::  نويسنده : aghil

جدیدترین تست روانشناسی در آمریکا!

http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/57424.jpg

مواظب باشید جدی بودنتان شما را ازدنیای اطراف دورنكند .خونسرد باشید واززندگیتان لذت ببرید .كارهایی انجام دهید كه ...

 
اگر مایلید اطلاعات بیشتری درمورد شخصیت خودتان وخصوصیاتی كه باعث می‌شوند دیگران شما را بیشتردوست داشته باشند پیدا كنید به تست زیربا كمال صداقت پاسخ دهید.این تست جدیدترین تست روان شناسی دركشورآمریكا است.
 
1- فرض كنید شما مشخصه صورت كسی هستید,كدام قسمت ازصورت او هستید؟
الف : چین وچروك
ب : لكه
ج : خال زیبایی
د : كك ومك
ت :لبخند

2- دوست دارید چه نوع پرنده ای باشید؟
الف : شباهنگ
ب : جغد
ج : عقاب
د : فلامینگو
ت : پنگوئن

3- كدام یك ازآلات موسیقی را دوست دارید؟
الف: پیانو
ب : ویلون
ج : سازدهنی
د : گیتار
ت : دف

4- كدام یك ازبرنامه های تلویزیونی برای شما جالب تراست؟
الف : اخباروبرنامه های مستند
ب : فیلم های درام وزندگی نامه
ج : هیجانی وپلیسی
د : عشقی وماجرایی
ت : كمدی وكارتون

5- كدام یك ازبازی های شهربازی را بیشتردوست دارید؟
الف : هیچ كدام , من ازشهربازی متنفرم
ب : قطاریا قایق
ج : نمایش واجرای كمدی
د : چرخ وفلك ووسایلی كه سریع می چرخند
ت :ترن های هوایی سریع السیر
6- آیا شما به اشتباهات خودتان می‌خندید؟
الف : هرگز
ب : به ندرت
ج : برخی مواقع
د: معمولا
ت: همیشه

 
7- اگردوست شما سربه سرتان گذاشت چه عكس العملی نشان می دهید؟
الف : عصبانی می‌شوید
ب: ناراحت می‌شوید
ج : برایتان جالب است
د: تلافی می‌كنید
ت :چندین برابرتلافی می‌كنید

 
8- اولین چیزی كه صبح موقع بیدارشدن به فكرتان خطورمی‌كند چیست؟
الف : كارویا تحصیل
ب: مشكلات زندگی
ج : صبحانه
د : روزی كه درپیش دارید
ت : كاری كه تا شب انجام خواهید داد
 
9- درزندگیتان چه شعاری دارید؟
الف :وقت طلاست
ب: سحرخیزباش تا كامروا باشی
ج : آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
د : زندگی كن وبه دیگران هم اجازه زندگی كردن بده
ت : بی خیال باش , هرچه بادا باد
 
10- آیا به همه حیوانات علاقه مندید؟
الف : اصلا
ب: تعداد كمی ازحیوانات
ج : برخی ازحیوانات
د: بیشترحیوانات
ت : تمام حیوانات
 
11- شما لبخند می‌زنید؟
الف : هرگز
ب: به ندرت
ج : گاهی اوقات
د :اغلب
ت : آنقدرزیاد كه برخی فكرمی كنند دیوانه هستم
 
12- نظردیگران راجع به شما اغلب كدام مورد است؟
الف : بی رحم
ب : سرد وبی احساس
ج :زیبا
د : دوست داشتنی
ت : خوشگذران
 
13- شما احساس عشق وقدردانی خود را نشان می‌دهید؟
الف : هرگز
ب : به ندرت
ج : گاهی
د :اغلب
ت : حداكثرتا جایی كه امكان دارد
 
14- شما اعتقاد دارید كه برای شاداب بودن باید ساعاتی ازروز را منحصرا صرف خودتان كنید؟
الف :اصلا
ب: احتمالا نه
ج : گاهی
د : بله
ت : البته ,تا جایی كه امكان دارد به خودتان می‌رسید
 
15- آیا زندگی شما بابرنامه ریزی پیش می‌رود؟
الف : من حتی درتعطیلات هم برنامه ریزی می‌كنم
ب : همیشه برنامه ریزی می‌كنم
ج : بستگی به روزهفته دارد
د :درصورت امكان اجازه می‌دهم كه خودش پیش آید
ت:همیشه بدون برنامه ریزی روزها را طی می‌كنم
 
حال امتیازات كنارگزینه هایی را كه انتخاب كرده اید جمع كنید.
گزینه الف1 امتیار, گزینه ب 2امتیاز , گزینه ج 3 امتیاز, گزینه د 4 امتیاز, گزینه ت 5 امتیازدارد سپس امتیازات خودتان ازپانزده سوال تست را مطابق با متن های زیرمقایسه كنید.
 

اگرامتیازشما بین 1تا 20باشد :
بدین معنی است كه شما سوسن سفید هستید ..مردم شما را به خاطرپشتكارتان ,ازجان ودل مایه گذاشتنتان وموفقیت هایتان تقدیرمی كنند.اهداف مشخصی دارید وفكرتان بركارتان متمركزاست .احتمالا فرزند اول خانواده هستید .احساستان را به سختی ابرازمی كنید .یكی ازمهمترین نگرانی های شما این است كه چگونه دربرابرافراد مختلف ظاهرشوید.اندیشه هایتان كمی متمایل به بدبینی است .اعتماد به نفس دارید ولی درباطن گاهی به خود اعتماد ندارید.قادرهستید كه هدفی تعیین كنید وبه آن برسید.بعضی مواقع دنیا را با دیدی باریك بین می‌نگرید .احساس می‌كنید كه وقت كمی برای رسیدن به آرزوهایتان دارید.
مواظب باشید جدی بودنتان شما را ازدنیای اطراف دورنكند .خونسرد باشید واززندگیتان لذت ببرید .كارهایی انجام دهید كه ازآنها لذت می برید .با انجام این دستورات قوه خلاقیت تان شكوفا می شود .سعی كنید كه بیشتربخندید وبا دیگران درتماس باشید.
 


اگرامتیازشما بین 21تا 54 باشد :
بدین معنی است شما یك گل رزهستید .كمی تیغ دارید ولی زیبایی های بسیاری دارید .حس شوخ طبعی دارید ولی ازشنیدن جوك لذت می‌برید.احتمالا فرزند وسط خانواده هستید مردم دوست دارند دوروبرشما باشند .خونگرم هستید .دوستان صمیمی بسیاری دارید.زندگی را بادید واقع بینانه می‌نگرید .آگاهید كه زندگی ازخوبی ها وبدی ها تشكیل شده است .قادرید شانس خودتان را با توجه به سرمایه های كه دارید امتحان كنید .سخت كوش هستید وبه اهدافتان پایبندید .دوست دارید خودتان باشید واین مساله به شما اعتماد به نفس می‌دهد مشكلترین مساله درزندگیتان یكنواخت بودن مسایل است .یكنواختی درهرمساله ای شما را آزارمی‌دهد وباعث كسل شدن روحیه شما می‌شود .
به شما پیشنهاد می‌گردد كه افق دیدتان را وسیع تركنید .مسایل جدیدی را تجربه وكشف كنید .آنگاه متعجب خواهید شد كه چه نتایج زیبایی به دست آورده اید ومهمترازهمه اینكه فراموش نكنید كه درهمه چیزدنبال زیبایی بگردید مخصوصا درخودتان .
 

اگرامتیازشما بین 55 تا 75 باشد :
بدین معنی است كه شما یك گل آفتابگردان هستید دربستری ازگلهای رز.یك ویژگی بارزدرشما وجود دارد كه باعث گرمادهی به دیگران وجلوه گری شما می‌شود .ممكن است شما كوچكترین فرزند خانواده ویا تنها فرزند باشید ..دروقت لازم جدی هستید ولی دوستانتان شما را به عنوان یك شخص شوج طبع می شناسند .ازگفتن جوك لذت می‌برید .گاهی شیطنت می‌كنید .مایلید كه با افراد جدید وجالبی درزندگیتان آشنا شوید .با افرادی كه هیچ وقت نمی‌خندند راحت نیستید ..دید مثبتی به زندگی دارید ..درهمه چیزبه دنبال خوبیها هستید .بیدی نیستید كه با هربادی بلرزید .گرم ,دوست داشتنی ,با وفا واجتماعی هستید وهركدام ازاین صفات می‌تواند دلیلی برای خوب بودن شما باشد .انرژی نامحدودی دارید ولی انگیزه تان كم است .برای شما مشكل است كه فقط برروی یك كارمتمركز شوید به شما پیشنهاد می‌گردد كه اجازه دهید مردم روی جدی شما راهم ببینند همان طوركه چهره شاد شما را می بینند .دراین صورت می‌خواهند كه همیشه با شما باشند .به احساسات دیگران احترام بگذارید ازاین شاخه به آن شاخه نپرید وكاری راكه دوست دارید انتخاب كنید وتا پایان آن را انجام دهید
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 11:47 ::  نويسنده : aghil
برخی از مورخان و کارشناسان که اکثرا دهه ی هفتاد به بالا بودند اخیرا
کشف کردند دهه ی شصتی ها خوشبخت ترین انسان هایی بودند که بعد از آدم و
حوا پا به این کره ی خاکی گذاشتند.

بر اساس این یافته ها دهه ی شصتی ها از تولد تا بعد از وفات 7 خوان را می
گذرانند. (البته برخی را گذرانده اند.) خوان هایی که همواره با ناداوری
ها از آن سربلند بیرون آمده اند!

خوان اول: بحران پوشک و شیرخشک

در دهه ی شصت اصطلاحی بین زوج های جوان وجود داشت، آنها می گفتند: «بچه
که عمر و نفسه ده تاش کمه، هزارتاش هم بس نیست!»

در همین راستا و همچنین در راستای نبود سینما، پارک و … برای گذراندن وقت
در انتهای شب در بیرون از منزل، کانون های خانواده گرم و گرم تر شدند،
آنقدر گرم که برخی محققین بر این عقیده هستند که گرم شدن زمین و آب شدن
یخ های قطب شمال و جنوب نتیجه ی اقدامات انجام گرفته شده در دهه ی شصت می
باشد.

دهه ی شصتی ها بسیار خوش شانس بودند، زیراکه به دلیل افزایش کمّی شان با
بحران پوشک مواجه شدند، آن زمان هم مثل الان چینی ها مهربان نبودند که هر
چیزی که کم داریم برایمان صادر کنند، در نتیجه به طور متوسط هر دهه ی
شصتی هفته ای فقط یکی دو روز پوشک می بست و در باقی ایام هفته در آزادی
کامل به سر می برد؛ البته این دهه ی شصتی ها از همان ابتدا نیز جنبه ی
آزادی را نداشتند و با اعمالی که بر روی گل های قالی انجام دادند باعث
بدنامی فرش های دستبافت ایرانی در سطح بین الملل شدند و کاهش صادرات فرش
دستباف در این روزها نتیجه ی اقدامات نادرست دهه ی شصتی ها در آن زمان می
باشد!
در کنار این بحران ، بحران شیر خشک هم مزید بر علت بود تا آنها با دست و
پنجه نرم کردن با این بحران ها در کودکی امروز آماده ترین نسل حاضر برای
اجرایی شدن طرح هدفمند کردن یارانه ها می باشند!

خوان دوم: مدرسه
دهه ی شصتی ها کلا خوش به حالشان بود، در کلاس های شونصد نفره درس می
خواندند، آخرین یافته های علم آمار و احتمال نیز ثابت کرده هر چه تعداد
دانش آموزان یک کلاس بیشتر باشد احتمال اینکه معلم از دانش آموزی درس
بپرسد کمتر است؛ البته این اصل در مورد دهه ی شصتی ها صدق نمی کرد زیرا
تا معلم اسامی بچه ها را می خواند تا حضور و غیاب کند وقت یک ساعت و نیمه
ی کلاس تمام می شد.

خوان سوم: دانشگاه

کلاً مسئولان هوای دهه ی شصتی ها را خیلی داشتند، مدام برایشان سدسازی می
کردند، یکی از این سدهای سخته شده در آن سال ها «سد کنکور» نام داشت که
البته به جای آب پشت آن «داوطلب» جمع می شد؛ مزیت سد کنکور به سدهای دیگر
این بود که اصلا سوراخ نمی شد و لازم نبود کسی پتروس بازی دربیاورد و تا
یک ماه انگشتش آبسه کند!

دهه ی شصتی ها در پشت این درب روزهای بسیار خوشی را گذراندند و روزها و
شب های بسیاری را با «تست های 4 گزینه ای» هم آغوش شدند، و در انتها نیز
به جنگ غول کنکور رفتند.
مسئولان در یک اقدام ژرف نگرانه و آینده بینانه از غول کنکور دعوت کردند
تا بیاد و با دهه ی شصتی ها به عنوان یک بازی تدارکاتی دست و پنجه نرم
کند تا دهه ی شصتی ها آمادگی پیدا کنند در سال ها بعد با غول های بزرگتری
همچون غول تورم و بیکاری و مسکن و … مبارزه کنند!

خوان چهام: کار

دهه ی شصتی ها کم کم از دانشگاه بیرون آمدند، البته خودشان چندان تمایلی
به بیرون آمدن از دانشگاه نداشتند اما دهه ی هفتادی ها آنقدر وارد
دانشگاه شدند که دیگر در دانشگاه جایی نمانده بود و دهه ی شصتی ها از
آنطرف دانشگاه بیرون افتادند!
فرصت های کاری بسیار بالایی برای آنها وجود داشت، از آبیاری گیاهان
دریایی و گردگیری میز رایانه گرفته تا آسفالت سابی و متر کردن عرض خیابان
ها.

خوان پنجم: ازدواج

همان طور که دهه ی شصتی ها سنشان بالا می رفت ازدواج هم سنش بالا می رفت،
در همین راستا اکثر کارشناسان معتقد هستند دلیل بالا رفتن سن ازدواج نه
بیکاری است و نه گران بودن مسکن، بلکه تنها دلیل بالا رفتن سن ازدواج،
بالا رفتن سن دهه ی شصتی ها می باشد!

خوان ششم: عزرائیل

در همین راستا پیش بینی می شود دهه ی شصتی ها بسیار بسیار زیاد عمر کنند،
زیرا همه ی آنها با هم به دنیا آمده اند و در نتیجه همه با هم بزرگ شده
اند پس همه تقریبا در یک بازه زمانی فوت خواهند کرد؛ عزرائیل یحتمل در آن
زمان که دهه ی شصتی ها به زمان مرگشان برسند آنقدر سرش شلوغ خواهد شد که
دیگر بدون وقت قبلی جان کسی را نمی گیرد و در نتیجه دهه شصتی ها چند سالی
را در وقت اضافه سپری خواهند کرد.

خوان هفتم: آن دنیا!

بالاخره نمی شود همه چیز به کام دهه ی شصتی ها باشد، یحتمل آنها در آن
دنیا با مفهوم کمبود امکانات مواجه خواهند شد، پیش بینی می شود در آن
دنیا به همه ی روح های دهه ی شصتی بال نرسد و برخی از روح های دهه ی شصتی
نتوانند در آسمان پرواز کنند!

 

جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 11:43 ::  نويسنده : aghil

 

بیا تو بندر

 

 

بیا تو بندر


بیا تو بندر

 

 

بیا تو بندر

 

بیا تو بندر

 

بیا تو بندر

 

بیا تو بندر

 

بیا تو بندر

 

بیا تو بندر

 

بیا تو بندر

 

 

بیا تو بندر

جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 11:39 ::  نويسنده : aghil

چند جمله طنز در مورد ازدواج آقایان

 

ازدواج آقایان ...!!!



قبل از ازدواج :
خوابیدن تا لنگ ظهر


بعد از ازدواج : بیدار شدن زودتر از خورشید


نتیجه اخلاقی :
سحر خیز شدن



قبل از ازدواج : رفتن به سفر بی اجازه


بعد از ازدواج : رفتن به حیاط با اجازه


نتیجه اخلاقی :
با ادب شدن



قبل از ازدواج : خوردن بهترین غذاها بی منت


بعد از ازدواج : خوردن غذا های سوخته با منت


نتیجه اخلاقی :
متواضع شدن



قبل از ازدواج : استراحت مطلق بی جر و بحث

بعد از ازدواج : كار كردن در شرایط سخت

نتیجه اخلاقی : ورزیده شدن


قبل از ازدواج : رفتن به اماكن تفریحی


بعد از ازدواج : سر زدن به فامیل خانوم


نتیجه اخلاقی :
صله رحم


قبل از ازدواج : آموزش گیتار و سنتور و غیره


بعد از ازدواج : آموزش بچه داری و شستن ظرف


نتیجه اخلاقی :
آموزش های کاربردی و مفید



قبل از ازدواج :
گرفتن پول تو جیبی از بابا


بعد از ازدواج : دادن كل حقوق به خانوم


نتیجه اخلاقی :
با سخاوت شد



قبل از ازدواج : ایستادن در صف سینما و استخر


بعد از ازدواج : ایستادن در صف شیر و نان


نتیجه اخلاقی :
آموزش ایستادگی



قبل از ازدواج : رفتن به سفرهای هفتگی


بعد از ازدواج : در حسرت رفتن به پارك سر كوچه


نتیجه اخلاقی :
امنیت كامل.

جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 11:33 ::  نويسنده : aghil

23897

23898

 

 

23901

23902

 

23904

23905

23906

23907

 

 

23910

23911

 

23915

جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 11:22 ::  نويسنده : aghil
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 11:19 ::  نويسنده : aghil

این دیگه آخرشه...

جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 11:15 ::  نويسنده : aghil
www.SMSkade.Ir | انواع گدا


 

 


 

www.SMSkade.Ir | انواع گدا


 

www.SMSkade.Ir | انواع گدا


 

www.SMSkade.Ir | انواع گدا


 

www.SMSkade.Ir | انواع گدا


 

www.SMSkade.Ir | انواع گدا



 

پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 1:3 ::  نويسنده : aghil

وقتي باور داري که مي‌تواني، حتما مي‌توانی!

 


- هر باور، چيزي را حقيقي انگاشتن است.

- اگر تو باوري داشته باشي، دست از جست و جو برمي‌داري؛ اگر باوري داشته باشي گمان مي‌کني که از قبل میدانی.

- انسان براي برخورداري از شادي بايد خودش را باور کند.

- شما نمي‌توانيد با تنفر داشتن از ديگري خودتان را به خدا نزديکتر کنيد، چه باور داشته باشيد که اين خشمي به جاست يا نه. رابطه ميان روح (انسان) و خدا بر اساس عشق است و جايي که عشقي پاک است، هيچ جايي براي هيچ نوع خشمي وجود ندارد.

- خوش بين باشيد اما خوش‌بين دير باور.

- وقتي باور داري که مي‌تواني، حتما مي‌تواني!

- باور خود را در عملکردتان پياده کنيد.

- هر آنچه که بايد، انجام بده و به تحقق آرزوهايت ايمان داشته باش؛ هر آنچه که باشند.

- کساني که به توانايي‌هاي خود باور دارند، به کارهاي دشوار به ديده‌ چالش‌هايي مي‌نگرند که بايد بر آنها پيروز شوند نه به شکل تهديدهايي که بايد از آنها دوري گزينند.

- به آرزوهاي خود ايمان بياوريد و به گونه‌اي به آنها بينديشيد که گويي به زودي رخ مي‌دهند.

- ما در بين کساني که با ما هم عقيده اند، احساس آرامش داريم، اما زماني بزرگ مي‌شويم که در بين کساني باشيم که با ما هم عقيده نباشند.

- ايمان و باور ما در ابتداي هر مسئوليت دشوار، تنها عاملي است که موفقيت نهايي مان را تضمين مي‌کند.

- جهان فقط چيزهايي را به ما مي‌دهد که باور داريم مي‌توانيم داشته باشيم.

- مادامي که خود را باور داريد، مي‌دانيد چگونه زندگي کنيد.

- به کسي که حقيقت را جستجو مي‌کند باور داشته باش و به کسي که مدعي دستيابي به حقيقت است، شک کن

چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 23:52 ::  نويسنده : aghil

هركس سازنده زندگي خود است

نجار پيري خود را براي بازنشسته شدن آماده مي كرد. يك روز او با صاحبكارخود موضوع را در ميان گذاشت. پس از روزهاي طولاني و كار كردن و زحمت كشيدن، حالا او به استراحت نياز داشت و براي پيدا كردن زمان اين استراحت مي خواست تا او را از كار بازنشسته كنند.
صاحب كار او بسيار ناراحت شد و سعي كرد اورا منصرف كند، اما نجار بر حرفش و تصميمي كه گرفته بود پافشاري كرد. سر انجام صاحب كار در حالي كه با تأسف با اين درخواست موافقت مي كرد، از او خواست تا به عنوان آخرين كار، ساخت خانه اي را به عهده بگيرد. نجار در حالت رودربايستي، پذيرفت در حالي كه دلش چندان به اين كار راضي نبود. پذيرفتن ساخت اين خانه بر خلاف ميل باطني او صورت گرفته بود. براي همين به سرعت مواد اوليه نامرغوبي تهيه كرد و به سرعت و بي دقتي، به ساختن خانه مشغول شد و به زودي و به خاطر رسيدن به استراحت، كاررا تمام كرد. سپس او صاحب كار را از اتمام كار باخبر كرد.
صاحب كار براي دريافت كليد اين آخرين كار به آنجا آمد. زمان تحويل كليد، صاحب كار آن را به نجار بازگرداند و گفت: اين خانه هديه اي است از طرف من به تو به خاطر سال هاي همكاري!
نجار يكه خورد و بسيار شرمنده شد.
در واقع اگر او مي دانست كه خودش قرار است در اين خانه ساكن شود، لوازم و مصالح بهتري براي ساخت آن به كار مي برد و تمام مهارتي كه در كار داشت براي ساخت آن به كار مي برد. يعني كار را به صورت ديگري پيش مي برد.

نتيجه اخلاقي: اين داستان ماست. ما زندگيمان را مي سازيم. هر روز مي گذرد. گاهي ما كمترين توجهي به آنچه كه مي سازيم نداريم، و ناگهان در زماني در اثر اتفاق غير مترقبه مي فهميم كه مجبوريم در همين ساخته ها زندگي كنيم. گرچه اگرچنين تصوري داشته باشيم، تمام سعي خود را براي ايمن كردن شرايط زندگي خود ميكنيم ولي افسوس كه نمي دانيم كه چه زود فرصت ها از دست مي روند و گاهي بازسازي آنچه ساخته ايم، ممكن نيست. ما نجار زندگي خود هستيم و روزها، چكشي هستند كه بر يك ميخ از زندگي ما كوبيده مي شود. يك تخته در آن جاي مي گيرد و يك ديوار برپا مي شود.
مراقب سلامتي خانه اي كه براي زندگي خود مي سازيم باشيم.
 

چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 23:51 ::  نويسنده : aghil

زندگی را نخواهیم فهمید اگر …

زندگی را نخواهیم فهمید اگر از همه گل‌های سرخ دنیا متنفر باشیم، فقط چون در کودکی وقتی خواستیم گل‌سرخی را بچینیم خاری در دستمان فرو رفته است.

زندگی را نخواهیم فهمید اگر دیگر آرزو کردن و رویا دیدن را از یاد ببریم و جرات زندگی بهتر داشتن را لب تاقچه به فراموشی بسپاریم، فقط به این خاطر که در گذشته یک یا چند تا از آرزوهایمان اجابت نشدند.

زندگی را نخواهیم فهمید اگرعزیزی را برای همیشه ترک کنیم، فقط به این خاطر که در یک لحظه خطایی از او سر زد و حرکت اشتباهی انجام داد.

زندگی را نخواهیم فهمید اگر دیگر درس و مشق را رها کنیم و به سراغ کتاب نرویم، فقط چون در یک آزمون نمره خوبی به دست نیاوردیم و نتوانستیم یک سال قبول شویم.

زندگی را نخواهیم فهمید اگر دست از تلاش و کوشش برداریم، فقط به این دلیل که یک بار در زندگی سماجت و پیگیری ما بی‌نتیجه ماند.

زندگی را نخواهیم فهمید اگر همه دست‌هایی را که برای دوستی به سمت ما دراز می‌شوند پس بزنیم، فقط به این دلیل که یک روز، یک دوست غافل به ما خیانت کرد و از اعتماد ما سوءاستفاده کرد.

زندگی را نخواهیم فهمید اگر همه شانس‌ها و فرصت‌های طلایی همین الان را نادیده بگیریم، فقط به این خاطر که در یک یا چند تا از فرصت‌ها موفق نبوده‌ایم.

فراموش نکنیم که بسیاری اوقات در زندگی وقتی به در بسته‌ای می‌رسیم و یکصد کلید در دستمان است، هرگز نباید انتظار داشته باشیم که کلید در بسته همان کلید اول باشد.
شاید مجبور باشیم صبر کنیم و همه صد کلید را امتحان کنیم تا یکی از آنها در را باز کند.
گاهی اوقات کلید صدم کلیدی است که در را باز می‌کند و شرط رسیدن به این کلید امتحان کردن نود و نه کلید دیگر است.
یادمان باشد که زندگی را هرگز نخواهیم فهمید اگر کلید صدم را امتحان نکنیم، فقط به این خاطر که نود و نه کلید قبلی جواب ندادند.
از روی همین زمین خوردن‌ها و دوباره بلندشدن‌هاست که معنای زندگی فهمیده می‌شود و

ما با توانایی‌ها و قدرت‌های درون خود بیشتر آشنا می‌شویم

چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 23:49 ::  نويسنده : aghil

ببین و بخون و کلاه خودتو قاضی کن ….

ای قوم به حج رفته
 
 دیدن همیشه خوب است 
خواه دیدن آن زیبا یی ها باشد 
خواه دیدن این زیبایی ها 

شاید کلاسی که ما در آن درس می خوانیم از این هم ویران تر باشد

شاید پای پوشی که با آن می خواهیم در صراط مستقیم قدم بر داریم
از این هم کهنه تر باشد

شاید آب گوارایی که می نوشیم از این هم کثیف تر باشد

 

شاید باری که بر دوشمان است از این هم سنگین تر باشد

 

شاید صفای کودکیمان را اینجا ، جا گذاشته ایم


 

شاید خانه آخرتمان از این بدتر است

شاید مردم نتوانند از پشت شیشه های غبار گرفته ی ماشین هایشان ،
زیبایی و طراوت نوجوانیمان را ببینند

شاید آنچه در دنیا می جستیم از این هم بی ارزش تر بود

و شاید کودکی و پیریمان را اندوهی چنین فرا گرفته باشد

چشمها را باید شست

دل خوش از آنيم که حج ميرويم

 غافل از آنيم که کج ميرويم

کعبه به ديدار خدا ميرويم   

او که همينجاست کجا ميرويم

حج بخدا جز به دل پاک نيست

شستن غم از دل غمناک نيست

دين که به تسبيح و سر و ريش نيست

هرکه علي گفت که درويش نيست

صبح به صبح در پي مکر و فريب 

شب همه شب گريه و امن يجيب

طبق آمار بانک جهاني در سال 2008 درآمد کشور عربستان از توريسم يا به زبان ساده از :  زيارت مسلمين خانه کعبه معادل مبلغ 29.865.000.000.-دلار يا قريب سي ميليارد دلار بوده است.
زائرين ايراني که بصورت تمتع ويا عمره در همان سال به مکه رفته اند  1.937.000 نفر بوده اند که مجموعا مبلغ 4.879.000.000 دلار يا بعبارتي قريب به مبلغ پنج ميليارد دلار درآمد تقديم اقتصاد پادشاهان عربستان کرده اند و در ميان تمام کشورهاي اسلامي مقام اول را به خود اختصاص داده اند.

نظر باينکه هواپيمائي جمهوري اسلامي قدرت جابجائي اين همه زائر را نداشته است شرکت هواپيمائي عربستان قريب به 54 درصد از زائران ايراني را به خود اختصاص داده است….

طبق گزارش مقامات ديپلماتيک ايران در سال 2008 ماموران کشور عربستان بدترين و توهين آميز ترين رفتار را با زوار ايراني داشته اند و ايران از لحاظ توهين ماموران  عربستان مقام اول را به خود اختصاص داده است.

علماي عربستان در همان سال فتوي صادر کرده اند که ايرانيان شيعه کافر هستند.

طبق يک گزارش ديپلماتيک ديگر زائران ايراني ناخواسته ترين و منفورترين خارجي ها در عربستانمحسوب مي شده اند.


با يک حساب سرانگشتي بوسيله پولي که ايرانيان سالانه به عربستان (دشمن شيعه ايراني) تقديم مي کنند مي توان تعداد 170.000 مسکن روستائي احداث کرد…
يا ميتوان 714.286 فرصت شغلي کشاورزي يا 200.000 فرصت شغلي صنعتي براي جوانان ايجاد کرد
يا ميتوان10.000.000.000 متر مربع ساختمان مدرسه و ورزشي در کشور ايجاد کرد
ويا ميتوان با پول حجاج دوسال يک پالايشگاه سوپر مدرن با ظرفيت 75000 بشکه احداث کرد

ويا با پول پنج سال حجاج ميتوان ايران را به صادر کننده بنزين مبدل ساخت و ديگر براي واردات بنزين محتاج اعراب نبود….

اما افسوس که با پول حجاج ايراني قمارخانه هاي فرانسه توسط شاهزادگان عربستان که انحصار بيزنس حج را در اختيار دارند آباد ميشود.….و تا رسيدن ايرانيان مسلمان به مرحله فکرکردن در بهينه هزينه کردن پول براي نزديکي به خدا راه بسيار درازي در پيش است

چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 23:47 ::  نويسنده : aghil

خوشبختی چیست؟


كودكي از خدا پرسید: خوشبختی را کجا میتوان یافت؟
خدا گفت: آن را در خواسته هایت جستجو کن و از من بخواه تا به تو بدهم …
با خود فکر کرد و فکر کرد، گفت: اگر خانه ای بزرگ داشتم بی گمان خوشبخت بودم، خداوند به او داد گفت: اگر پول فراوان داشتم یقینا خوشبخت ترین مردم بودم، خداوند به او داد، اگر … اگر … و اگر …
اینک همه چیز داشت اما هنوز خوشبخت نبود، از خدا پرسید: حالا همه چیز دارم اما باز هم خوشبختی را نیافتم.
خداوند گفت: باز هم بخواه، گفت: چه بخواهم؟ هرآنچه را که هست دارم!
گفت: بخواه که دوست بداری، بخواه که دیگران را کمک کنی، بخواه که هر چه را داری با مردم قسمت کنی.
و او دوست داشت و کمک کرد و در کمال تعجب دید لبخندی را که بر لبها می نشیند، و نگاه های سرشار از سپاس به او لذت می بخشد.
رو به آسمان کرد و گفت: خدایا خوشبختی اینجاست، در نگاه و لبخند دیگران …
چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 23:24 ::  نويسنده : aghil

ارزش زندگی

زندگی، ارزش آنرا دارد که به آن فکـر کنی.
زندگی، ارزش آنرا دارد که ببویی اش چوگل، که بنوشی اش چوشهد.
زندگی، بغض فـروخورده نیست.
 زندگی، داغ جگــــر گـــوشه نیست.
زندگی، لحظه دیدار گلــی خفته در گهــــواره است.
زندگی، شوق تبسم به لب خشکیده است.
زندگی، جـــرعه آبی است به هنگامه ظهـــر در بیابانی داغ.
زندگی، دست نوازش به ســر نوزادی است.
 زندگی، بوسه به لبهای گلی است که به شوقت همه شب بیدارست.
زندگی، شـــوق وصال یار است.
   زندگی، لحظه دیدار به هنگامــــــه یاس.
زندگی، تکیه زدن بر یــار است.
زندگی، چشمه جــوشان صفا و پاکـــی است.
زندگی، مـــوهبت عرضه شده بر من انسان خاکـــی است.
زندگی، قطعه ســـرودی زیباست که چکاوک خواند که به وجدت آرد به ســــرشاخه امید و رجا.
زندگی، راز فـروزندگی خورشید است.
 زندگی، اوج درخشندگــــــی مهتــاب است.
زندگی، شاخه گلی در دست است که بدان عشق سراپا مست است .
زندگی، طعــم خوش زیستن است، شور عشقی برانگیختن است.
زندگی، درک چرا بودن است، گام زدن در ره آسودن است.
زندگی، مزه طعم شکلات به مذاق طفل است.
به، چقدر شیـــرین است.
زندگی، خاطــــره یک شب خوش، زیـــر نور مهتاب، روی یک نیمکت چـــوبی سبـــز، ثبت در سینـــه است .
زندگی، خانه تکانی است. هر از چندگاهی از غبار اندوه.
زندگی، گـوش سپردن به اذان صبح است که نوید صبـح است .  

 

 

 زندگی، گاه شده است خوش نیاید به مذاق.
زندگی گاه شده است که برد بیراهم.
زندگی، هر چه که هست، طعـــم خوبی دارد،
رنگ خوبــــی دارد سبز باشی و دریایی... 
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 21:6 ::  نويسنده : aghil

 

پنجاه روش برای اینکه اعصاب دیگرانو خراب کنید 
 
 
۱.روزهاي تعطيل مثل بقيه روزها ساعتتون رو كوك كنين تا همه از خواب بپرن
۲.سر چهارراه وقتي چراغ سبز شد دستتون رو روي بوق بذارين تا جلويي ها زود تر راه بيفتند
۳.وقتي ميخواين برين دست به آب با صداي بلند به اطلاع همه برسونين
۴.وقتي از کسي آدرسي رو مي پرسين بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوي چشمش از يه نفر ديگه بپرسين
۵.کرايه تاکسي رو بعد از پياده شدن و گشتن تمام جيبهاتون به صورت اسکناس هزاري پرداخت کنيد
۶.همسرتون رو با اسم همسر قبليتون صدا بزنين
۷.جدول نيمه تموم دوستتون رو حل کنين
۸.روي اتوبان و جاده روي لاين منتهي اليه سمت چپ با سرعت پنجاه کيلومتر در ساعت حرکت کنين
۹.وقتي عده زيادي مشغول تماشاي تلويزيون هستند مرتب کانال رو عوض کنين
۱۰.از بستني فروشي بخواين که اسم پنجاه و چهار نوع بستني رو براتون بگه
۱۱.در يک جمع سوپ يا چايي رو با هورت کشيدن نوش جان کنين
۱۲.به کسي که دندون مصنوعي داره بلال تعارف کنين
۱۳.وقتي از آسانسور پياده ميشين دکمه هاي تمام طبقات رو بزنين و محل رو ترک کنين
۱۴.وقتي با بچه ها بازي فکري مي کنين سعي کنين از اونها ببرين
۱۵.موقع ناهارتوي يک جمع جزئيات تهوع وگلاب به روتون استفراغي که چند روز پيش داشتين رو با آب و تاب تعريف کنين
۱۶.ايده هاي ديگران رو به اسم خودتون به کار ببرين
۱۷.بوتيک چي رو وادار کنيد شونصد رنگ و نوع مختلف پيراهنهاشو باز کنه و نشونتون بده و بعد بگين هيچ کدوم جالب نيست و سريع خارج بشين
۱۸.شمع هاي کيک تولد ديگران رو فوت کنين
۱۹.اگر سر دوستتون طاسه مرتب از آرايشگرتون تعريف کنين
۲۰.وقتي کسي لباس تازه مي خره بهش بگين خيلي گرون خريده و سرش کلاه رفته
۲۱.صابون رو هميشه کف وان حموم جا بذارين
۲۲.روي ماشينتون بوقهاي شيپوري نصب کنين
۲۳.وقتي دوستتون رو بعد ازيه مدت طولاني مي بينين بگين چقدر پير شده
۲۴.وقتي کسي در جمعي جوک تعريف مي کنه بلافاصله بگين خيلي قديمي بود
۲۵.چاقي و شکم بزرگ دوستتون رو مرتب بهش يادآوري کنين
۲۶.بادکنک بچه ها رو بترکونين
۲۷.مرتب اشتباه لغوي و گرامري ديگران هنگام صحبت رو گوشزد کنين و بهش بخندين
۲۸.وقتي دوستتون موهاي سرش رو کوتاه ميکنه بهش بگين موي بلند بيشتر بهش مي ياد
۲۹.بچه جيغ جيغوي خودتون رو به سينما ببرين
۳۰.کليد آپارتمان طبقه سيزدهم تون رو توي ماشين جا بذارين و وقتي به در آپارتمان رسيدين يادتون بياد! ﴿اين راه هم جنبه هايي از مازوخيسم در بر داره
۳۱.ايميل هاي فورواردي دوستتون رو هميشه براي خودش فوروارد كنين
۳۲.توي كنسرتهاي موسيقي بزرگ و هنري ، بي موقع دست بزنين
۳۳.هر جايي كه مي تونين ، آدامس جويده شده تون رو جا بذارين! ﴿توي دستكش دوستتون بهتره
۳۴.حبه قند نيمه جويده و خيستون رو دوباره توي قنددون بذارين
۳۵.نصف شبها با صداي بلند توي خواب حرف بزنين
۳۶.دوستتون كه پاش توي گچه رو به فوتبال بازي كردن دعوت كنين
۳۷.عكسهاي عروسي دوستتون رو با دستهاي چرب تماشا كنين
۳۸.پيچهاي كوك گيتار دوستتون رو كه ۵ دقيقه ديگه اجراي برنامه داره حداقل ۲۷۰ درجه در جهات مختلف بچرخونين
۳۹.با يه پيتزا فروشي تماس بگيرين و شماره تلفن پيتزا فروشي روبروييش كه اونطرف خيابونه رو بپرسين
۴۰.شيشه هاي سس گوجه فرنگي و هات سس فلفل رو عوض كنين
۴۱.موقع عكس رسمي انداختن براي هر كس جلوتونه شاخ بذارين
۴۲.توي ظرفهاي آجيل براي مهموناتون فقط پسته ها و فندقهاي دهان بسته بذارين
۴۳.شونصد بار به دستگاه پيغام گير تلفن دوستتون زنگ بزنين و داستان خاله سوسكه رو تعريف كنين
۴۴.توي روزهاي باروني با ماشينتون با سرعت از وسط آبهاي جمع شده رد بشين
۴۵.توي جاي كارت دستگاههاي عابر بانك چوب كبريت فرو كنين
۴۶.جاي برچسبهاي قرمز و آبي شيرهاي آب توالت هتل ها رو عوض كنين
۴۷.يكي از پايه هاي صندلي معلم يا استادتون رو لق كنين
۴۸.توي مهموني ها مرتب از بچه چهار ساله تون بخواين كه هر چي شعر بلده بخونه
۴۹.چراغ توالتي كه مشتري داره و كليد چراغش بيرونه رو خاموش كنين
۵۰.ورقهاي جزوه ء ۳۰۰ صفحه اي دوستتون كه ازش گرفتين زيراكس كنين رو قاطي پاتي بذارين ، يه بر هم بزنين ، بعد بهش پس بدي
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 14:1 ::  نويسنده : aghil

 
اندر فواید بوسیدن ...

 
اندر فواید بوسیدن
و در باب بوسیدن بسیار سخن رفته ... شیخنا المهدی المعالی علیهالرحمه در کتاب آورده در بوسه 70 ثواب است نزد حق تعالی که در آن 69 تا برای بوسنده و یکی برای بوسیده و فرموده اند بوسنده را مسکنی هست نزد خدای تعالی به 700 متر سه نبش ؛ بلکم بیشتر که در تعالی خلد برین پی نهادند با کولر گازی و تماشاخانه ال سی دی ...
و آورده اند که 70 مرض لاطبیب را شفا باشد برای فاعل و مفعول
وهرکه را در این کار بیشتر شتاب باشد بیشتر از علت بدور باشد ...
و اورده اند در زمان عتیق که مردمان را هزار سال عمر با عزت بود علت همین ممارست بود در بوسیدن و سعی به عمل
و هرکه این عمل بسیار نمود به حسن جمال رسید که زنان بنی اسراییل دست ببریدندی و خون از ایشان جاری بودندی و محو تماشا نفهمیدندی ...
 در مثال لبان الانجلینا جولی را آورده اند که هان ای نبوسنده ببین چه شود و ببوس !
 
شیخ  میفرماید در قریهای سرسبز روان بودم در بحر تعمق مغروغ که ناگاه زنی دیدم به هیبت حوریان برق از انجایمان بپرید و رشته فکرمان گسیخت
به زن فرمودیم آی حوری 70 سال عبادت کردیم اکنون چه کنیم ؟
زن فرمود بیا که 70 سال بیراه رفتی و شیخ را بوسیدن گرفت ...
شیخ اندر لذتی رفت و دو جهان پیش دیدگان تار شد و تازه معنی عرفان را بیافت
و خرقه درید ؛ عرفان بنهاد و بدان  زن مشغول شد تا 70 سال ...
این شعر از شیخنا بر جای مانده میفرماید :
« من بوس شیرین ! به صد حور نتوانم داد    این نقد به صد نسیه نتوانم داد »
و گفته اند باریتعالی به کرم وی را زنده دارد که تا پایانه روز  در این کار مشغول باشد و حالی ببرد

و بسار گفته اند شیوخ دین که در حرف ایشان تردید نبودندی و شک مستوجب کیفر گردیدی که بوسه بر اکثر علول درمان باشد کالمثل بر زخم معده و الاثنا اشر و زخم دل و موجب جلای چشمان و سختی دندان و نرمی دستان باشد ...

و هزار هزار حدیث اندر باب فضیلت بوسنده بر بوسیده ...

حال ای خواننده حدیث با توست که چه کنی و چه فضیلت بری
یا اندر قسمت اول حکایت شیخ بمانی و حیات به حیرانی کنی عرفان نیابی !
ولله اعلم

دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 13:50 ::  نويسنده : aghil


 

موضوع انشاء :  فایده گاو بودن را بنویسید !! (طنز اجتماعی)

گاوها برتر از انسان

با سلام خدمت معلم عزیزم و عرض تشکر از زحمات بی دریغ اولیاء و مربیان مدرسه که در تربیت ما بسیار زحمت میکشند و اگر آنها نبودند معلوم نبود ما الان کجا بودیم.

 اکنون قلم به دست میگیرم و انشای خود را آغاز میکنم.

  البته واضح و مبرهن است که اگر به اطراف خود بنگریم در میابیم که گاو بودن فواید زیادی دارد. من مقداری در این مورد فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که مهمترین فایده ی گاو بودن این است که آدم دیگر آدم نیست. بلکه گاو است. (گاو از انسان برتر است.)

هرچند که نتیجه گیری باید در آخر انشاء باشد.

 بیایید یک لحظه فکر کنیم که ما گاویم. ببینیم چقدر گاو بودن فایده دارد. مثلا ...

در مورد همین ازدواج که این همه الان دارن راجع به آن برنامه هزار راه رفته و نرفته و برگشته و ... درست میکنند. هیچ گاو مادری نگران ترشیده شدن گوساله اش نیست. همچنین ناراحت نیست اگر فردا پسرش زن برد، عروسش پسرش را از چنگش در می آورد.

وقتی گاوی که پدر خانواده است میخواهد دخترش را شوهر دهد ،نگران جهیزیه اش نیست .

نگران نیست که بین فامیل و همسایه آبرو دارند.مجبور نیست به خاطر این که پول جهاز دخترش را تهیه نماید، برای صاحبش زمین اضافه شخم بزند یا بدتر از آن پاچه خواری کند. گوساله های ماده مجبور نیستند که با هزار دوز و کلک دل گوساله های نر را به دست بیاورندتا به خواستگاریشان بیایند، چون آنها آنقدر گاو هستند که به خواستگاری انها بروند، از طرفی هیچ گوساله ماده ای نمیگوید که فعلا قصد ازدواج نداردو میخواهد ادامه تحصیل دهد.تازه وقتی هم که عروسی میکنند اینهمه بیا برو، بعله  برون،خواستگاری ، مهریه ، نامزدی، زیر لفظی،حنا بندان، عروسی ،پاتختی،روتختی، زیر تختی، ماه عسل ،ماه..زهر، طلاق و طلاق کشی و... ندارند. گاوها حیوانات نجیب و سر به زیری هستند.

آنها چشمهای سیاه و درشت و خوشگلی دارند.

 شاعر در این باره میگوید:

سیه چشمون چرا تو نگات دیگه اون همه صفا نیست

سیه چشمون بگو نکنه دلت دیگه پیش ما نیست

هیچ گاوی نگران کرایه خانه اش نیست. نگران نیست نکند از کار اخراجش کنند. گاوها آنقدر عاقلند که میدانند بهترین سالهای عمرشان را نباید پشت کنکور بگذرانند .

گاوها بخاطر چشم و همچشمی دماغشان را عمل نمی کنند.  شما تا حالا دیده اید گاوی دماغش را چسب بزند؟ شما تا حالا دیده اید گاوی خط چشم بکشد؟
گاوها حیوانات مفیدی هستندو انگل جامعه نیستند. شما تا کنون یک گاو معتاد دیده اید ؟
گاوی دیده اید که سر کوچه بایستد و مزاحم ناموس مردم  شود؟ آخر گاوها خودشان خواهر و مادر دارند.
ما از شیر،گوشت، پوست، حتی روده و معده ی گاو استفاده میکنیم. آقای رمضانی معلم خوب حرفه و فن ما گفته که از بعضی جاهای گاو در تهیه همین لوازم آرایش خانم ها_که البته زشت است_ استفاده میشود.

ما حتی از دستشویی بزرگ (پشگل) گاو هم استفاده میکنیم.

تا حالا شما گاو بیکار دیده اید؟ آیا دیده اید گاوی زیر آب گاو دیگری را پیش صاحبش بزند؟ تا حالا دیده اید گاوی غیبت گاو دیگری را بکند؟ آیا تا بحال دیده اید گاوی زنش را کتک بزند یا گاو ماده ای شوهر خواهرش را به رخ شوهرش بکشد؟ و مثلا بگوید از آقای فلانی یاد بگیر. آخر توهم گاوی ؟! فلانی گاو است بین گاوها.

تازه گاوها نیاز به ماشین ندارندتا بابت ماشین 12 میلیون پول بدهند و با هزار پارتی بازی ماشینشان را تحویل بگیرند و آخرش هم وسط جاده یه هویی ماشینشان آتش بگیرد. هیچ گاوی آنقدر گاو نیست که قلب دیگری را بشکند. البته شاعر باز هم در این مورد شعری فرموده است :

گمون کردی تو دستات یه اسیرم
دیگه قلبم رواز تو پس میگیرم

دیده اید گاو نری به خاطربه دست آوردن ثروت پدر گاو ماده به او بگوید:عاشقت هستم "!!سرت سر شیر است و دمت دم پلنگ !!
دیده اید گاو پدری دخترش را کتک بزند!؟

گاو ها در جامعه شان فقر ندارند .گاوها اختلاف طبقاتی ندارند.دخترانشان به خاطر وضع بد خانواده خود فروشی نمیکنند.

آنها شرمنده زن و بچه شان نمیشوند.رویشان را با سیلی رخ نگه نمیدارند.هیچ گاوی غصه ی گاوهای دیگر را نمیخورد.

هیچ گاوی غمباد نمیگیرد.هیچ گاوی رشوه نمیگیرد.هیچ گاوی اختلاس نمیکند. هیچ گاوی آبروی دیگری را نمیریزد.

هیچ گاوی خیانت نمیکند. هیچ گاوی دل گاودیگر را نمیشکند.هیچ گاوی دروغ نمیگوید .هیچ گاوی آنقدر علف نمیخورد که از فرط پرخوری مجبور شود روی آن همه علف یک آفتابه عرق سگی بخورد و بعدش راه بیفتد توی کوچه خیابان در حالی که گاو طویله کناریشان از گرسنگی شیر نداشته باشد تا به گوساله اش شیر بدهد. هیچ گاوی همجنس بازی نمیکند.

هیچ گاوی گاو دیگر را نمیکشد  .هیچ گاوی ...

اگر بخواهم در مورد فواید گاو بودن بگویم، دیگر زنگ انشاء میخورد و نوبت بقیه نمی شود که انشایشان را بخوانند.

اما به نظر من مهمترین فایده گاو بودن این است که دیگر آدم نیستید...

لباس ما از گاو است ، غذایمان از گاو ، شیر و پنیر و کره و خامه ...همه از گاو..

 ولی ... هیچ گاوی نگفت: من گفت : ما ...

 

دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 12:58 ::  نويسنده : aghil

دلایل مستند برای خودکشی خفیف (سری دوم) - www.RadsMs.com

 

 ————

یارو زنگ زده تلویزیون میگه : “حمل بر خودستایی نباشه، برنامه هاتون خیلی عالیه ! “

————

نمایندگی ایرانسل یه تابلو زده: شارژ ۲۰۰۰ تومانی فقط ۲۰۰۰ تومان !

————

طرف خودش رو زده به خواب ، وسط خواب خمیازه میگشه !

 ————

مجریه تو رادیو میگه بخشنده‌ترین آدمی که تو زندگیتون دیدین کیه؟ طرف زنگ زده میگه خدا !

 ————

دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 12:27 ::  نويسنده : aghil

 

 

 

دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 11:57 ::  نويسنده : aghil

مدرن ترین روش پول دار شدن

آسان.............................. راحت ....................................سریع...........................................

فقط با خرید CDهای آموزشی شرکت ما در کمترین زمان ممکن پولدار شوید............................

نیاز به هیچ سابقه کاری نیست .....................................

در کمترین زمان .......................................

راه سریع و مطمین پولدار شدن........................................

بدون پرداخت کردن مالیات .............................

بدون نیاز به سرمایه اولیه................................................

فقط 2 الی 4 ساعت کار در روز............................

صاحب کار خودتان هستید............................................

زمان کار خودتان رو خودتان مشخص می کنید.......................................

نیاز به جا و مکانه خاصی نیستید .........................

بشتابید.................... بشتابید ............................بشتابید................................

خوشبختی نزدیک است...........................

فقط با خرید پکیج های آموزشی ما در کمترین زمان صاحب شغل شوید با درامد بالا و آسان

دفتر نمایندگی در ایران

شرکت مایسا

شماره ثبت:58421549384

شماره تماس:5131922

آدرس:تهران .سعادت آباد.نرسیده به میدان کاج . روبه رویه موزه میراث فرهنگی

منتظر شما هستیم

دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 11:41 ::  نويسنده : aghil

باید بررسی کنیم ولی گمون کنم آقایون وقتشو ندارن

درود بر آزادی

آزادی................................. آزادی...................................................آزادی.........................

 


 

دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 11:32 ::  نويسنده : aghil


درباره وبلاگ

به وبلاگه خودتون خوش آمدین
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان چه دوس دارین و آدرس amrican.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 37
بازدید ماه : 256
بازدید کل : 49211
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 2



>