چه دوس دارین
معماري روانشناسی طنز تجارت آینده زندگی
 

 

https://t.me/joinchat/AAAAAEMXuGKHGm-9Oc9WHQ

 

از فروشگاه ما خرید کنید

 

بهترین ها رو از ماه بخواهید

 

تیشرت شلوار کفش مانتو ساعت دیواری ساعت مچی کیف و.......

 

با بهترین کیفیت

 

پرداخت هزینه درب منزل

کمترین قیمت

https://t.me/shopfasa300

کیفیت مناسب .با قیمت عالی و ارزان

پرداخت هزینه درب منزل

وارد کانال ما بشین

https://t.me/shopfasa300

و از محصولات ما دیدن کنید

کفش تیشرت مانتو ساعت شلوار 

زیر قیمت بازار

با کیفیت عالی 

بعد دریافت کالا تا سه روز تست کن اگه بد بود 

پس بفرس 

تست فیزیکی

 

 

 

یک شنبه 10 مرداد 1395برچسب:رفاقت معنی دارد یا نه ,رفیق ,دوست,رفاقت,شریک,عسل, :: 14:5 ::  نويسنده : aghil

رفاقت معنی دارد یا نه

میشه گفت رفاقت ی کلمه خنده دار باشه اخه دورش تموم شده 

همه گرفتار شدن رابطه ها کم رنگ شده دیگه اعتماد ها کم شده 

زیاد نمیشه رو کسی حساب کرد ، ولی بازم با این حرفها هر کسی دو تا سه رفیق داره 

که بتونه دردل کنه حرف دلشو بزنه و روشون حساب کنه 

همین رفیقا هسن که همیشه همراتن

و تو رو تنها نمی ذارن 

پس قدرشون رو بدونین چون کمن

و بدس اوردنشون کار سخته

......

.....

فروش عسل و ژل مرغوب با قیمت مناسب 

تماس بگیرید

09170583150

shopfasa300@
از فروشگاه ما خرید کنید
 بهترین ها رو از ماه بخواهید
 تیشرت شلوار کفش مانتو ساعت دیواری ساعت مچی کیف و....... 
با بهترین کیفیت
 پرداخت هزینه درب منزل
 کمترین قیمت 
 

فروش عسل مرغوب شیراز. فسا 

فروش عسل مرکبات 

فروش عسل بهار 

فروش ژل رویال 

مشاوره زنبورداری رایگان در زمینه های 

پرورش زنبور عسل

پرورش ملکه 

تولید ژل رویال 

تولید گرده

و......

شماره تلفن 09170583150

ایمیل aghilamri1388@yahoo.com

جوانی که امیدی ندارد

حرف دل بیشتر جوانهای ایرانیه 

مشکل زیاد اولیش همین سواد ،سواد یک مشکل جدی شده تو جامعه.

منظورم اینکه مدرک گرفتن الکیه ،اخه وقتی یکی میره ی رشته تحصیلی رو می خونه اول که می خواد با این کار ی شغل خوب واسعه خودش روبرا کنه بعدش چند نفرو کنار خودش بگیره تا کار کنن بعد چرخ اقتصادی کشور کنارش بچرخه

ولی اصلا اینجور نیس میشه گفت همش باد فناس 

درس که می خونه .حداقل4 سال از عمرش می گذره ولی چه فایده تو همون زمینه اصلا سواد نداره 

حالا ما اینم در نظر نگیریم بگیم سوادم داره حالا سرمایه نداره تو بازار کار کنه 

اینم مشکل ندونیم کارش که شروع کرد اصلا ثبات مالی پیدا نمی کنه حمایت نمیشه چیزی که تولید می کنه رو دستش می مونه 

چه بگم اصلا جای امیدی هس 

.....

.....

فروش عسل و ژل مرغوب با قیمت مناسب شیراز 

شماره تماس 09170583150

 

شنبه 9 مرداد 1395برچسب:, :: 18:48 ::  نويسنده : aghil

سلامی به گرمیه افتاب

سلام دوستای گلم

از این تاریخ به بعد کنارتون هسیم

و مطالب جالب رو براتون می ذاریم تا استفاده کنین

 


تـوصیـه هایی برای زوج های تـازه کـار


اگر به ‌تازگی زندگی مشترک خود را آغاز کرده‌اید، با رعایت نکات ساده و در عین حال، بسیار حساس زیر، می‌توانید از زندگی‌تان لذت‌ برده و برای همسرتان، همراهی همیشگی باشید.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


- به‌یاد خدا باشید و از او کمک بخواهید. با یاد خدا، دل‌ها آرام می‌گیرد و مطمئن باشید خداوند به شما کمک خواهد کرد.

- هدفی مشترک را در نظر بگیرید. با هم‌فکری برای خود و همسرتان، هدف مشترکی داشته باشید و برای رسیدن به آن، یکدیگر را کمک کنید.

- خودخواه و خودرأی نباشید تا بتوانید لذت‌های معنوی را درک کنید.

- عیب‌های خود را ببینید. فقط به‌دنبال عیب‌جویی از همسرتان نباشید، عیوب خود را نیز رفع کنید.

- قدرشناس باشید. قدر محبت‌های پدر، مادر، همسر و دوستان‌تان را بدانید و سپاس‌گزار الطاف خداوند باشید تا به تقدیرهای او راضی شوید. آن‌چه مورد رضایت خداوند نیست را انجام ندهید تا اطمینان و عزت‌نفس بیش‌تری بیابید.

- اهل عمل و مسئولیت‌پذیر باشید. به‌جای توقع‌داشتن از دیگران، به فکر انجام مسۆولیت‌ها و وظایف خود باشید.

- به ارزش‌های اعتقادی و فرهنگی یکدیگر احترام بگذارید.

- مثبت بیندیشید و اضطراب را از خود دور سازید. اگر بپذیرید هرکاری از جانب خداوند خیر است، در زندگی اضطراب نخواهید داشت.

- هرگز دشنام ندهید و جدال نکنید. بحث و جدل، تش کینه را در دل شعله‌ور ساخته و حرمت میان زن و شوهر را خدشه‌دار می‌کند.

- دلی آرام و نیک‌خواه داشته باشید. دل‌آرامی، یکی از راه‌های برقراری صلح و صفا بین شما و همسرتان است. برای رسیدن به آرامش، باید به خداوند نزدیک شد. از ویژگی‌های همسر دل‌آرام، مثبت‌اندیشی، ایمان، جاذبه‌ی فکری و امیدواری ‌است.

- عاشقانه زندگی کنید. برای رسیدن به عشق، از انجام هیچ‌کاری کوتاهی نکنید.

- معناجو باشید. حساسیت‌های رفتاری همسرتان را بشناسید تا موجب بروز اختلال در روابط‌تان نشود.

- پیش از صحبت، تفکرکنید. هرگاه حرفی می‌‌زنید، از قبل، به عواقب آن فکرکنید تا بعد، شرمنده و پشیمان نشوید. با توجه به شرایط روحی و جسمی همسرتان حرف بزنید و از پرحرفی بپرهیزید.

- تا جایی‌که می‌توانید، با یکدیگر غذا بخورید. جمع‌شدن افراد خانواده دور میز یا سفره‌ی غذا، موجب افزایش روابط عاطفی و احساس نزدیکی بیش‌تر آنان خواهد شد.

- شبکه‌ی ارتباطی خود را گسترش دهید. یکی از علت‌های ایجاد افسردگی در خانواده‌ها، قطع ارتباط با محیط بیرون از خانه است. اگر شما و همسرتان، نظرات متفاوتی در مورد نوع تفریح و ارتباطات دارید، چیزی را انتخاب کنید که تا حد ممکن، هر دو، آن‌را ترجیح می‌دهید. همیشه اول، خوبی‌های همسرتان را به او بگویید و بعد با ظرافت، انتقاد کنید و سعی‌ نمایید معیار نقدهای‌تان، منطقی و قابل ‌قبول باشد. هم‌چنین هرگز نزد دیگران، عیب همسرخود را بازگو نکنید.

- به رشد یکدیگر کمک کنید. زن و شوهر باید به‌منظور رسیدن به درجات معنوی والاتر، ادامه‌ی تحصیل، اشتغال و... شرایط رشد و پیشرفت یکدیگر را فراهم کنند.

- به یکدیگر هدیه دهید. به همسرتان هدیه بدهید چون نشان‌می‌دهد به او توجه دارید.

- خوش اخلاق باشید. - بی‌ریا و صادق باشید. اگر با اطرافیان خود صادقانه برخورد کنید، علاوه‌بر راحتی خودتان، آنان هم شما را آسان‌تر می‌پذیرند.

- به‌عهد خود وفا کنید. اگر قولی به همسرتان می‌دهید، تمام تلاش خود را برای عمل‌کردن به آن، به‌کار گیرید.

- از نصایح و تجربیات پدر و مادرتان استفاده کنید. استفاده از نصایح دیگران، به این معنا نیست که به آنان اجازه‌ی دخالت در زندگی خصوصی خود را بدهید، بلکه از تجربیات آنان استفاده کنید.

- همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید. اگرچه افراد نقایصی دارند اما خوبی‌هایی هم دارند. سعی‌کنید به نکات مثبت همسر خود فکر کنید.

- عیب‌پوشی کنید. همیشه اول، خوبی‌های همسرتان را به او بگویید و بعد با ظرافت، انتقاد کنید و سعی‌ نمایید معیار نقدهای‌تان، منطقی و قابل ‌قبول باشد. هم‌چنین هرگز نزد دیگران، عیب همسرخود را بازگو نکنید.

- خانواده‌گرا باشید. همیشه برای خانواده‌تان اعتبار قائل شوید و به ‌رشد و پیشرفت هم کمک کنید.

- عذرخواه باشید و خود نیز عذر دیگران را بپذیرید.

- رازدار باشید. هم اسرار همسرتان را نزد دیگران و هم اسرار دیگران را نزد همسرتان فاش نکنید.

- صبور و باگذشت باشید. صبر و گذشت موجب می‌شود دوستی صمیمی برای همسرتان باشید.

- همسرتان را از وضعیت اقتصادی موجود، آگاه کنید. از درآمد هم، مطلع باشید تا با هم‌فکری، برنامه‌ریزی بهتری انجام دهید.

- به خلوت یکدیگر احترام بگذارید. گاهی‌اوقات افراد نیاز دارند با خود خلوت و تفکر کنند؛ در این‌صورت، آرامش همسرتان را به‌هم نزنید.


- به‌ فکر ایجاد تغییرهای مثبت در خود و همسرتان باشید. سعی‌کنید تغییر در حرکت به‌سمت تعالی و بالندگی باشد و پیش از تغییر، راه‌های درست ایجاد آن‌را بدانید.

......

......

فروش عسل و ژل رویال با قیمت مناسب

تماس بگیرید

09170583150

    چـو ایـــــــــران نبـــــاشــد تـــن مــن مــــباد...


بشنو از نی چون حکایت می کند/از جداییها شکایت می کند  

کز نیستان تا مرا ببریده اند / از نفیرم مرد و زن نالیده اند 

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق/تا بگویم شرح درد اشتیاق 

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/باز جوید روزگار وصل خویش 

من به هر جمعیتی نالان شدم / جفت بدحالان و خوشحالان شدم

هر کسی از ظن خود شد یار من/از درون من نجست اسرار من

سر من از ناله من دور نیست/لیکن چشم و گوش را آن نور نیست

آتش است این بانگ نای و نیست  باد/هر که این آتش ندارد نیست باد

همچو نی زهری و تریاقی که دید / همچو نی دمساز و مشتاقی که دید

نی حدیث راه پرخون می کند / قصه های عشق مجنون می کند

شاد باش ای عشق خوش سودای ما / ای طبیب جمله علت های ما

جسم خاک از عشق بر افلاک شد / کوه در رقص آمد و چالاک شد


فروش عسل و ژل رویال مرغوب
با ما تماس بگیرید
09170583150

  کوروش 

 

 

 

هرگز نخواب کوروش 

 

 

دارا جهان ندارد، سارا زبان ندارد 

 

 

بابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد 

 

 

کارون ز چشمه خشکید، البرز لب فرو بست
حتی دل دماوند، آتش فشان ندارد
دیو سیاه دربند، آسان رهید و بگریخت
رستم در این هیاهو، گرز گران ندارد 

 

 

روز وداع خورشید، زاینده رود خشکید
زیرا دل سپاهان، نقش جهان ندارد
بر نام پارس دریا، نامی دگر نهادند
گویی که آرش ما، تیر و کمان ندارد

 

   

 

دریای مازنی ها، بر کام دیگران شد
نادر، ز خاک برخیز، میهن جوان ندارد

 

 

دارا کجای کاری، دزدان سرزمینت
بر بیستون نویسند، دارا جهان ندارد

 

   

 

آییم به دادخواهی، فریادمان بلند است
اما چه سود، اینجا نوشیروان ندارد

  

 

سرخ و سپید و سبز است این بیرق کیانی
اما صد آه و افسوس، شیر ژیان ندارد

 

   

 

کو آن حکیم توسی، شهنامه ای سراید
شاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد

 

  

 

هرگز نخواب کوروش، ای مهر آریایی
بی نام تو، وطن نیز نام و نشان ندارد

 


 


بایـدها و نبایـدهای عاشقـی کدامنـد ؟!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


سال اول ازدواج می‌تواند برای شما یک ماجراجویی پر حادثه باشد، زندگی زناشویی‌تان پر از تجربه خواهد بود و تمام این تجربیات نو با کسی است که او را بسیار دوست دارید و می‌خواهید سالها در کنارش باشید. ازدواج پنجره‌ای نو به زندگیتان باز می‌کند و به شما این امکان را می‌دهد که شادی‌هایی را تجربه کنید که در هیچیک از رابطه‌های دیگر نداشته اید. اما از نگاهی دیگر سال اول ازدواج پر از کشمکش است تا بیاموزید چگونه باید یک همسر خوب باشید.

گاهی این کشمکش‌ها باعث می‌شود شما و همسرتان با هم درگیر شوید. بنابراین هر دوی شما نیاز دارید راهکارهایی برای سو تفاهم‌ها و بی‌تجربگی‌هایتان پیدا کنید. یادتان باشد که بسیاری از زوج‌ها حتی بعد از گذران سال‌های طولانی در زندگی زناشویی شان بی‌مشکل نخواهند بود و شما که در ابتدای این راه هستید نباید تصور کنید می‌توانید همه تفاوت‌ها و اختلاف‌نظرها را از بین ببرید و یک رابطه بی‌نقص داشته باشید. با این حال می‌توانید یک رابطه ایده آل بسازید آن هم وقتی که به درک درستی از تفاوت‌هایتان برسید و با وجود آن یک رابطه زناشویی شاد داشته باشید. همچنین سنگ‌بنایی که شما برای خود و همسرتان در ابتدای ازدواج می‌گذارید برای هر دوی شما مهم است بنابراین باید توجه زیادی به افکار و رفتارتان داشته باشید.


انتظارات خود را مدیریت کنید

هیچکس همسر کاملی نیست و هیچ کسی پیدا نمی‌شود که دقیقا نیمه دوم شما باشد. مناسب بودن همسرتان موضوعی نسبی است و شما نباید توقع داشته باشید که تفاهمی‌کامل با هم داشته باشید یا از تمام حرکات و افکار همسرتان راضی باشید. گاهی در مورد موضوعاتی پیش پا افتاده باید کوتاه بیایید و یا به موضوعی عادت کنید. این موضوعات می‌تواند طریقه مسواک کردن همسرتان و یا عادت صحبت کردن باشد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


حتی ازدواجی که با عشقی عمیق شروع شده است در همان ماه‌های اول روی دیگر خود را نشان می‌دهد، تفاوت‌های جزیی در رفتارها گاهی شما را عصبانی می‌کند. هر وقت دچار چنین مشکلاتی شدید نفسی عمیق بکشید، سعی کنید در همان لحظه بحث نکنید، به خوبی‌های همسرتان فکر کنید. بعد از مدتی اگر نتوانستید با موضوع کنار بیایید، با آرامش آن را با همسرتان مطرح کنید.

به یکدیگر وفادار باشید

بعد از ازدواج، همسرتان مهمترین شخص در زندگی‌تان است و مهم‌ترین دغدغه ذهنی‌تان است. شما باید کمی‌مرزهایتان را با خانواده، دوستان و همکارانتان پر رنگ کنید تا در آن میان یک سرزمین با مرزهای مشخص برای خودتان و همسرتان داشته باشید و برای تحکیم ارتباط و استقلالتان تلاش کنید. از این به بعد باید در مراحل زندگی با هم باشید و خوشی‌های مشترکی را تجربه کنید و در سختی‌ها کنار هم باشید. یکی دیگر از جنبه‌های وفاداری این است که هیچگاه با هیچ کس در مورد کمبودها و مشکلات و بدی‌های همسرتان صحبت نکنید. اگر در زندگی مشترکتان دچار مشکلی شدید در مورد آن تنها با همسرتان صحبت کنید، نه با دوستان و یا خانواده تان.

زبان مشترک پیدا کنید

در رابطه زناشویی مرزی برای ارتباط وجود ندارد. نباید از هم خجالت بکشید و چیزی از احساساتتان را پنهان کنید. یاد بگیرید چگونه به بهترین وجه به همسرتان بفهمانید که در یک لحظه حوصله ادامه بحث را ندارید و یا موضوعی برای شما جالب نیست. ابراز احساسات کنید، از او تشکر کنید و یا معذرت خواهی کنید و هر بار این جملات را به کار ببرید. سعی کنید مکالمات‌تان تا آنجا که می‌تواند پر از شوق و مثبت اندیشی باشد.

از یکدیگر حمایت کنید

سخنان حمایتی شیرین‌تر از انتقاد است، پس سعی کنید انتقاد را با محبت همراه کنید. باید تلاش کنید که هر چند اندک زندگی روزمره همسرتان را ساده و شیرین‌تر کنید. در طول روز، زمانی هر چند کوتاه را برای توجه به هم و گفت‌وگو با هم در نظر بگیرید. با این کار احساس بهتری نسبت به هم خواهید داشت. سعی کنید هر وقت که برایتان ممکن است در کارها به هم کمک کنید.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گاهی شما ظرف‌ها را جمع کنید و یا حمام را بشویید. هیچگاه منتظر نباشید که کاری را که به طور مشخص وظیفه هیچکدامتان نیست را همسرتان انجام دهد، سعی کنید پیش دستی کنید. شاید این توصیه‌ها بسیار ساده و ابتدایی به نظر بیایند اما همین نکته‌های جزیی رابطه‌تان را می‌سازد.

به زندگی شخصی‌تان اهمیت بدهید

درست است که رابطه زناشویی مهمترین رابطه شما است اما شما نقش‌های دیگری نیز در جامعه دارید. یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های ذهنی زوج‌های جوان چگونگی نگاه داشتن ارتباط قدیمی‌شان بعد از ازدواج است. ازدواج هیچگاه نباید باعث شود که شما با خانواده و دوستان قطع رابطه کنید. این در مورد علاقه‌ها و فعالیت‌های شخصی‌تان نیز صدق می‌کند. نیازی نیست که شما تمام سرگرمی‌هایتان را کنار بگذارید، بلکه باید توجه کنید که با ازدواج شما در مورد رابطه‌تان مسئولید و باید مسئولانه زندگی‌تان را برنامه‌ریزی کنید و در مورد آنها باید همراه همسرتان تصمیم بگیرید.

شما در همه چیز زندگی شریک هستید

اگر روزی از کار برگشتید و خانه نامرتب بود یا شامی‌ آماده نبود، شما باید اول نگران همسرتان باشید نه اینکه از آن اوضاع عصبانی باشید. همسر شما ممکن است روز کاری سختی داشته باشد، با کسی کشمکش داشته باشد یا حتی کسل و بی‌حوصله باشد. شما باید به او کمک کنید تا هر مشکلی که داشته است حل شود و در پختن غذا و مرتب کردن خانه به او کمک کنید. در این صورت است که همسر شما نیز در موقعیتی مشابه شما را درک خواهد کرد. در زندگی مشترک کسی بر دیگری برتری ندارد و همه چیز بر مبنای توافق، تفاهم و مهربانی است.

شما با هم یکسان نیستید

جدای از تفاوت‌های خانوادگی، تربیتی و ژنتیکی که ممکن است با همسرتان داشته باشید، زنان و مردان به طور کلی تفاوت‌هایی با همدیگر دارند. به طور مثال مردان بعد از یک روز کاری دوست دارند که به آرامش برسند و استراحت کنند، تلویزیون نگاه کنند و یا روزنامه بخوانند تا از فشار روز کاسته شود، اما در مقابل زنان دوست دارند که صحبت کنند تا به آرامش برسند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


اگر شما این تفاوت را درک کنید، بسیاری از بحث و جدل‌هایی که ممکن است تا سال‌ها زوج‌ها با یکدیگر داشته باشند را با یکدیگر نخواهید داشت. البته راه‌های متفاوتی برای توافق در این زمینه وجود دارد. ممکن است سریالی بیابید که زنتان نیز به آن علاقه داشته باشد تا با آرامش آن را نگاه کنید یا در مقابل موضوعی را بیابید که شوهرتان به آن علاقه دارد تا در مورد آن صحبت کنید.

رابطه زناشویی خوبی داشته باشید

با داشتن یک رابطه زناشویی خوب می‌توانید علاوه بر کشش روحی کشش جسمی‌نیز به یکدیگر داشته باشید و با این کار رابطه‌تان را محکم‌تر کنید. باید تلاش کنید که به نیازهای یکدیگر توجه کنید و سعی کنید که رابطه‌تان برای هر دو لذت بخش باشد و برای همسرتان سهمی ‌بیشتر از خودتان در این روابط بخواهید.در مورد آینده رابطه‌تان و حتی بچه صحبت کنیدحتی اگر هنوز موقعیت آن را ندارید و یا تصمیمی ‌در مورد آن ندارید در مورد بچه صحبت کنید، در مورد نقشه‌هایتان برای بهبود مالی، کاری، تحصیلی و یا هر چیز دیگر با هم صحبت کنید. سعی کنید در مورد آنها به توافق برسید و برنامه‌ای مشترک در مورد تمام مراحل زندگی‌تان داشته باشید.

فکر کنید که همسرتان چه توقعاتی از شما دارد

ما همیشه در مورد احساسات، خواسته‌ها و احتیاجات خودمان تمرکز می‌کنیم. سعی کنید اولین چیزی که به ذهن‌تان رسید را نگویید، شما به مرور می‌آموزید که همان حرف‌ها را می‌توانید با کلماتی بیان کنید که همسرتان از آن خوشش بیاید.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


اگر می‌خواهید چند ساعتی را با خود خلوت کنید، هیچگاه به همین رکی آن را بیان نکنید. بلکه می‌توانید بگویید اگر چند ساعتی را استراحت کنم می‌توانم بهتر به حرف‌هایت گوش دهم. یا مثلا وقتی او از شما می‌پرسد که آیا لباسی که پوشیده است خوب است، تنها به پاسخ‌های معمولی اکتفا نکنید بلکه کمی ‌به جزییات نیز اشاره کنید. اما توجه داشته باشید که هیچ‌گاه به او دروغ نگویید. تنها بار خشونت یا بی‌احساسی کلمات را بگیرید.

اشتباه‌هایتان را بپذیرید

گاهی زوج‌ها حتی بعد از سال‌ها زندگی مشترک نتوانسته‌اند یاد بگیرند که اشتباهاتشان را بپذیرند و معذرت خواهی کنند. همین موضوع باعث درگیری‌های زیادی می‌شود. شما یاد بگیرید در همین ابتدای ازدواج یاد بگیرید که یک زوج نباید هیچ‌گاه از اعتراف در مقابل یکدیگر واهمه داشته باشد. همچنین سعی کنید بیاموزید که در زندگی مشترک شما نیز اشتباهات همسرتان را ببخشید.

در هنگام صحبت ساکت نباشید

هیچ‌گاه در بحث‌ها ساکت نباشید، این سکوت شما ممکن است برای همسرتان نشانه‌ای از بی‌احترامی‌ باشد یا فکر کند شما به او گوش نمی‌دهید و یا برای او ارزشی قائل نیستید. حتی اگر حرفی برای زدن ندارید سعی کنید با چهره‌تان نشان دهید که به بحث علاقه‌مندید و یا با چند کلمه موافقت یا مخالفت خود را نشان دهید. مطمئن باشید همین ریزه‌کاری در صمیمی شدن شما نقش بسیار مهمی ‌بازی خواهد کرد.

با همدیگر وقت بگذرانید

گاهی شما سه ساعت در کنار هم هستید و تلویزیون نگاه می‌کنید اما با هم بودن را حس نمی‌کنید. بنابراین زمان با هم بودن اهمیتی ندارد و سعی کنید از این زمان بیشترین استفاده را برای تفریح و شناخت هم ببرید. قدر این زمان با هم بودن را بدانید. همسرتان بهترین دوست شما است با او خوش بگذرانید.

هدیه بخرید

گاهی با خرید یک هدیه همسرتان را بیشتر خوشحال می‌کنید تا دو برابر رقم آن را به او بدهید. خرید یک جواهر یا عطر می‌تواند کار خوبی باشد اما در واقع احساس شما را به او نشان نمی‌دهد. برای خرید هدیه باید وقت گذاشت، علایق همسرتان را به دقت بررسی کنید و بفهمید به چه چیزهایی علاقه دارد یا در آن روزها احتیاج دارد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گاهی خرید یک سی‌دی موسیقی یا کتاب خیلی بیشتر از قیمتش همسرتان را خوشحال می‌کند. باید با انتخاب هدیه‌تان به او بفهمانید که در مورد آن فکر کرده‌اید و از لابلای صحبت‌های روزانه‌اش به علاقه او پی ببرید. گاهی خرید یک بلیت سینما می‌تواند او را غافل‌گیر و خوشحال کند.

اجازه ندهید خانواده‌هایتان زندگی شما را خراب کنند

شما قبل از زندگی مشترک‌تان با یک خانواده دیگر زندگی می‌کردید در این روزهای اول شاید برای شما سخت باشد که بیاموزید که شما خانواده‌ای جدید تشکیل داده‌اید. شما باید به خانواده‌هایتان بیاموزید که دیگر برادر یا خواهر یا بچه کوچک‌شان نیستید. با احترام با آنها برخورد کنید ولی مرزی را برای زندگی خصوصی‌تان برای خودتان و خانواده‌تان ترسیم کنید. هر شخصی خصوصیات خاص خود را دارد تلاش کنید علاوه بر این توصیه‌ها خودتان روز به روز همسرتان را بیشتر بشناسید و با او با عشق و توجه رفتار کنید. مطمئن باشید که با درک متقابل می‌توانید روز به روز زندگی بهتری داشته باشید و انرژی و حمایت دو نفر را به جای یکنفر در زندگی‌تان حس کنید.


 


پـولی که فقـط به درد جـارو شـدن می خـورد !


به نقل از شاخص آنلاین: عکسی که می بینید مربوط به کشور مجارستان است که بدلیل انجام سیاستهای مالی در سالهای ۱۹۴۵تا ۱۹۴۶ و باج سبیلی که به شوروی سابق می دادند باعث شد در بحران شدید اقتصادی غرق شده و نرخ تورم روزانه ۲۰۰ درصد افزایش پیدا کند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
زدودن کف خیابان از اسکناس های بی ارزش


سرانجام ارزش سرمایه ملی نصف شد و دولت مجبور شد یک میلیارد اسکناس بدون پشتوانه چاپ کند و در نهایت آنقدر پول و اسکناس بی ارزش شد که مردم آنرا به زباله تعبیر می کردند. بطوریکه حتی رغبتی به جمع کردن اسکناس های کف خیابان هم نداشتند. اما ماموران شهرداری با جارو آنها را جمع می کردند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
مقایسه ای از ارزش اسکناس مجارستان در مقابل دلار


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
مقرون به صرفه نبودن اختصاص جا برای نگهداری اسکناس


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net
زنی در حال سوزاندن اسکناس رایج مجارستان در اجاق


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org
تغییر کاربری اسکناس ملی مجارستان به بادبادک کودکان


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
پول وقتی بی ارزش شود اینطوری باید حملش کرد

 


ستـارگان محبـوب سینـمای ایران چـرا نیـستند ؟!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


به نقل از انتخاب؛ اگرچه جوجه ها را آخر پاییز می شمارند اما نیمه اول سال هم، زمان بدی برای چرتکه انداختن نیست. مخصوصا اگر پای ستاره ها در میان باشد که خبردار شدن از حال و روزشان، ماهی یک بار هم حداقل برای طرفدارانشان کم است. در نیمه اول امسال، تعدادی از بازیگران شناخته شده و ستاره های محبوب، هیچ کار سینمایی نکردند و ترجیح دادند اوقاتشان را به کارهای دیگری بگذرانند.

ستاره هایی که از ابتدای سال، نه روی خوشی به پروژه های سینمایی نشان دادند و نه سراغ کارهای تلویزیونی رفته اند و نه حتی در تئاتر سر و کله شان پیدا شده یا حتی اگر کاری داشته اند، هیچ انعکاس خبری نداشته است. به این فهرست نگاهی بیندازید:


1. پرویز پرستویی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

پرستویی پس از بازی در دو پروژه ای که به خاطرشان راهی شمال کشور شده بود، ترجیح داده فعلا هیچ کاری نکند. "خرس" و "من و زیبا" آخرین پروژه هایی بوده اند که او در آنها بازی کرده. آخرین فیلمی هم که از او اکران شده، "سیزده 59" سامان سالور بوده است. این بازیگر در فیلم سینمایی "چ"، پروژه در دست ساخت کارگردان وفادارش، حاتمی کیا هم نقشی ندارد.


2. لیلا حاتمی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

خانم سیمین، اگرچه این روزها قراردادش با مهرجویی را بسته تا با فیلم "چه خوبه برگشتی" برای چندمین بار جلوی دوربین این کارگردان برود اما از ابتدای سال 90 تا انتهای شش ماه اول سال، کار سینمایی خاصی نداشته است. قرار بود بار دیگر او در فیلم سینمایی "سر به مهر" هادی مقدم دوست بازی کند. او فیلم "پله آخر" را در نوبت اکران دارد.


3. پارسا پیروزفر

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

پسر چشم روشن سینما و تلویزیون، هیچ وقت پرکار نبوده. او بعد از عید امسال تنها به یک جلسه روخوانی نمایشنامه "خرده جنایت های زن و شوهری" در مجموعه ایرانشهر بسنده کرد و پس از آن هم راهی آمریکا شد. پارسا تقریبا ساکن این کشور است و شاید به همین خاطر در این شش ماهه هیچ کاری را قبول نکرده است.


4. امین حیایی

گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org

چه کسی باور می کند مرد پر شر و شور سینمای ایران، بعد از عید کاری نداشته است؟ اگر یکی دو جلسه بازی او در سریال "ساخت ایران" را که به بعد از عید موکول شد، فاکتور بگیریم، امین حیایی بعد از عید هیچ کاری قبول نکرده است. از او فیلم های سینمایی "قلاده های طلا" و "قفس طلایی" این اواخر اکران شده و "فیتیله و ماه پیشونی" جواد هاشمی و "خودزنی" احمد کاوری را در نوبت اکران دارد.


5. امین تارخ

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

خیلی عجیب است که تارخ مدتی است بعد از عقد قرارداد، بی خیال پروژه ها می شود و انصرافش را اعلام می کند. او سریال "رویای گنجشک ها" به کارگردانی راما قویدل را رد کرد. سر پروژه "محمد (ص)" نرفت و حتی پروژه های سینمایی دیگر را هم به رغم بستن قرارداد بی خیال شد. او از نوروز امسال سر هیچ پروژه ای نرفته. البته به نظر می رسد این اتفاق، تصمیم شخصی او در این مورد است.


6. علی مصفا

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

درست است که او از ابتدای امسال تاکنون درگیر پروژه ای نبوده اما قرارداد او با اصغر فرهادی برای فیلم بعدی اش، به اندازه خیلی از پروژه ها می ارزد. مصفا این روزها فیلم "پله آخر" را در نوبت اکران دارد. فیلمی به کارگردانی و بازیگری خودش. هر چند شنیده می شود که در تک سکانسی در فیلم "برلین منفی هفت" هم یک بازی افتخاری کوتاه کرده است.


7. هنگامه قاضیانی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره سی ام، از ابتدای امسال ترجیح داده پیشنهادهایش را رد کند و در پروژه ای حاضر نشود. فیلم "روزهای زندگی" او اکران شده. هر چند از او فیلم "میگرن" مانلی شاجی فرد در نوبت اکران است. او این روزها درگیر پروژه "زندگی مشترک آقای محمودی و بانو" به کارگردانی روح الله حجازی است که در آن با همتایش در "روزهای زندگی" همبازی است.


8. فرهاد اصلانی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

شاید جالب باشد بدانید دیگر بازیگر سیمرغی جشنواره سی ام هم از ابتدای امسال کاری نکرده است. او که گویا این اواخر درگیر بیماری مادرش بوده است، در شش ماه اول سال، کار جدیدی را نپذیرفته است. از او "پل چوبی"، "خرس" در نوبت اکران است. او قرار بود در سریال "یلدا" ساخته میرباقری بازی کند که آن را هم منتفی کرد.


9. محمدرضا گلزار

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

کسی از گلزار خبر ندارد؟! او تا اسفند سکانس هایش در سریال "ساخت ایران" را به پایان رساند و بعد از آن دیگر در هیچ پروژه ای حاضر نشد و به گذاشتن عکس هایی از خودش همراه با چهره های دیگر در صفحه شخصی اش در شبکه اجتماعی بسنده کرد. خیلی ها این بی کاری او را به ممنوع الفعالیت بودنش ربط می دهند.


10. بهرام رادان

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

تکلیف رادان روشن است، اگر سر کارهای سینمایی نباشد، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی و ... محلی از اعراب برایش ندارد. او از ابتدای امسال و بعد از انتشار آلبوم "روی دیگر" کوله بارش را بست و راهی کانادا شد و با هیچ پروژه سینمایی همکاری نکرد.

رادان جزو بازیگرهایی است که از نوروز سال 91 تا انتهای شش ماه اول سال ترجیح داد، کمی استراحت کند یا شاید به پیشنهادهایش با دقت بیشتری فکر کند. به زودی فیلم "پل چوبی" از او در سینماها به نمایش درمی آید که محصول سال 90 است. درباره آلبوم دوم او هم صحبت زیاد است.


11. هدیه تهرانی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

هدیه تهرانی در صفحه‌ شخصی‌اش در یکی از شبکه‌های اجتماعی از شرایط ایجاد شده در بازیگری گله کرده است. تهرانی که یکی از اعضای تیم بازیگری مجموعه قلب یخی است، در حال حاضر فیلم "پل چوبی" را آماده اکران دارد که قرار بود اکران دوم عید فطر باشد.

او که به دلیل صدور چک بلامحل بابت حق‌الوکاله و هزینه دادرسی و پرداخت خسارت تاخیر و تادیه برای نمایشگاه عکس "آبان‌گان" به پرداخت مبلغ 463256270 ریال محکوم شده است گفت: با این وضعیتی که نسبت به او بوجود آمده دیگر برای سینمای ایران کاری انجام نخواهم داد چون تلاش، بی‌حاصل است و واقعا خسته شدم از این همه حذف و این همه سختی که بازیگران تحمل می‌کنند. تئاتر کار می‌کنیم، اجازه اجرا نداریم. فیلم بازی می‌کنیم اکران نمی‌شود. گالری عکس می‌گذاریم تا 10 سال بعد باید جواب پس بدهی. یقین داریم "قلب یخی" هم ... دیگر نمی‌دانم چی بگویم. متاسفم شدید.


12. لادن طباطبایی

گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org

لادن طباطبایی بازیگر سینما و تلویزیون عشق به بازیگری و قرار نگرفتن در بازی پیشگی را دلیل کناره‌گیری‌اش از دنیای بازیگری دانست. طباطبایی گفت: از یک سال پیش تصمیم داشتم تا از دنیای بازیگری خداحافظی کنم که با پیشنهاد سریال "راز پنهان" این تصمیم قطعی شد و خواستم این آخرین بازی من باشد.

او افزود: دل نازک نیستم که با هر صحبتی عرصه را خالی کنم؛ اما ما زمانی خانواده بودیم؛ حالا سیاست‌گذاران ما هم اختلاف سلیقه‌ها را عمومی کردند و همه چیز با حاشیه همراه است. عاشق بازیگری هستم؛ اما فروشنده بازیگری نیستم. نقش‌هایم را به زور نمی‌گیرم، اما برای ایفای هر یک زحمات فراوان می‌کشم؛ اما متاسفانه وضعیت سینمای ما تغییر کرده و سال به سال پس‌رفت را می‌بینیم. لادن در پایان گفت: دیگر جلوی دوربین نمی‌روم و معتقدم بازیگر تا زمانی که ابزارش را دارد، باید بازی کند و اگر ابزار در اختیارش نیست از این عرصه خداحافظی کند بهتر است.


دیگران ...


بازیگران دیگری هم هستند که یا خبری ازشان نیست یا اینکه این روزها خیلی سرشان شلوغ نیست. از عزت الله انتظامی، محمد علی کشاورز و جمشید مشایخی که به علت درگیری با بیماری در پروژه ای حاضر نشده اند که بگذریم، بازیگران دیگری را هم می توانیم به این فهرست اضافه کنیم. از جمله : ایرج راد، حمید گودرزی، شهاب حسینی، مهناز افشار، کتایون ریاحی، رویا نونهالی، گوهر خیراندیش، گلاب آدینه، فاطمه معتمد آریا، افسانه بایگان، شیلا خداداد، پرستو صالحی، غزل‌ صارمی‌ ونسرین مقانلو از جمله این بازیگران سرشناس هستند که در حال حاضر بنظر می رسد عطای بازیگری را به لقایش بخشیده اند !


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

یادداشت خداحافظی كتایون ریاحی با سینما

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


کتایون ریاحی بازیگر سینما و تئاتر که در آخرین اثر خود در نقش زلیخا در سریال یوسف پیامبر(ع) به ایفای نقش پرداخته بود طی یادداشتی از عرصه هنر خداحافظی کرد و کناره گیری خود را از بازیگری برای مدتی نامعلوم اعلام کرد. آنچه در پی می آید متن این یادداشت است :

گاهی اوقات زندگی طوریه که آدم نون امروز را واسه شکم فرداش نمی خواد، اونوقته که رویاهای آدم به تعویق می افته.
گاهی اوقات آدم از سرنوشت، ‌رو دست خوبی می خوره،‌ که فکر می کنه داره تصمیم می گیره.
اونوقته که آدم ادعاهایی می کنه،‌ که تو رو دربایستی انجامش گیر می افته.
گاهی اوقات آدم از آرزوهاش جا می مونه.
گاهی اوقات آدم می خواد بازی کنه، ‌بازیگر می شه.
گاهی اوقات داره می خنده وقتی تو دلش خونه، گاهی گریه می کنه وقتی داره از زور خنده می میره.
گاهی اوقات شوخی شوخی همه چیز جدی می شه.
گاهی اوقات آدم وقتی زیاد می خواد کم می یاره، گاهی وقتی کم می یاره زیاد می خواد.
گاهی اوقات با ترس و لرز بر می گرده به پشت سرش نگاه کنه،‌ می بینه چه شجاعتی.
گاهی اوقات با شجاعت می تونه ترساشو نگاه کنه.
گاهی اوقات آدم به دنبال خوشبختی، ‌زندگی را گم می کنه، گاهی هم با انتظار زندگی را معنا می کنه.
گاهی اوقات آدم برای پیدا کردن یه گنج الکی،‌ گوهر خودشو گم می کنه،‌ گاهی هم گوهر حقیقت را پیدا می کنه.

گویا زمان برآورده شدن آرزوی من و پسرم فرا رسیده و لازم است که زائر سرزمین قصه، راهی شود. اینک که عازم سفرم، سفری به دیگر سوی زندگی،‌ بر خود لازم می دانم تا از دوستانم و استادانم که آنقدر به من نزدیک بودند که در من بودند، تشکر کنم؛ پروانه ماهان، زهرا عروس خوب پدر سالار، خانم بس، فاطمه ملاصدرا، فخرالزمان،‌ مهین مشرقی، تارا، ثریا اردلان .... و زلیخای عاشق. گر چه همه این عزیزانم عاشق بودند ولی عشق زلیخا خود یک معجزه بود.

این زنان و تنها دوستان نازنینم گاهی تشویقکی شدند و اگر تنبیه نشدند، خدا را شکر، ‌که البته باور نمی کنم بازیگر زنی در جهان باشد که شماتت، تحقیر و تنبیه نشود. اما همواره بزرگترین مشوقم مردم بودند با مهر آریائیشان و ایمان به خدا.

بسیار بسیار مفتخرم که در تمام طول زندگی بازیگری ام، تنها و تنها یک حامی داشتم و به قول جماعت سینمایی آنان که با کمان حلاجی پنبه ام را زدند، خواسته یا ناخواسته به دنبال چیزی بودند که سهم من ورای آن بود.

در طول بیش از دو دهه هرگز افتتاحیه و اختتامیه جشنواره فجر را ندیدم. کارت دعوت به دستم نرسید! و خلاصه به قول ولتر؛ ‌"خدایا مرا از شر دوستانم در امان بدار، خود با دشمنانم می دانم چه کنم!"

در مقطعی که سینما را جایگاهی شایسته برای خود نمی دیدم، تلویزیون پایگاهی شد تا مهرم را با مردم مهربان تقسیم کنم و باز به قول حافظ ؛‌ "کیمیای سعادت رفیق بود رفیق"،‌ رفقایی که همچنان هستند و من قدردانشان و آنان که رفتند خدا به همراهشان و اما این همه تنهایی،‌ برکت بود برای خلوت انس و این که ؛ "یدالله فوق ایدیهم"،‌ که ترجمه سینمایی آن می شود : براستی خدا بزرگ ترین کارگردان است.

آنچه می بایست از جادوی سینما و بازیگری بیاموزم،‌ آموختم تا شاید ره توشه ای برای نوشتن باشد و در پی تجلی معجزه عاشقانه زلیخا در زندگی ام. ‌اینک برآنم تا با اعجاز کلمات، ‌پیوندی دیگر با شما نه از جنس نقش آفرینی بلکه با آفرینش نقش داشته باشم. اراده امروز من برای نوشتن،‌ گویا مجالی برای بازیگری نخواهد گذاشت،‌ اما باید دید اراده خدا چه تقدیری برایم رقم خواهد زد. باشد که از این آزمون سربلند و دست پر بیرون آیم.

ریاحی در اولین کار سینمایی با فیلم سینمایی پاییزان در سال 1360 خود را به عرصه بازیگری و سینمای ایران معرفی کرد. کشتی آنجلیکا، آپارتمان شماره 13، شام آخر، بانوی من، تارا و تب توت فرنگی و دعوت از دیگر آثار مطرح این بازیگر توانای سینما و تلویزیون محسوب می شود.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

شغل جدید هدیه تهرانی!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


به تازگی تصویری از هدیه تهرانی در رسانه ها منتشر شده که وی را در حال درست کردن زیور آلات نشان می دهد. گویا خانم بازیگر پس از دست شستن از سینمای ایران به حرفه های دیگری روی آورده است.

 


نـکاتی برای رسیـدن به خوشبختـی در زنـدگی

آیا واقعا شاد هستید؟
آیا اصلاً می‌دانید شاد بودن به چه معنی است و برای رسیدن به خوشبختی چه باید کرد؟
این سوالات برای کسانیکه به دنبال خوشبختی هستند خیلی مهم است.
اگر می‌خواهید شاد باشید باید درک کنید که می‌توانید شاد باشید و باید شاد باشید.
خیلی‌ها به ‌اشتباه باور دارند که لیاقت خوشبختی را ندارند و بدبختی خود را بعنوان سرنوشتشان پذیرفته‌اند.
اما حقیقت این است که خوشبختی، مثل هر چیز دیگری در زندگی، باید پرورانده شود ...


در زیر به چند نکته برای رسیدن به خوشبختی در زندگی اشاره می‌کنیم که امیدواریم در هر صورت شما دوست عزیز به هدف خود، که همانا خوشبختی است نائل شوید :


1. بدانید که چه چیزی شادتان می‌کند. هرکسی برای رسیدن به شادی و خوشبختی نیازهای خاصی دارد و چیزی که باعث شادی یک نفر می‌شود، ممکن است برای دیگری اینطور نباشد. باید با خودتان بیشتر آشنا شوید و نگران این نباشید که امیال و خواسته‌هایتان با هم‌نوعانتان متفاوت است یا خیر.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


2. برای رسیدن به اهدافی که باور دارید شادتان می‌کنند، برنامه‌ریزی کنید. وقتی اهدافتان را دنبال می‌کنید، روحیه‌ بهتری خواهید داشت و بخاطر دنبال کردن چیزی که برایتان اهمیت دارد، احساس بهتری به خودتان پیدا خواهید کرد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


3. دور و برتان را با آدم‌های شاد پر کنید. وقتی اطرافتان پر از آدم‌های ناامید و افسرده باشد، خیلی راحت دچار افکار منفی می‌شوید. برعکس، وقتی دور و بر آدمهای شاد باشید، روحیه مثبت آنها در شما نیز اثر خواهد گذاشت.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


4. وقتی چیزی خوب پیش نمی‌رود، به جای افسوس خوردن به دنبال راه‌حل باشید. افراد شاد و خوشبخت اجازه نمی‌دهند که موانع زندگی بر روحیه آنها تاثیر بگذارد زیرا می‌دانند که با کمی فکر کردن می‌توانند وضعیت موجود را به نفع خود تغییر دهند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


۵. هر روز چند دقیقه به چیزهایی که شادتان می‌کند فکر کنید. این چند دقیقه فرصت لازم برای متمرکز شدن روی نقاط مثبت زندگی را به شما می‌دهد و شما را به خوشبختی و شادی طولانی می‌رساند.


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


۶. همچنین خیلی مهم است که هر روز زمانی را به انجام کار خوب برای خودتان اختصاص دهید. چه مهمان کردن خودتان به یک ناهار خوشمزه باشد، چه یک حمام طولانی گرم، یا صرف کردن زمان بیشتری برای ظاهرتان، با این کارها روحیه‌تان بسیار بهتر خواهد شد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


۷. پیدا کردن نکاتی خنده‌دار در موقعیت‌های مختلف راهی برای رسیدن به شادی و خوشبختی است. بااینکه زمان‌هایی وجود دارد که نیازمند این است که جدی باشید، اما در مواقع مناسب راهی برای شوخی و شوخ طبعی پیدا کنید تا همه چیز برایتان مفرح‌تر به نظر برسد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


۸. حفظ سلامتی یک راه عالی دیگر برای رسیدن به خوشبختی است. داشتن اضافه ‌وزن یا نخوردن غذاهای سالم و مغذی می‌تواند تاثیری منفی بر روحیه شما داشته باشد. علاوه ‌براین، ورزش یکی از راه‌های شناخته‌شده برای تولید اندورفین در بدن است که مسئول ایجاد احساس شادی است.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


۹. و آخر اینکه، خیلی مهم است که درک کنید شما شایسته خوشبخت شدن هستید. آنهایی که باور دارند لیاقت خوشبختی را ندارند، به طور ناخود‌آگاه، تلاششان برای دست یافتن به خوشبختی را خراب می‌کنند. در صورت لزوم هر روز به خودتان بگویید که لیاقت شاد بودن را دارید و به راهکارهایی برای رسیدن به شادی و خوشبختی فکر کنید.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


تعریف خوشبختی بسیار دشوار است اما اکثر افراد می‌دانند که شاد و خوشبخت هستند یا خیر. افراد زیادی باور دارند که خوشبختی شکلی از شانس است و بعضی افراد سرنوشتشان این است که شاد و خوشبخت باشند، درحالیکه در سرنوشت بعضی دیگر بدبختی نوشته شده است. حقیقت این نیست. همه آدمها می‌توانند با بکارگیری این نکات به موفقیت و شادی در زندگیشان دست یابند. بااینکه این نکات بسیار جزئی و ساده بودند اما کمکتان می‌کنند هر روز قدم جدیدی برای رسیدن به خوشبختی بردارید.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 


گفتنـی هایی از زبـان طـراح بـرج آزادی تـهران

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


برج آزادی (شهیاد سابق‌) یکی از نمادهای مشهور ایران و شهر تهران در عصر پهلوی است که تاریخچه آن به سال 1345 خورشیدی برمی گردد. عملیات ساخت برج آزادی در یازدهم آبان ۱۳۴۸ خورشیدی آغاز شد و پس از بیست و هشت ماه کار، در ۲۴ دیماه ۱۳۵۰ با نام برج شهیاد به بهره برداری رسید. برج شهیاد که به یادبود دو هزار و پانصدمین سال بنیان‌گذاری شاهنشاهی ایران بر پا گردید، خیلی زود نماد دروازه گونه تهران و ترجمان معمارانه ایران مدرن شد. این بنا اکنون چهل و یک ساله است و در حالی که با یک چرخش بزرگ، نماد انقلاب سال ۵۷ تلقی می شود، فرسوده از گذر زمان و رنجیده از بی مهری کسان، خود را نیازمند مرمت می یابد. با این حال دست بردن در مجموعه ای که ایرانیان سخت بدان خو گرفته اند و خارجیان، ایران امروزی را با تصویرش می شناسند، کاری ساده و خالی از حرف و حدیث نیست.

در ساختمان این برج نهایت دقت و ظرافت به عمل آمده و بهترین نمونه معماری تلفیقی ایرانی و اسلامی است‌. مساحت زیر بنای این میدان، حدود ۷۸ هزار مترمربع است و بنای آن به صورت دروازه‌ای به ارتفاع حدود ۴۵ متر ساخته شده است که پنج متر آن داخل زمین فرو رفته است‌. طاق آن از زمین، ۲۳ متر فاصله دارد، دارای هشت بخش مجزا است‌ و عرض پایه این بنا ۶۶ متر است. در محوطه میدان‌، ۶۵۰۰۰ مترمربع، به صورتی زیبا باغچه‌بندی و گل کاری شده است‌. در ساختمان آن ۲۵۰۰۰ قطعه سنگ به کار رفته و ۹۰۰ تن آهن مصرف شده ‌است‌.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


مجموعه فرهنگی آزادی، متشکل از چند بخش در طبقه تحتانی برج آزادی قرار دارد و شامل موزه‌، کتاب‌خانه‌، واحد سمعی و بصری‌، سالن نمایشگاه‌، سالن اجتماعات، سالن برگزاری کنسرت و کنفرانس است‌. مجموعه فرهنگی با ۵۰۰۰ مترمربع در برگیرنده برج اصلی نیز هست‌. کتاب‌خانه مجموعه، با مساحتی حدود ۲۷۱۵ مترمربع و بیش از ۵۰۰۰۰ جلد کتاب‌، بسیار مجهز است و کتاب‌خانه محققان و مؤلفان نیز، با مساحت ۲۴۳ مترمربع، مکانی است که از طریق ۳۰ دستگاه کامپیوتر به شبکه‌های اطلاع‌رسانی داخلی و خارجی متصل است‌.

شهرداری تهران مسئول مرمت و بهسازی برج و میدان آزادی است و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور نظارت بر این کار را به عهده دارد؛ چرا که برج آزادی در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.

شهرداری بر این باور است که عملیات مرمت را "کاملا اصولی" به پیش می برد، اما سازمان میراث فرهنگی نظر متفاوتی دارد. چندی پیش خبرگزاری میراث فرهنگی (CHN) گزارش داد که کارشناسان این سازمان، پس از بازدید از کارگاه مرمت و بهسازی برج آزادی، در حضور سرپرست کارگاه گفته اند: "اقداماتی که تاکنون در جزیره برج آزادی به بهانه ساماندهی و مرمت انجام شده، مرمت نبوده، بلکه فاجعه ای دردناک در تاریخ ساماندهی آثار تاریخی است."

استفاده از واژه "جزیره" برای میدان آزادی، اشاره طنزگونه و تلخی است به قرار گرفتن این میدان در میان ترافیک سنگین ورودی غربی پایتخت و قطع ارتباط پیادگان با میدانی که طرحش ملهم از باغ های ایرانی است و در اصل برای پیاده روی ساخته شده است.

شهرداری نقشه های مرمت را برای تایید به سازمان میراث فرهنگی ارایه کرده و این سازمان نیز به نوبه خود خواستار تایید نقشه ها توسط مهندس ایرج حقیقی شده است؛ یعنی کسی که در زمان ساخت برج آزادی، مسؤول کارگاه برج بود. او اکنون به خارج از کشور سفر کرده است.

در این میان هیچ کس سراغ مردی را نمی گیرد که ایده چنین اثر بدیعی از ذهنش تراوش کرد، همان جوان ۲۴ ساله و تازه از دانشگاه درآمده ای که حالا از مرز ۶5 سالگی گذر کرده و هزاران کیلومتر آن سوتر از تهران، نگران دست پرورده خویش است: حسین امانت. در سال 1345 بود که طرح یک نماد شناسایی ایران میان معماران ایرانی به مسابقه گذاشته شد و در پایان، طرح مهندس حسین امانت بیست و چهار ساله و دانش‌آموخته دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برنده و برای ساخت برگزیده شد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


آقای امانت که اینک در شهر ونکور کانادا سکونت دارد، از معماران نوپردازی است که حتی اگر هیچ کاری غیر از طراحی برج و میدان آزادی انجام نداده بود، باز هم نامش در تاریخ معماری مدرن ایران جاودانه می ماند. اما او در کارنامه خویش، کارهای سترگ دیگری نیز دارد: طراحی ساختمان دانشگاه صنعتی شریف یا آریامهر سابق (۱۳۵۴)؛ ساختمان مرکز صنایع دستی سابق و سازمان میراث فرهنگی امروزی (کامل شده در سال ۱۳۶۳)؛ ساختمان سفارت ایران در پکن (کامل شده در سال ۱۳۶۲) و آثار دیگری که در سال های دوری از وطن و در کشورهای مختلف جهان ساخته شده اند.

او دعوت گفت و گو را صمیمانه پذیرفت و در اندازه ای که یک گفت و گوی تلفنی میان تهران و ونکور اجازه می دهد، از هویت برج آزادی و دغدغه هایش در این باره سخن راند. با این حال اذعان داشت که اگر بخواهد در هر مورد توضیح کامل بدهد، حاصل سخن، مثنوی هفتاد من کاغذ می شود. تنها امیدش این بود که سخنانش نزد آن ها که اکنون آفریده اش را در اختیار دارند، جدی گرفته شود. آیا این توقع بزرگی برای خالق برج آزادی است؟

آقای امانت، در ایران بیشتر مردم خصوصا جوان ها برج شهیاد را با نام آزادی می شناسند. شما ترجیح می دهید در این گفت و گو از کدام نام استفاده کنیم؟

- فرقی نمی کند. شما از نام آزادی هم می توانید استفاده کنید. آزادی هم نام خوبی است. ولی فکر می کنم این بنا به نام اصلی خود شهیاد نامیده خواهد شد.

پرسش اول من بی ربط به این نامگذاری نیست. شما شهیاد یا همان آزادی را به یادبود ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران طراحی کردید، اما بعدا علاوه بر این که نماد شهر تهران و ایران مدرن شد، نماد انقلابی شد که در تقابل با نظام شاهنشاهی بود.

چه قابلیت هایی را در این اثر می بینید که توانسته در مدت کوتاهی نماد دو موضوع متفاوت از هم باشد؟

- شهیاد طوری طراحی شده که معطوف به حقیقت، جوهره و عمق فرهنگ ایران است. یعنی با توجه به آنچه که در طول تاریخ بر سر ایران رفته و عظمتی که در تاریخ این کشور هست، ساخته شده. درست است که این کار در زمانی انجام شد که یک وضع سیاسی دیگری در ایران حکمفرما بود، اما وقتی من آن را طراحی کردم به تمام دوره های تاریخی و به آینده ایران فکر می کردم؛ نه به آن وضع سیاسی خاص.
البته اصلا فکر نمی کردم که شهیاد این طور در دل مردم ایران نفوذ کند. شهیاد درست مثل بچه ای بود که شما به دنیا می آورید و نمی دانید که او در آینده چگونه خواهد شد. این بچه بزرگ می شود و زندگی مخصوص به خودش را پیدا می کند که دیگر در اختیار شما نیست. شهیاد هم همین طور شد و فکر می کنم به این خاطر در دل مردم جا باز کرد که خیلی ایرانی است و جوهره فرهنگ ایران را در خود دارد.

این جوهره فرهنگی که بر آن تأکید دارید، چگونه در ساختمان برج متبلور شده است؟ یعنی دقیقا چه مفاهیمی را در طراحی برج به کار گرفته اید و می خواسته اید چه پیامی را از طریق آن منتقل کنید؟

- همان طور که گفتم این بنا به گذشته های درخشان تاریخ ایران نظر دارد؛ به دورانی که ایران در ادبیات، هنر، معماری، صنایع دستی، علوم مختلف و خیلی چیزهای دیگر سرآمد بود. من می خواستم جمع بندی خودم از اینها را در شهیاد ارائه کنم تا اگر کسی از خارج می آید یا حتی مردم ایران بدانند که این اثر به کجا و به کدام فرهنگ مربوط می شود.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


در این بنا، قوس اصلی وسط برج، نمادی از طاق کسری مربوط به دوره پیش از اسلام (دوره ساسانی) است و قوس بالایی که یک قوس شکسته است از دوران بعد از اسلام و نفوذ اسلام در ایران حرف می زند.
رسمی سازی هایی که بین این دو قوس را پر می کند، خیلی ایرانی است و من آن را از گنبد مساجد ایران الهام گرفته ام. اساسا تکنیک گنبد سازی در ایران خیلی جالب است و شما در هر مسجدی که می روید، یک چیز تازه ای می بینید.

در این گنبدها که نشانه نبوغ ایرانی است، معماران قدیم از قاعده مربع بنا وارد دایره گنبد شده اند و این کار را با کمک رسمی بندی ها و مقرنس کاری های بسیار زیبا انجام داده اند. در برج شهیاد هم همین کار انجام شده. هندسه بنا یک هندسه مربع مستطیل است که از روی چهار پایه خود می چرخد و ۱۶ ضلعی می شود و بالاخره به صورت یک گنبد شکل می گیرد. البته شما این گنبد را از بیرون نمی بینید، اما از داخل برج قابل مشاهده است.


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


دو طبقه داخل برج، یکی بالای قوس طاق اصلی و دیگری زیر گنبد است که با آسانسور به آن می رسید. این طبقه که به عنوان نمایشگاه طراحی شده با گنبدی از بتن سفید پوشیده شده. این گنبد مقرنس ایرانی را به نوع تازه ای اجرا می کند و ارتفاع آن از بام شهیاد بیرون می زند و از بام دیده می شود که با کاشی های فیروزه ای معرق ایرانی پوشیده شده است. مصرف بتن سفید در این قسمت و در سالن پذیرایی آن، در آن زمان یک کار جدیدی در ایران بود.

شما در زمان طراحی برج ۲۶ ساله بودید؟

- خیر، ۲۴ سال داشتم و تازه از دانشکده معماری دانشگاه تهران بیرون آمده بودم.

خب، آدم وقتی برج آزادی را با این توصیفی که شما گفتید، می بیند، متوجه می شود که این اثر حاصل درک عمیقی از سنت های تاریخی و هنر و معماری ایران در دوره های مختلف است. چطور یک جوان ۲۴ ساله به این درک رسیده بود؟

- من از کودکی در خانواده ای بزرگ شدم که عاشق فرهنگ ایران بود و در یک مکتب فکری پرورش پیدا کردم که می گوید زیبایی های دنیا در هر کجا که باشد، متعلق به همه دنیاست و هنرمند باید به همه این زیبایی ها مراجعه کند. وقتی کوچک بودم، یک روز پدرم مرا به تخت جمشید برد. وقتی از پله های تخت جمشید بالا رفتم، عظمتی را دیدم که قلب من را برای همیشه از آن خودش کرد. تجربه ای بود که هیچ وقت آن را فراموش نمی کنم و فکر می کنم کارهایی که بعدا در زمینه معماری انجام دادم، بیشتر به این تجربه و حس مربوط می شود. یک مقدارش را هم شما به حساب شانس بگذارید.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


اگر اجازه بدهید، بپردازیم به مسایلی که امروزه گریبانگیر برج آزادی است. در حال حاضر دست کم سه عامل به عنوان عوامل خطرزا برای برج آزادی مطرح شده؛ یکی نفوذ رطوبت حاصل از آبیاری چمن های میدان به پایه های بنا و احتمالا فونداسیون؛ دوم آلودگی شدید هوا ناشی از تردد خودروها و فعالیت کارخانجات بزرگ در غرب تهران؛ و سوم بار سنگین ترافیک در میدان آزادی و لرزشی که تردد خودروها ایجاد می کند. هر کدام از این عوامل را چقدر آسیب زا می دانید و مقاومت برج در برابر آن ها چقدر است؟
- همه این عوامل خیلی مهم است. از آنجا که بخش های زیر زمینی میدان خیلی بزرگ است، صدمه دیدن عایق ها یعنی قیرگونی دیوارها و سقف ها و نفوذ رطوبت مساله ای جدی است که باید فورا به آن رسیدگی شود. چون نفوذ آب در طول زمان، بتن را ضعیف می کند.

من عکس هایی را از شهیاد دیده ام که نشان می دهد لای سنگ ها گیاه سبز شده و فکر می کنم هر ساختمانی هرچقدر که محکم باشد، اگر مدتی به آن نرسند (که در این ۳۰ سال گذشته این طور بوده) خراب می شود. در مورد رشد گیاهان در لابلای سنگ ها واقعا نگران هستم؛ چون ریشه گیاه سنگ ها را خرد می کند.

برای مرمت شهیاد باید توجه داشت که این بنا چطور طراحی شده و چه تکنیک هایی در ساخت آن بکار رفته است. این بنا سنگ هایی دارد که در قسمت پایین برج 3.2 متر طول و 1.6 متر ارتفاع دارند و کار دست سنگتراشانی است که به نظر من یک کار بی نظیری انجام داده اند. چون آن وقت که ما شهیاد را می ساختیم، هیچ کس برای پول کار نمی کرد و برای همه، این یک کار عاشقانه ای برای مملکت بود.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


این سنگ ها با بتن و آهن ضد زنگ به هم چسبیده اند و پشت آنها یک سطح خشن است که روی آن نلغزند. ولی هر سنگی کنار سنگ دیگر با یک ماده قابل انعطاف بندکشی شده است. چیزی شبیه به لاستیک که قابل انعطاف است. ماده ای است به نام FlEXIBLE SEALANT. حالا اگر بخواهند در جریان مرمت از سیمان برای بندکشی استفاده کنند، این کار باعث شکستن سنگ ها می شود. به خاطر این که در گرمای تابستان و سرمای زمستان سنگ ها و بتن زیر آن ها مرتبا منبسط و منقبض می شوند و اگر درزها قابل انعطاف نباشد، همگی خرد می شوند. این را هم بگویم آقای مهندس ایرج حقیقی که الان در ایران هستند و مهندس کارگاه برج بودند، یکی از بهترین کسانی هستند که در مورد مرمت شهیاد می توان به ایشان مراجعه کرد.

آلودگی هوا چطور؟

- آلودگی هم مسأله مهمی است و وضع اسیدی هوا روی سنگ های برج اثر می گذارد. سنگ های شهیاد که مرمر جوشقان هستند، اصلشان آهکی است و از آلودگی هوا آسیب می بینند.

به نظر من راه حل اساسی این است که ترافیک اطراف میدان را کم کنند، اما نباید جریان رفت و آمد قطع شود. حتما باید اتومبیل از آن اطراف رد شود و زندگی در آنجا جریان داشته باشد تا بنا زنده بماند. ولی به نظرم تردد وسایلی مثل اتوبوس و کامیون و تعداد زیاد اتومبیل باید بررسی و محدود شود. ضمنا نباید کاری کنیم که اتومبیل ها یک مانع و دیواری در مقابل شهیاد بوجود بیاورند و مانع بشوند که مردم به سوی میدان بیایند. یعنی در طرح های شهری خیابان های میدان، باید سعی کرد مردم راحت به باغ وسط برسند.

در مورد لرزش ناشی از تردد خودروها که اشاره کردید، باید بگویم شهیاد آنقدر محکم ساخته شده که نباید پایه هایش با این حرف ها بلرزد. مهندس مشاوری که شهیاد را طراحی کرده، یکی از بهترین ها در دنیاست. بنا محکم است، ولی هر بنای خیلی محکم هم اگر زیرش خالی شود، می خوابد. من نمی دانم اطراف آنجا چه اتفاقی می افتد، اما فکر می کنم باید خیلی مواظب بود.

الان شهرداری تهران در حال بازسازی محوطه میدان آزادی است و ممکن است در جریان این کار برخی عناصر و اجزاء میدان دگرگون شوند. آیا طراحی میدان آزادی پیوستگی ضروری با برج دارد، یعنی اگر دخل و تصرفی در طراحی میدان صورت بگیرد، به کلیت طرح و مفاهیم آن یا حتی ساختار معماری اش لطمه خواهد خورد؟
- قطعا همین طور است. نقوشی که در میدان هست و باغچه ها و گل کاری ها را شکل می دهد، از طرح داخلی گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان الهام گرفته شده؛ منتها هندسه دایره گنبد تبدیل به بیضی شده است. روابط لوگاریتمی جالبی در هندسه و ابعاد گنبد مسجد شیخ لطف الله هست که دانش عمیق ریاضی معماران ایران در دوره های گذشته را نشان می دهد. اگر این طرح که در میدان استفاده شده به هم بخورد، ایده اصلی کار از بین خواهد رفت.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


طرح آب نما و فواره ها هم ملهم از باغ های ایرانی است. همین طور شیب میدان با دقت و به منظور خاصی طراحی شده، حد ارتفاع برج شهیاد ۴۵ متر است؛ چون نزدیک فرودگاه مهرآباد قرار گرفته و نمی شود بلندتر از این ساخت. ولی من می خواستم وقتی به بنا نزدیک می شوید به طرف بالا بروید، در حالی که بالا بردن بنا ممکن نبود.

ما برای این که مشکل ارتفاع را حل کنیم، یک سرازیری در میدان بوجود آوردیم. یعنی شما از طرف فرودگاه که وارد میدان می شوید به شکل سرازیر به برج نزدیک می شوید و می رسید به آن آب نمای دایره شکل و وقتی به بنا نزدیک می شوید، دوباره بالا می آیید.

زمین زیر برج کاملا صاف است. این صافی و آن شیب میدان وقتی به هم می رسند، خط های قوسی جالبی را ایجاد می کنند که نمی شود به آنها دست زد. در بازسازی میدان باید به این ظرایف توجه کرد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


در عکس هایی که دیده ام، کاشی کاری شیارهای نمای اصلی و روی گنبد اغلب خرد شده است. این اشکال کاشی معرق ایرانی است که که می دانید از تکه های کوچکی که کنار هم می گذاریم، تشکیل شده و در زمستان با نفوذ برف و باران یخ می زند، می شکند و فرو می ریزد.

امروزه با پیشرفت تکنیک کاشی، رفع این مشکل که در اغلب بناهای قدیمی مشاهده می شود، ممکن است. امیدوارم در تعمیر این کاشی کاری ها نهایت دقت انجام شود که طرح اصلی آن که الهامی مدرن از نقوش سنتی ایرانی است، محفوظ بماند و تغییر نکند.

غیر از این موارد، توصیه دیگری هم به متولیان بازسازی میدان آزادی دارید؟

- من شنیده ام که مدت زیادی است شهیاد به روی مردم بسته شده که البته به خاطر تعمیرات است. ولی این کار نباید زیاد طول بکشد. چون وقتی بنا تعطیل می شود، از بین می رود. نگهداری مداوم بنا مستلزم فعالیت در آن است.

داخل شهیاد از نظر مرمت کار زیادی ندارد و چون داخلش بتن لخت است، همیشه نو است و کافی است که آن را تمیز بکنند. اما حیف است که به این بنا رسیدگی نکنند و درهایش به روی مردم بسته باشد.

غیر از برج آزادی برخی بناهای تاریخی تهران مثل سر در باغ ملی، شمس العماره و ساختمان موزه ملی ایران خیلی شاخص هستند و تا حدودی نمادهای شهری به حساب می آیند. اما بناهای دهه های اخیر مثل مصلای تهران، ساختمان کنفرانس سران کشورهای اسلامی یا ساختمان کتابخانه ملی نتوانسته اند این شاخصه و وجه نمادین را پیدا کنند. به نظر شما چه عناصری در این بناها مفقود است که نمی توانند نماد شهری باشند؟
یک کتابخانه هدفش این است که مردم بروند آن جا و از کتاب ها استفاده کنند، همین طور بناهای دیگر هر کدام به منظور خاصی ساخته شده اند، اما همان طور که اشاره کردید، می توانند نمادین هم باشند. مانند بناهای دوره صفویه در اصفهان.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


معماری دنیا در حال تحول خیلی سریع است و معماران در هر کجای دنیا به تکنولوژی و امکاناتی دست پیدا کرده اند که قدرت انتخاب زیادی به آنها می دهد. دیگر مثل دوره صفویه نیست که فقط آجر داشتند و قوس می زدند و همواره هماهنگی در کارشان بود. بعضی از دوران ها در تاریخ دنیا مثل بهار شکفتگی هستند و در آنها گل های زیادی پرورش پیدا می کند؛ مثل رنسانس در تاریخ اروپا یا دوره سلجوقی و صفوی در تاریخ ایران. الان وضعیت به خاطر فنون و مصالح جدید عوض شده و مدتی طول می کشد تا این پختگی پیدا شود. در چین هم همین آشفتگی ها وجود دارد. دوران آزمایش است.

من وقتی ساختمان مرکز صنایع دستی یعنی سازمان میراث فرهنگی فعلی را می ساختم، استفاده های بی مورد و عجیب و غریب از قوس ها و مقرنس ها در معماری ایران خیلی زیاد شده بود. من در آنجا با مراجعه به سنت معماری ایران یک گنبد رسمی بندی شده آجری را درست کردم تا بگویم هنوز هم می شود با تکیه بر گذشته یک کارهایی کرد. ولی این بنا نیز آن جنبه نمادین را ندارد، چون هدف دیگری داشته است.

یک وقت هایی اثر دنیای پیشرفته بر ما خیلی زیاد است و بدون این که بدانیم چه کار داریم می کنیم، به تقلید از دیگران می پردازیم. ولی به طور کلی فکر می کنم معماران ایرانی، معماران بسیار خوبی هستند. متأسفانه من کارهای اخیری را که همکارانم در ایران کرده اند، ندیده ام تا اظهار نظر کنم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

معرفی مورد خوب و مورد بد برای ازدواج!

 ما برای خیلی چیزها مثل سفر و خرید الگو داریم ولی الگویی برای انتخاب همسر و الگوهای ارتباطی نداریم؛ اینکه بدانیم چطوری با کسی که انتخاب می کنیم حشر و نشر بیشتر و بهتری داشته باشیم.

وقتی در یک مهمانی کسی آشنایی و علاقه مندی نشان می دهد یا یکی خانم الف را به خانم ب معرفی می کند، باید دید که بعد از این مرحله چه اتفاقی می افتد که دوستی آنها بیشتر می شود. نکته این است که این حالت خیلی کم اتفاق می افتد، حتی برای دو نفر با چنین مشخصاتی. کمی به خاطرت چند سال گذشته تا مراجعه کنید، ببینید چند وقت یک بار یک فرد جدید به جمع دوستانتان اضافه می شود.

معمولا هر دو سال یا سه سال یک بار؛ که آن هم تازه در مورد آدم های برونگراست که ارتباط خوبی با دیگران برقرار می کنند. وقتی در مورد همجنس که خیلی از نگرانی ها و تابوهای اجتماعی وجود ندارد، تا این حد تبدیل شدن یک رابطه دوستانه اولیه به یک رابطه مداوم به سختی اتفاق می افتد، طبیعی است که به همان میزان در ارتباط با یک غیرهمجنس، چه به عنوان یک همکار یا برای ازدواج کار دشوارتر است.

معرفی مورد خوب و مورد بد برای ازدواج!

برای حل این مساله باید به این سوال پاسخ بدهیم که ما چه الگویی برای ارتباط موثر با دیگران داریم؟ سوالی که یک جواب ساده دارد: «نداریم». وضعیتی که کار را برای انتخاب و ازدواج پیچیده تر می کند و ما را با آدم هایی مواجه می کند که همیشه از پیدا نشدن موقعیت گله دارند، مثل ماهیگیری که وقت ماهیگیری حواسش به گوشی موبایلش است!

اجازه بدهید اینکه چه موردهایی برای ازدواج مناسب هستند را یک بار با هم مرور کنیم، شاید به یک توافق جمعی برسیم.

چه موردهایی خوب نیستند؟

آدمی که هرج و مرج عاطفی دارد، یا آدم شلی که هنوز توجه مردان و زنان به نظرش خیلی بزرگ دیده شود. این دومی هنوز بچه است، چون این حالت تا حدی طبیعی است و لزوما جای اشکال نیست. شما ممکن است از توجه خوشت بیاید اما اگر قرار باشد آدم با کوچکترین اتفاق و توجه جنس مخالف اشتغال ذهنی پیدا کند، معلوم نیست که در آینده، حتی بعد از ازدواج با بهترین گزینه ممکنی که در نظر دارد، چه اتفاقی برایش بیفتد.

همچنین، آدمی که این اختلالات را داشته باشد، دردسرساز و حتی خطرناک است: خودشیفتگی، مهرطلبی مفرط، خودکم بینی، کمال طلبی افراطی و ...؛ نکته مهم اینکه، بعضی وقت ها در یک موقعیت اجتماعی از کسی خوشمان می آید؛ مثلا همکاری که شرایط کاری خوبی با او داریم، ولی این دلیل نمی شود او همسر خوبی هم برای ما باشد.

معرفی مورد خوب و مورد بد برای ازدواج!

البته با یک احساس خوب جلو رفتن بهتر از خنثی جلو رفتن است ولی خطر این است که فکر کنید چون او مثلا در محیط کار خیلی آقا و جنتلمن است، در زندگی هم همین است. در صورتی که ممکن است در زندگی خیلی انسان بی مبالاتی باشد. در واقع، ممکن است او آدم خوب موقعیت مشترک باشد، نه زندگی مشترک.

یک نکته کنکوری هم اینکه، مورد بد، کسی است که مجردی خوبی ندارد. قدرت نه گفتن ندارد و آدم هدفمندی نیست. در کار و اشتغال و سایر جنبه های زندگی بازنده است. او هر چه در رابطه های قبلی باخت بیشتری داشته باشد، چون از نظر عاطفی زخمی است، خطرناکتر است.

غیر از این، ممکن است فقط آدم تک بعدی موفقی باشد. حالا این تک بعدی بودن می تواند مالی، تحصیلی، ارتباطی و ... باشد. آدم هایی فکر می کنند الزاما این وضعیت قدرت است اما اینطورنیست. توان مهارتی ارتباطی خوب است ولی به اندازه. آدم شلوغ و پری ارتباطی که باعث بشود ارتباط زیادی با مردان و زنان مختلف داشته باشی، سرشلوغی عجیبی برایتان ایجاد می کند و این به احتمال زیاد باعث می شود شما آرامشی در ازدواج نداشته باشید و مورد خوبی نباشید!

مورد خوب برای من چه کسی است؟

اجازه بدهید ناامیدتان کنم، مورد خوب وجود ندارد! مگر اینکه معلوم کنید شما خودتان چه کسی هستید. مثلا یک دختری ازدواج کرده و به انسان غرغرو و بداخلاقی تبدیل شده، ولی همین دختر با آدم دیگری خوش اخلاق و خوش برخورد و مهربان است.

واقعیت این است که این خانم هر دوی آنهاست. مورد خوب کسی است که دکمه هیولا شدن ما را نزند. ما در بحث سایه های شخصیت می گوییم هر کسی یک هیولایی دارد. یکسری آدم ها هیولای ما را بیدار می کنند. گرچه ما خودمان هم باید خوددار و خویشتن دار باشیم که این هیولا را اسیر کنیم.

این هیولا ممکن است جنبه میل به خیانت، عصبانیت یا ... هر چیز دیگری باشد. شاید بپرسید اصلا مورد خوب با این همه ویژگی پیدا می شود؟ جواب همانی است که گفتیم. باید مورد به مورد و دوطرفه بررسی کرد.

باید دید این دختر خوب در شرایط زندگی پسر من و در مواجهه با او خوب هست یا نه؟ همه چیز بستگی دارد به اینکه او در چه محیطی قرار بگیرد. مثل مواد شیمیایی که در محیط های متفاوت، عملکردهای مختلفی دارند. بعضی آدم ها وقتی در زندگی ما هستند شاعر و لطیف می شویم، حالمان خوب می شود. یعنی آن آدم دکمه خوبی های ما را زده ودست روی حالت های خوب ما گذاشته. وسواس و کمال گرایی در این زمینه بحث خطرناکی است. جمع بندی اینکه باید مورد خوب و مورد خوب من با هم جمع بشود.

معرفی مورد خوب و مورد بد برای ازدواج!

بعد با او معاشرت کنیم و صحت و سقم این خوب بودن را بسنجیم؛ چرا که ازدواج یک خاصیتی دارد که از آدم ها اسطوره زدایی می کند. شما با بهترین شخص هم که ازدواج کنید، بعد از شش ماه برایتان عادی می شود. ازدواج مجاورتی را فراهم می کند که چیزهای خوبی دارد، مثل فهم همدیگر. مثلا اینکه تو دنیای همسرت را 55 درصد می فهمی، با ذکر این نکته ضروری که اقتضای همسر بودن این است که تا حدودی همدیگر را نفهمید. انتظار بیش از این ممکن است خطرناک باشد.

همه اینها تاکید می کند که باید در مورد خودمان فکر کنیم و ببینیم چه می خواهیم؟ شاید تعاریف کلی مورد خوب برای شما فاجعه باشد؛ چرا که ازدواج آن چهره زیبای دست نیافتنی را از بین می برد. به این علت، مورد خیلی خوب هم بعد از یک مدتی معمولی می شود.

بعضی آدم ها عرضه و جنبه یک مورد معمولی بودن و داشتن یک چنین موردی را ندارند. کسی که ازدواج خیلی برایش گنده است، خود به خود مورد ازدواج هم برایش خیلی مهم می شود. بنابراین سقوط احتمالی اش هم خیلی برایش خطرناک و پرریسک می شود.

کسی که کوچک است، ازدواج را یک فرصت و تغییر فاز در زندگی می داند، در حالی که ازدواج فقط همراه شدن با یک نفر دیگر است. کسی مثل خود ما که بلد نیست معجزه بکند. اینطوری هم نیست که داشتن قیافه زیبا برای همه مورد خوب باشد. ممکن است قیافه مورد خوب شما معمولی باشد اصلا باید جنبه چیز خوب داشت. پول خوب است ولی یکی را خوشبخت می کند و کسی که جنبه اش را ندارد، بدبخت.

چه موردهایی خوب هستند؟

موردی که در زندگی در مجموع آدم چند عرصه ای باشد. کسی که نسبتا تعادل دارد. کمی دنیای درس، کمی دنیای کار، کمی دنیای کتاب و ... را تجربه کرده باشد و تعادل و هدف داشته باشد. انسانی که فقط به ازدواج به تنهایی فکر نکرده باشد. فقط فکر نکرده باشد به زن بودن و شوهر بودن. به پدر و مادر شدن فکر کرده باشد، به همه چیزهای دیگر آینده مشترک، کسی که برای زندگی اش نقشه داشته باشد. کسی که در خانواده خیلی از او انتقاد نشده باشد.

معرفی مورد خوب و مورد بد برای ازدواج!

در عین حال، جذابیت داشته باشد. توی ذوق نزند. رفتارهایش از جنس حیا باشد. این مورد به پرحرفی و کم حرفی هم نیست، به این است که بداند چه حرفی را چه وقت و کجا به طرف مقابل بزند. کلا اهل ایمان بودن خوب است. باید حداقل خصلت های معنوی و اخلاقی را داشته باشد و از همه مهمتر، وسواس رفتاری نداشته باشد. اجازه بدهید تعریف «مورد خوب» را کمی اختصاصی کنیم.

مورد خوب مردانه: داشتن رشد اجتماعی متوسط به بالا، تا حدی شرایط اشتغال و درآمد، سن حدود 25 سال. (البته این نظر من است.) کسی که بند نافش را از پدر و مادر بریده و استقلال داشته باشد. به بهانه احترام، از پدر و مادر اطاعت بی چون و چرا نداشته باشد. کمی از محل خودش بیرون آمده باشد و تجربه زندگی داشته باشد.

مورد خوب زنانه: از عالم دخترانگی فاصله گرفته باشد. به جای امیدهای وهمی و خیالی، امیدهای واقعی داشته باشد. تا حدی استقلال اقتصادی و اجتماعی داشته باشد. دخترهایی که خیلی استقلال فردی دارند، سازگاری زناشویی با آنها آسان نیست.

چگونه یک رابطه برای زندگی مشترک سر می گیرد

واقعیت این است که ما به طورمثال برای سفر، می توانیم چند الگو داشته باشیم؛ یکی اینکه در تور ثبت نام کنیم که هم خوش می گذرد و هم همه کارها را خودشان انجام می دهند. دوم اینکه خودت برنامه ریزی کنی و مقصد و راه را مشخص کنی و ...؛ حالا اگرج کسی بگوید اتوبوسی برو و فقط به اندازه رفتن و رسیدن به مقصد پول ببر و برای بازگشت پولی نداشته باش و فقط از خلاقیت خودت برای جور کردن راه برگشت استفاده کن، این حالت سوم برای همه ترسناک و سخت است.

حالا ما برای انتخاب همسر هم چند سبک داریم؛ یکی اینکه پدر و مادر کسی را انتخاب کنند و به خواستگاری برویم. در این شرایط برای اولین بار طرف را می بینید و اگر خوشتان آمد چند جلسه دیگر هم ادامه پیدا می کند و بعد در پروسه های نامزدی و ازدواج قرار می گیرد.

این مراحل برای باز شدن یخ بین دو طرف و آشنایی بیشتر انجام می شود اما برای با هم آغاز کردن وبا هم ماندن هنوزسبک های قابل قبول برای همه به دست نیامده. کاری که نیاز به اختراع ندارد. شاید به طور مثال، به این بیت شعر از شاهنامه حکیم فردوسی در توصیف یک همسر خوب توجه بیشتری بکنیم: «دل آرای و با رای و با ناز و شرم / سخن گفتن خوب و آوای نرم»

معرفی مورد خوب و مورد بد برای ازدواج!

ریزه کاری های ارتباط در محیط دانشگاهی

بررسی یک «مورد» دانشگاهی

رفتار گروه های تک جنسیتی در محیط های مختلط در مقایسه با محیطی با جنس موافق تفاوت می کند. رفتارها ملایم تر و اجتماعی تر می شوند. اگر در محیط های صرفا مردانه دقت کنید، می بینید که محیط های خشنی هستند. این موضوع برای محیط های زنانه هم صادق است اما در محیط های مختلط، خانم ها و آقایان به آرامی و ملایمت در کنار هم کار می کنند.

مشکلی به نام شناخت های ناقص

این خوب است که هر دانشجویی در مورد ابعاد ذهنی و شخصیتی جنس مخالفش بررسی و مطالعه کند. این کار با پرس و جوها و آمارگیری های دبیرستانی ها اشتباه نشود. من به عنوان یک دختر در دانشگاه فرصت دارم بفهمم مردها در چه تیپ هایی هستند و چه خصوصیات و عاداتی دارند بدون آنکه وارد فضاهای گارد شوم.

البته ممکن است شناخت هایی هم حاصل شود اما این شناخت ها اکثرا ناقص هستند چونه منحصر به کلاس و دانشگاه است. بر اساس همین شناخت های ناقص ارتباط هایی سر می گیرد که هر دو طرف به همان میزان آسیب می بینند.

موضوع اول در شناخت، اول مشاهده گری است. ما اول باید خوب مشاهده کنیم و اگر دچار پس لرزه یا زلزله شدیم، هضمش کنیم. مثلا متوجه شویم جذاب نیستیم و دیده نمی شویم. خیلی از پسرهای دبیرستانی با فهمیدن این موضوع پرخاشگر می شوند. بعضی افراد هم پی شعر و شاعری می روند و منزوی می شوند. ترم های اول دانشگاه فرصت خوبی برای روانشناسی جنس مخالف و مقایسه مطالعات با واقعیات است.

معرفی مورد خوب و مورد بد برای ازدواج!

یک چهره روتوش شده داریم

از جنبه ای دیگر، موقعیت استادان موقعیت برتری است و چهره ای که دانشجویان از استادانشان می بینند، چهره خیلی روتوش شده ای است. بنابراین بعید نیست که علاقه مندی یکطرفه ای بینشان ایجاد شود. روابط معلم و شاگرد یک فرزند دارد و آن رشد دانشجو است.

این فرد نباید به وسیله یکسری علاقه مندی های شخصی سقط شود. موقعیت آن استاد باید تفکیک شود. دانشجو با جایگاه و سواد آن استاد طرف است نه با شخصیت فردی او. گاهی دانشجو جذب قاطعیت آن استاد می شود، یا در سطح خیلی پایین تر جذب چهره آن استاد می شود. از نشانی های این علاقه، به هم ریختگی، اشتغال ذهنی، حضور مدام در کلاس آن استاد و گفت و گوهای خیالی و خیلی نشانه های دیگر است.

اگر رابطه ایجاد بشود، بعد از چند ماه به هم می ریزد. چون نه تو دیگر آن دانشجویی هستی که بلد نباشی، نه او استادی هست که همیشه آنقدر بلد باشد که تو را شاگرد خودش نگه دارد. مشکل دوم این است که بقیه افراد وقتی متوجه این موضوع می شوند، احساس خیانت بهشان دست می دهد، در حالی که اینطور نیست اما این احساس به هدف اصلی آن کلاس ضربه می زند.

برعکس این موضوع، یعنی شیفتگی استاد به شاگرد هم وجود دارد. معلم ها فرعون هایی هستند در سرزمین های کوچک. من در جایی قرار دارم که همه به من نیاز دارند. به آنها درس و نمره می دهم و بالاخره این موضوع خلأهایی از شخصیت من را پر می کند.

خیلی اوقات تجربه قدرت به انسان این حس را می دهد که افراد زیر قدرتش را به خود وابسته نگه دارد. زیاد دیده شده که استادان میانسال برای ترس از پیری و نگرانی از دوران جوانی با دانشجویانشان ارتباط صمیمی تر از معمول برقرار کنند.

 

چرا شوهر از کف دختران می رود؟!

وقتي ماجراي ازدواج براي دختران جوان پيش مي آيد فرقي نمي كند كه روش انتخابي سنتي باشد يا مدرن چون ممكن است به ازدواج منتهي بشود يا نشود. جدا از هزاران دليل براي موفقيت آميز نبودن ازدواج، يكي از دلايل شايع حتي در دوران آشنايي اين است كه آقايان جوان به ناگاه از ازدواج پشيمان مي شوند و عقب مي كشند. اينجاست كه سوال پيش مي آيد، آقاي جوان را چه شده و دختر خانم بايد چه كند؟

گاهي خانم هاي جوان آنقدر دلگير مي شوند كه ديگر دوست ندارند به آشنايي مجدد يا ازدواج تن بدهند.اما ماجرا از اين قرار است كه در مورد آقايان- كه به سياره اي متفاوت از سياره از خانم ها تعلق دارند- سو ءبرداشت شده است و از طرف ديگر خانم ها براي آن كه بتوانند عاشق واقعي خود را پيدا كنند، سردرگم شده اند.

به نظر مي رسد خانم ها، ارتباطي دو بعدي با آقايان دارند يعني حسي دوگانه كه تركيبي از عشق و نفرت است. به عبارتي زنان ايده ها و عقايد آقايان را دوست دارند اما از واقعيت موجود در پس پرده رفتار و عقايد آن ها متنفرند! وقتي نامزدشان زنگ مي زند، احساسات داغ او را دوست دارند اما وقتي يادشان مي افتد كه بعد از 3 روز به او زنگ زده (كه البته اين قضيه بسيار شايع است!) احساس نفرت مي كنند. اينجا مسئله اي كه مطرح مي شود اين است كه دختر خانم نمي تواند تصميم بگيرد چه شرايطي را واقعا در وجود آقا دوست دارد و چه خصوصيتي به نظر او نفرت انگيز است.

تفاوت از زمين تا آسمان است

بايد بپذيريم مردان و زنان كاملا با هم متفاوتند. ممكن است آقايان و خانم ها در غذاي مورد علاقه، رنگ دلخواه و مدل لباس نظرات يكساني داشته باشند و حتي به زباني مشترك صحبت كنند اما وقتي پاي ذات و رفتارهاي برگرفته از سرشت مطرح مي شود كاملا با هم متفاوتند. طرز ديدگاه اين 2 جنس نسبت به زندگي و مسئوليت هاي شان متفاوت است در نتيجه ارتباطات و تفكرات شان هم با هم فرق مي كند. به اين نكته مهم خوب توجه كنيد كه «زنان و مردان هيچ كدام بر ديگري برتري ندارند بلكه فقط با يكديگر فرق دارند.»

درست همين قضيه ريشه وجود عشق و نفرت همزمان در روابط آن هاست. معمولا ما انسان ها همانطور باديگران رفتار مي كنيم كه تمايل داريم با خودمان رفتار شود با اين اميد كه آنچه را مي خواهيم از آن ها دريافت كنيم. اكثر خانم ها نيازهاي عميق خود را كه برطرف نشده است بارها و بارها در ذهن مي پرورانند به اين اميد كه مرد روياهاي شان سر برسد و اين نيازها و آرزوها را برآورده كند.وقتي اين اتفاق براي دخترخانم نمي افتد و آرزوها برآورده نمي شود به اين دليل كه حتي اگر يك «آقاي همه چيز تمام» هم سر راه خانم قرار بگيرد باز هم كاستي و نقصي در وجودش به عنوان يك انسان ديده مي شود، آن وقت است كه دختر خانم زمين و زمان را به هم مي ريزد كه چرا به دست آوردن عشق واقعي اين قدر سخت و دست نيافتني است و به تدريج آقا پسر كه اصلا از ماجرا خبر ندارد به دشمني تمام عيار تبديل مي شود.

علل فـرار آقا پسـرها!

از بين هزاران دليل براي فراري دادن آقا پسرها كه خانم ها مرتكب آن مي شوند اين چند دليل در سنجش مركز مشاوره ما (دكتر جان گري) شايع ترين بوده است. توجه كنيد كه شايد بعضي از اين دلايل به نظر شما خانم ها اصلا ناراحت كننده نباشد اما به دليل تفاوت هاي شخصيتي بين خانم ها و آقايان اين موضوعات مي تواند براي آقايان غيرقابل تحمل باشد.

1. دروغ، فراري دهنده بزرگ

عامل شماره يك قطع هر نوع ارتباطي نداشتن صداقت است. در نظر سنجي ها بي اعتمادي به طرف مقابل عامل 50 درصد جدايي ها بوده است اما بسياري از مردم درك نمي كنند كه حتي دروغ هاي كوچك هم به اندازه يك خيانت بزرگ رابطه را به هم مي زند. به خصوص در اوايل آشنايي اگر روي واقعيت سرپوش گذاشته شود هميشه اين شك را ايجاد مي كند كه نكند به طرف مقابل نتوان اعتماد كرد. اگرچه اين موضوع براي خانم ها هم حياتي است اما براي آقايان كه كمي جدي تر به قضايا نگاه مي كنند مرگ آور است. مثلا دروغي كوچك، نگفتن سن و سال درست حتي در حد چند ماه، كمتر گفتن نرخ خريد و ايجاد تصويري نادرست و اغراق آميز حتي از گذشته اگرچه براي خانم ها هم ناراحت كننده است اما براي آقايان غيرقابل تحمل به حساب مي آيد ، چون حس مي كنند به شعورشان توهين شده كفري مي شوند و با تكرار اين روند در نخستين فرصت تصميم مي گيرند بدون توضيح از خير اين رابطه بگذرند.

2. رفتارهاي مسموم

بسياري از زنان نمي دانند كه بايد بگذارند نامزدشان خودش در روند آشنايي پيش برود و به عبارتي براي بودن در كنار همسرش برنامه بريزد چون به اين واقعيت آشنا نيستند كه مردان به صورت دوره اي بايد خلوت خصوصي خود را داشته باشند. بعد از ساعت ها با هم بودن اگر نامزدتان مي خواهد به خلوت خود برود نبايد آن را به هم بزنيد يا بخواهيد دائما آقا پسر جوان در ارتباط دورادور با شما باشد. ما به اين فرآيند يعني نزديك بودن به آقا و بعد كمي فرصت تنها بودن را به او دادن، خاصيت نواركشي مي گوييم. وقتي آقا در اين مرحله است بايد بگذاريد تنها باشد. اين مسئله در مراحل آغازين ارتباط كه معمولا دخترخانم ها دوست دارند بسيار گرم باشد براي آقايان جوان خسته كننده و عذاب آور است و گاهي كاسه صبرشان را لبريز مي كند.

برعكس هم صادق است. اگر بيش از حد خودمان را بي نياز به آقا نشان دهيم و نسبت به محبت ها و ابراز علاقه او خودمان را عادي جلوه دهيم راه را براي گريز او باز گذاشته ايم.

3. درك نكردن متقابل

و باز هم از هر 3 نفر شركت كننده در سنجش يك نفر معتقد بود، بي احترامي و حساس نبودن نسبت به طرف مقابل هم از عوامل پايان دهنده ارتباط است. در اكثر موارد خانم ها شاكي هستند كه آقا به نيازها، درد دل ها و علائق آن ها توجه كافي نشان نمي دهند و بسياري از مسائلي را كه براي آن ها مهم است فراموش مي كند. خانم ها بايد توجه كنند نيازهاي اساسي آقايان و خانم ها كاملا متفاوت است و آنچه براي زنان نيازي اساسي است براي آقايان در رده هاي پايين تر اولويت است. آقايان به پذيرش، تحسين و تشويق نياز دارند و خانم ها به درك، احترام و تاييد اهميت مي دهند. به همين دليل بي احترامي به خواست ها يا حساس نبودن به خواست هاي شان ناراحت كننده است و اگر دائم از اين موضوع شاكي باشند رابطه به هم مي ريزد مگر اين كه تفاوت نيازها را بشناسند و از راهش وارد شوند.


چطور غم عشق را فراموش کنیم

در زندگی هر کسی ممکن است یک بار شکست عشقی رخ دهد یا شخصی عشقش را به کسی نگفته باشد و شاهد از دست دادن آن باشد یا بعد از مدتی ناچار به جدایی از عشق خود شود. اگر شما هم درگیر چنین مسئله ای هستید ما به کمک تان آمده ایم.

ایجاد ارتباط عاطفی خیلی آسان است، اما بیرون آمدن از آن رابطه و التیام یافتن در آن خیلی سخت است. به نظر می رسد به هر جا که نگاه می کنید، ازدواج های بسیار بـادوامــی را می بینید که در حال فروپاشی است. در واقع می توان گفت قطع رابطه کردن به راستی یکی از کارهای دشوار و دردناک است. هر اندازه هم که به عقیده شما صـحـیح و روا باشد، باز سخت است به خصوص اگر به او دلبستگی عاطفی پیدا کرده اید، شاید حتی بتوان گفت چنین کاری یعنی دل کندن از کسی که دوستش دارید سخت ترین کار دنیاست، اما کار نشد ندارد، اگر در چنین مرحله ای هستید شاید توصیه های ما به کارتان بیاید.

چطور غم عشق را فراموش کنیم

1. همه چیز را به خاطر بیاورید

به همه چیز کامل فکر کنید البته نه خیلی با وسواس. اولین روزهای آشنایی و ازدواج تان را به یاد بیاورید و تمام ناآرامی ها و تنش هایی که برایتان به وجود می آورد را به خاطر بیاورید. سعی کنید بفهمید چرا شما 2 نفر مجبور شدید که ازدواج تان را قطع کنید، علت ها را پیدا كرده، با خود فکر کنید درست است که با هم خاطرات خوش فراوانی داشتید اما در نهایت دیر یا زود این جدایی اتفاق می افتاد. وقتی روی دلایل جدایی تمرکز کنید می توانید اشتباه های خود و همسرتان را متوجه شوید تا در آینده و در رابطه های دیگر، چنین مشکلاتی پیش نیاید.

چطور غم عشق را فراموش کنیم

2.وقتی تمام شد تمام شده

دائم به تصمیمی که گرفته اید فکر نکنید، اگر تصمیم به قطع این ازدواج یا نامزدی گرفته اید به یاد داشته باشید که فکر کردن به خاطرات خوب می تواند تمام دلایل منطقی را از ذهن شما پاک کند و در نتیجه دوباره به همان رابطه مسموم بازگردید. خیلی طبیعی است که مغزتان شروع به خیالبافی کند و شما را قانع کند که این رابطه آنقدرها هم که فکر می کردید بد نبوده است یا حتی خیالاتی به ذهن تان بیاید که زندگی بدون نامزد قبلی تان ممکن نخواهد بود اما باید به مغزتان فرمان توقف بدهید، حتی هستند کسانی که درصدد برمی آیند احساسات خود را با نامزدشان در میان بگذارند تا شاید او را تحت تاثیر قرار داده و مجبور به بازگشت کنند، اما این راهش نیست، موقعیت را بپذیرید و سعی کنید به سمت آینده حرکت کنید نه گذشته.

3. به این مکان ها نروید

از تمام محیط هایی که ممکن است شما را به یاد نامزدتان بیندازند پرهیز کنید. حتی اگر دوستان مشترکی داشتید برای مدتی از آنها دوری کنید، به هیچ وجه به اعضای خانواده او نزدیک نشوید حتی سعی کنید با ای میل یا تلفن هم با او تماس نگیرید و برایش پیامک نفرستید، به هیچ وجه به محیط هایی که احتمال حضور او وجود دارد، نروید. اگر او تلاش می کند که با شما صحبت کند قبل از صحبت با او به نتیجه این صحبت خوب فکر کنید. اگر برای برگرداندن کادوها یا امانت ها مجبورید همدیگر را ببینید در فضای کاملا رسمی و کوتاه همه چیز را تمام کنید. در این روزها باید بیش از هر زمان روی خودتان کار کنید.

چطور غم عشق را فراموش کنیم

4. مسئولیت تصمیم خود را بپذیرید

سعی کنید با درد ناشی از جدایی کنار بیایید، طبیعی است که بعد از جدایی احساس خلأ و گیجی کنید اما باید مسئولیت تصمیم و اشتباه خود را بپذیرید و امید داشته باشید که تندرستی به زودی به شما بازخواهد گشت. از طرف دیگر فراموش نکنید که شما در این ازدواج نهایت تلاش خود را کردید و تنها کسی نبوده اید که در این ازدواج مرتکب اشتباه شده است. البته حواستان باشد که مرحله انکار بعد از همه قطع رابطه ها حتما پیش می آید و تنها راه پذیرش موقعیت فعلی و استقامت روی تصمیمی است که گرفته اید.

5. نگذارید نفرت جای عشق بنشیند

بعد از مدت کوتاهی وارد مرحله نفرت می شوید و فقط دوست دارید فریاد بزنید تا احساسات خود را خالی کنید، به شدت از همه چیز خشمگین هستید و هرقدر فرایند جدایی بیشتر طول بکشد این خشم بیشتر خواهد شد. هم از خودتان عصبانی هستید هم از نامزد قبلی تان اما بعد از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که این جدایی اجتناب ناپذیر بوده است. در واقع این خشم و غلیان احساسات خیلی طولانی نخواهد بود، سعی کنید کارهای مثبت انجام دهیدتا از آنها انرژی بگیرید، سعی نکنید نفرت را جایگزین عشق به نامزد قبلی تان کنید، چون خود همین نفرت در شما احساسات متناقضی را به وجود می آورد که می تواند برایتان دردسر ساز شود.

چطور غم عشق را فراموش کنیم

6. یک شبکه بسازید

بعد از یک جدایی سخت شما به کسانی نیاز دارید که دوست تان داشته باشند و شما را درک کنند، چنین افرادی می توانند به شما احساسات خوبی تزریق کنند. سعی کنید بیشتر در جمع دوستان و اقوام دلسوزتان باشید، آنها به شما کمک می کنند خود را یک فرد ارزشمند بدانید و بتوانید زودتر خودتان را پیدا کنید و روی پای خود بایستید، یک شبکه آرام بخش از دوستان بیش از هر چیز می تواند از دردها و آلام شما کم کند.

7. شما می توانید نویسنده شوید

سعی کنید آنچه درون تان وجود دارد را روی کاغذ پیاده کنید، البته حواستان باشد که باید کاملا با خود صادق باشید و خودتان را سانسور نکنید. یکی از مهم ترین فواید نوشتن این است که شما وقتی قلم به دست بگیرید ناگهان احساساتی روی کاغذ می آید که خودتان از دیدن آنها شگفت زده شده و در نتیجه به یک بینش و شناخت عمیق تر از خود می رسید و همین شناخت عمیق باعث می شود که رابطه های بعدی خود را بهتر مدیریت کنید تا دیگر مجبور به جدایی نشوید. علاوه بر همه اینها نوشتن از بار غم ها کم می کند و دیگر احساس خفگی نخواهید کرد چون احساس می کنید مغزتان خالی شده است.

چطور غم عشق را فراموش کنیم

8. تابلوهای یادآور نصب کنید

یکی از بهترین راه ها برای فراموش کردن نامزد قبلی تان این است که فهرستی از تمام دلایلی تهیه کنید که می گویند چرا او برای شما فرد مناسبی نبوده است. ظالم و صریح تمام دلایل را بنویسید، اینجا جایی نیست که بخواهید چیزی را ببخشید. از تمام وقایعی بدی که بین شما اتفاق افتاده احتمالا نشانه ای دارید، آن نشانه را به همراه احساسی که در آن لحظه داشتید کنار هم بگذارید و زیر آن یادداشت کنید که دیگر نمی خواهید آن احساسات را تجربه کنید، حالا این تصاویر و یادداشت ها را در جایی بچسبانید که هر روز بتوانید ببینید. به خصوص اگر زمانی دلتان هوای نامزد قبلی را کرد سراغ این یادآوری کننده ها بروید و با خود بگویید حقیقت ماجرای ما چنین بود، چرا من می خواهم به عقب برگردم و دوباره خود را شکنجه کنم؟! اگر هم جزو کسانی هستید که اعتمادبه نفس کمی دارید و گمان می کنید همه چیز تقصیر خودتان است، خودتان را جای یکی از دوستانتان بگذارید و به خود بگویید: از این رابطه دور باش، زیرا نمی تواند برای تو خوب باشد.

9. چیزهای جدید پیدا کنید

یک جدایی می تواند شروع یک زندگی دوباره باشد، به همین دلیل پیشنهاد می کنیم دکور اتاقتان را تغییر دهید، وسایل شخصی تان را دوباره سامان دهید و کمی جا برای چیزهای نو باز کنید؛ حتی سعی کنید احساسات تان را هم تازه کنید. آشفتگی و کهنگی می تواند شما را افسرده کند و فقط استرس ها و اضطراب های شما را افزایش دهد. وقتی سعی کنید همه چیز را دوباره سامان دهید و مرتب کنید، مغزتان این آمادگی را پیدا می کند که خود را از درد جدا کند، کارهایی انجام دهید که ذهنتان را مشغول می کنند و به شما انرژی می دهند. اتاقتان را تمیز کنید، چند تا پوستر جدید به دیوارها بزنید، فایل های اضافه کامپیوترتان را پاک کنید، حتی موسیقی های آرامش بخش را هم جایگزین آهنگ های غمگین قبلی کنید.

چطور غم عشق را فراموش کنیم

10. چیزهایی که باید دور بریزید

تمام چیزهایی که ممکن است شما را به یاد نامزد یا همسر قبلی تان بیندازد را دور بریزید، مثل آهنگ ها، بوها، صداها، وسیله ها و... در این زمان كه درگیر قطع رابطه عاطفی هستید باید از هر چیزی که برایتان یادآور خاطره ای است دوری کنید، حتی چیزهایی وجود دارند که به طور ناخودآگاه وقایع گذشته را به شما یادآوری می کنند، باید حواستان به آنها هم باشد. یک جعبه دستتان بگیرید و در اتاق بچرخید و هر چه را احتمال می دهید شما را به یاد او بیندازد در آن بگذارید حتی اگر خیلی کوچک باشد. بعد این جعبه را تا جایی که می توانید از خود دور کنید، بهترین راه این است که آن را دور بیندازید اما اگر چیزهایی دارید که نمی خواهید بیرون ریخته شوند، پیشنهاد می كنیم در انباری خانه یا در جایی قرار دهید که به راحتی در دسترس نباشد.

11. خوشبختی را در جاهای دیگر پیدا کنید

شاد و خوشبخت بودن را تجربه کنید یعنی سعی کنید همراه با دوستان و اقوام تان زمان بیشتری به تفریح بپردازید، حتما در کلاس های آموزشی که همیشه آرزوی رفتن به آنها را داشتید ثبت نام کنید یا اینکه یک کتاب داستان خیلی خوب بگیرید. با خود فکر کنید که رابطه تنها یک بخش از زندگی شما بوده است و اگر تنها باشید زندگی باز هم جنبه های زیادی برای لذت بردن دارد و شما می توانید به تنهایی برای خود تفریحات لذتبخش پیدا کنید. تا جایی که می توانید در شاد بودن افراط کنید. یادتان باشد بهترین انتقامی که می توانید از نامزد قبلی خود بگیرید این است که خوب زندگی کنید.

چطور غم عشق را فراموش کنیم

12. تا می توانید ورزش کنید

تا جایی که می توانید سراغ ورزش و فعالیت های بدنی بروید چرا که حال شما را عوض می کند و افسردگی را از بین می برد. علاوه بر اینها ورزش ذهن شما را از موقعیت فعلی تان دور می کند، صبح ها پیاده روی کنید، به باشگاه ورزشی بروید یا حتی با دوست خود پیاده روی کنید. با خود قرار بگذارید که با هر قدم احساسات بد را دور بریزید. ورزش کردن را واقعا جدی بگیرید چون در این حالت جسمتان نیز به کمک ذهنتان می آید تا بتوانید بر درد های خود غلبه کنید و دوباره به زندگی سالم بازگردید.

13. این بار حق دارید به منفی ها فکر کنید

به هر صورت فردی که شما از او بریده اید خصوصیات منفی هم داشته که ازدواج یا نامزدی شما را خراب کرده است؛ وقتی به یاد او افتادید ویژگی های منفی اش را نیز به یاد بیاورید مثلا اینکه دلنشینی کافی نداشته است یا اخلاقش تند بوده است یا غرور زیادی داشته است. وقتی او به یادتان می آید به جای اینکه سعی کنید از او احساس نفرت کنید ویژگی های بدش را به یاد بیاورید.

14. این منفی ها را دور بریزید

باید بدانید که احساسات بد و افسوس هیچ دردی را دوا نمی کند، اینکه در وجودتان احساس حسرت و نفرت کنید هیچ سودی ندارد. به یاد داشته باشید که این روزها طی می شوند، اگر رابطه شما با نامزد قبلی تان خیلی ویژه بوده است ولی باید قبول کنید که همه چیز تمام شده است. شما باید به خود تبریک بگویید که این شجاعت را داشتید که رابطه را قطع و بر احساسات خود غلبه کنید، به قلب خود گوشزد کنید که هرچند ممکن است هنوز عشقی وجود داشته باشد اما در این زمان دیگر عشق نمی تواند مشکلات را حل کند و آینده را تغییر دهد.

از اعتیاد به مواد تا اعتیاد هیجانی

 کوتاه و خلاصه از مهم ترین مواردی که هیچ وقت درباره ازدواج به شما نگفته اند.

1- وقتی بلد نیستیم ارتباط برقرار کنیم، بعید است ازدواج خوبی داشته باشیم زیرا ازدواج به مهارت های ارتباطی بالایی احتیاج دارد. مهارت های ارتباطی موضوع پیچیده ای نیست. در درجه اول ارتباط با خودمان باید درست باشد. کسی که خودکم بین است ارتباط هایی دارد نه به خاطر عشق و تعهد بلکه به خاطر این که ضعف های درونی اش را پر کند. همسر چنین آدمی همیشه باید طوری عالی باشد که این آدم، اعتمادبه نفس نداشته اش را از او دریافت کند، این می شود یک رابطه انگلی عاطفی.

2- وقتی خودشیفته هستی، ازدواج نکن زیرا همیشه احساس می کنی حرف های تو، سلیقه تو، طرز حرف زدن تو، مطالعات تو، دین داری تو، اخلاقیات تو و سکوت های تو خیلی خاص اند و همسرت باید فعلا تو و رازهای نبوغت را کشف کند.

آدم های خودشیفته به راحتی توانایی نادیده گرفتن احساسات و شعور دیگران را دارند و ممکن است به خودشان حق بدهند به راحتی خیانت کنند

3- مراقب آدم هایی باش که ظاهر اجتماعی موفقی دارند و خیلی حواسشان به همه جزییات زندگی تو هست! گاهی این افراد زمینه اختلال شخصیتی پارانویا دارند یعنی شک و بدبینی. بدبین ها زندگی خود و شما را پس از ازدواج جهنم می کنند. ایشان استعدادی عجیب و هوشی سرشار و عقلی ناقص دارند! تمام هم و غمشان این است که تو در نامزدی قبلی خود چه تجربیاتی داشته ای، کدام رستوران ها رفته ای. همه ساعاتی که باید صرف رشد تو در ارتباط عاطفی ات شود، حرام قانع کردن یک آدم مریض می شود. در دوره نامزدی می شود رفتارهای افراد شکاک را شناخت. یادت نرود شکاک ویروسی به تو می زند که بعدا توجه نرمال یک آدم نرمال را خیلی کم و ناکافی ببینی.


4- مراقب باش خیلی کمال طلب نباشی زیرا کمال طلب چنان همه چیز را سخت می گیرد (نامزدی،مراسم عروسی، تشریفات بعد از ازدواج) که زندگی جهنم می شود. کمال طلب ها فقط وارد بخش هایی از زندگی می شوند که برنده بشوند و لذت بسیاری از فرصت های ناب زیستن را از دست می دهند.

5- این روزها مراقب "چسبندگی عاطفی" هم باید بود. دختران و پسرانی هستند که به شدت احتیاج دارند که شما حالشان را خوب کنید در حالی که ما در زندگی خودمان بیشتر موظفیم حال خود را ردیابی کنیم. مردانی این چنین توقع دارند که شما همیشه خوشگل و مرتب و خوش اخلاق باشید. این مردان درکی از همسرشان دارند شبیه مادر. مادر، زنی است که همیشه در دسترس، مهربان و حامی است. همسر اگر این چنین باشد اول از همه خودش در هم می شکند زیرا ما بناست فقط با فرزندانمان تا این حد در دسترس باشیم. برای شوهر باید همسری کرد.

6- هر چقدر نگران اعتیاد به مواد مخدر در نامزدتان هستید، بترسید از این که طرف اعتیاد هیجانی داشته باشد یعنی همیشه باید چیزی جدید در زندگی اش باشد تا او احساس رضایت کند. حالا این ممکن است با تغییر زودبه زود شغل و رشته تحصیلی و مطالعات آزاد او باشد یا ممکن است وارد ارتباط های او بشود و هر از گاهی باید ارتباطی موازی را تجربه کند تا شما را دوست داشته باشد. چنین ازدواج هایی خطرناکند زیرا دایم باید همسرتان را بپایید تا دمی به خمره نزند.

7- شاید از فلسفه ازدواج شنیده باشید. ازدواجی موفق است که همه چیز شما نباشد. ما حال خوبمان را از چند منبع می گیریم: خانواده خود، کار خوب، تحصیلات، تاثیرگذاری اجتماعی، دوستان خودمان و ازدواج. وقتی همه حال خوب خود را به عهده همسر بگذاریم یا نامزدتان به عهده شما بگذارد، بازی بسیار خطرناکی آغاز شده است زیرا هیچ انسانی چنین قابلیتی ندارد که در درازمدت شما را خوشحال نگه دارد.


8- نیم نگاهی به روابط نامزدتان با خانواده اش بیندازید زیرا الگوی رابطه او با مادر و پدرش کلیدهای زیادی در اختیار شما قرار می دهد. مثلا در دوره نامزدی هر بار که با نامزدتان بیرون رفته ای مادرش 10 بار تماس گرفته است یا مادر خانم شما دایم ساعت ورود و خروج این دختر 25 ساله را چک می کند. معنی اش این است که در این خانه فضای کنترل زیادی حاکم است و خانواده برای حریم شخصی خیلی اهمیت قایل نیستند. بنابراین اگر روزی دیدید همسرتان (دختر این خانواده) دارد پیامک های تلفن همراه تو را بدون اجازه شما می خواند، نباید شاخ دربیاورید زیرا به حریم شخصی او احترامی نگذاشته بودند که الان او این کار را بلد باشد.

9- در حال حاضر مهم ترین دلیل طلاق در ایران مسایل جنسی است. بدون رودربایستی باید هشدار داد که دانش جنسی خود را با کلاس ها و کتاب های خوب و سوال کردن از متخصصان بالا ببرید، به شدت تاکید دارم به سلیقه جنسی خود احترام بگذارید؛ مثلا اگر خواستگار شما بسیار لاغر است و شما از فردی توپرتر خوشتان می آید، اگر چیزهای خوب دیگرش را پذیرفته اید، خوب است به او نیز این سلیقه خود را اطلاع دهید تا کمی تغییرش دهد. اصلا خوب نیست که بعدا حسرت چهره و تیپ یکی دیگر را بخورید. خیلی ظریف باید از شباهت نیازهایی از این دست در خود و نامزد مطلع بود تا بعدا گرفتاری ایجاد نشود.

چگونه یک رابطه سر می‌گیرد؟

 

 انتخاب همسر

حالا ما برای انتخاب همسر هم چند سبک داریم؛ یکی اینکه پدر و مادر کسی را انتخاب کنند و به خواستگاری برویم. در این شرایط برای اولین بار طرف را می بینید و اگر خوشتان آمد چند جلسه دیگر هم ادامه پیدا می کند و بعد در پروسه های نامزدی و ازدواج قرار می گیرد.

این مراحل برای باز شدن یخ بین دو طرف و آشنایی بیشتر انجام می شود اما برای با هم آغاز کردن وبا هم ماندن هنوزسبک های قابل قبول برای همه به دست نیامده. کاری که نیاز به اختراع ندارد. شاید به طور مثال، به این بیت شعر از شاهنامه حکیم فردوسی در توصیف یک همسر خوب توجه بیشتری بکنیم: «دل آرای و با رای و با ناز و شرم / سخن گفتن خوب و آوای نرم»

ریزه کاری های ارتباط در محیط دانشگاهی

بررسی یک «مورد» دانشگاهی

رفتار گروه های تک جنسیتی در محیط های مختلط در مقایسه با محیطی با جنس موافق تفاوت می کند. رفتارها ملایم تر و اجتماعی تر می شوند. اگر در محیط های صرفا مردانه دقت کنید، می بینید که محیط های خشنی هستند. این موضوع برای محیط های زنانه هم صادق است اما در محیط های مختلط، خانم ها و آقایان به آرامی و ملایمت در کنار هم کار می کنند.

مشکلی به نام شناخت های ناقص

این خوب است که هر دانشجویی در مورد ابعاد ذهنی و شخصیتی جنس مخالفش بررسی و مطالعه کند. این کار با پرس و جوها و آمارگیری های دبیرستانی ها اشتباه نشود. من به عنوان یک دختر در دانشگاه فرصت دارم بفهمم مردها در چه تیپ هایی هستند و چه خصوصیات و عاداتی دارند بدون آنکه وارد فضاهای گارد شوم.

البته ممکن است شناخت هایی هم حاصل شود اما این شناخت ها اکثرا ناقص هستند چونه منحصر به کلاس و دانشگاه است. بر اساس همین شناخت های ناقص ارتباط هایی سر می گیرد که هر دو طرف به همان میزان آسیب می بینند.

موضوع اول در شناخت، اول مشاهده گری است. ما اول باید خوب مشاهده کنیم و اگر دچار پس لرزه یا زلزله شدیم، هضمش کنیم. مثلا متوجه شویم جذاب نیستیم و دیده نمی شویم. خیلی از پسرهای دبیرستانی با فهمیدن این موضوع پرخاشگر می شوند. بعضی افراد هم پی شعر و شاعری می روند و منزوی می شوند. ترم های اول دانشگاه فرصت خوبی برای روانشناسی جنس مخالف و مقایسه مطالعات با واقعیات است.

رفتار گروه های تک جنسیتی در محیط های مختلط در مقایسه با محیطی با جنس موافق تفاوت می کند. رفتارها ملایم تر و اجتماعی تر می شوند. اگر در محیط های صرفا مردانه دقت کنید، می بینید که محیط های خشنی هستند. این موضوع برای محیط های زنانه هم صادق است اما در محیط های مختلط، خانم ها و آقایان به آرامی و ملایمت در کنار هم کار می کنند

یک چهره روتوش شده داریم

از جنبه ای دیگر، موقعیت استادان موقعیت برتری است و چهره ای که دانشجویان از استادانشان می بینند، چهره خیلی روتوش شده ای است. بنابراین بعید نیست که علاقه مندی یکطرفه ای بینشان ایجاد شود. روابط معلم و شاگرد یک فرزند دارد و آن رشد دانشجو است.

این فرد نباید به وسیله یکسری علاقه مندی های شخصی سقط شود. موقعیت آن استاد باید تفکیک شود. دانشجو با جایگاه و سواد آن استاد طرف است نه با شخصیت فردی او. گاهی دانشجو جذب قاطعیت آن استاد می شود، یا در سطح خیلی پایین تر جذب چهره آن استاد می شود. از نشانی های این علاقه، به هم ریختگی، اشتغال ذهنی، حضور مدام در کلاس آن استاد و گفت و گوهای خیالی و خیلی نشانه های دیگر است.

اگر رابطه ایجاد بشود، بعد از چند ماه به هم می ریزد. چون نه تو دیگر آن دانشجویی هستی که بلد نباشی، نه او استادی هست که همیشه آنقدر بلد باشد که تو را شاگرد خودش نگه دارد. مشکل دوم این است که بقیه افراد وقتی متوجه این موضوع می شوند، احساس خیانت بهشان دست می دهد، در حالی که اینطور نیست اما این احساس به هدف اصلی آن کلاس ضربه می زند.

برعکس این موضوع، یعنی شیفتگی استاد به شاگرد هم وجود دارد. معلم ها فرعون هایی هستند در سرزمین های کوچک. من در جایی قرار دارم که همه به من نیاز دارند. به آنها درس و نمره می دهم و بالاخره این موضوع خلأهایی از شخصیت من را پر می کند.

خیلی اوقات تجربه قدرت به انسان این حس را می دهد که افراد زیر قدرتش را به خود وابسته نگه دارد. زیاد دیده شده که استادان میانسال برای ترس از پیری و نگرانی از دوران جوانی با دانشجویانشان ارتباط صمیمی تر از معمول برقرار کنند.

 

لباس عروس و توصیه های مخصوص

 اگر این روزها دارید به مراسم ازدواج تان نزدیک می شود مرور کردن لیست زیر و انجام کارهای آن می تواند حسابی بهتان کمک کند.

آماده شدن برای روز مراسم ازدواج، برای بسیاری از عروس خانم ها استرس آور است و دایم نگران هستند که مبادا کاری را از قلم بیندازند. برای اینکه خیلی بهتان فشار نیاید، توصیه اول این است که از خودتان انتظارات منطقی داشته باشید و همیشه درصدی را برای بی نظمی برنامه ها در نظر بگیرید. اما از این که بگذریم، توصیه هایی است که می تواند کمک تان کند.

دو روز قبل لباستان را بخار دهید

احتمالاً لباس عروسی تان را چند ماه قبل دوخته اید یا سفارش داده اید و حالا چند ماه است که داخل روکش های ویژه بسته بندی است تا کثیف نشود ولی باید بگوییم که اگر الان آن را باز کنید حتماً چروک شده است. حتی ممکن است تورهای آن خم شده باشد. برای اینکه لباستان برای روز عروسی آماده باشد باید یک یا دو روز قبل از آن لباستان را بخار دهید. می توانید این کار را به مزون لباس عروستان بسپارید و یا یک خشک شویی مطمئن پیدا کنید. همچنین اگر شما دستگاه بخار شو در منزل دارید، می توانید این کار را خودتان در منزل انجام دهید. پیشنهاد دیگر ما این است که لباستان را در حمام قرار دهید و حمام را پر از بخار کنید. این ساده ترین روش بخار دادن لباس در منزل است.

تورتان را آویزان کنید

تورهای عروسی معمولاً از گروه تور های ظریف هستند که به صورت حاشیه دار در مزون های لباس عروس به فروش می رسند. نکته اصلی این است که تور های حاشیه دار و بلند در عکس های عروسی شما زیباتر به نظر می رسند، پس توصیه ما این است که این تورها را انتخاب کنید. برای اینکه لازم نباشد تورتان را اتو کنید چند روز قبل از عروسی تورتان را از پوشش در آورید و در یک جای بلند در منزل بیاویزید، بطوریکه حاشیه های آن به طرف زمین آویزان باشد. با این روش تور شما خود به خود باز خواهد شد و خبری از چین و چروک در آن نخواهد بود.

به کفش عروسی تان عادت کنید

دو سه روز قبل از ازدواج تان بد نیست که کفش عروسی تان را در منزل بپوشید و با آن راه بروید. با این روش پاهای شما به پوشیدن یک کفش پاشنه بلند نه چندان راحت خو می گیرد. توصیه دیگر ما این است که برای زیر لباس عروستان، یک کفش پاشنه یک تکه بخرید مثل صندل های حصیری که در بازار است. با این روش سطح اتکای شما روی زمین زیادتر شده و در روز مراسم ازدواجتان راحت تر گام خواهید برداشت.

دنباله دار ها روی صندلی عقب بنشینند

اگر لباس عروس شما دنباله بلندی دارد، توصیه ما این است که روی صندلی عقب ماشین عروس بنشینید چون با این روش دنباله لباس شما کمتر چروک می شود. سعی کنید در صندلی عقب اتومبیل به سمت دری که قرار است از آن خارج شوید بنشینید و دنباله لباستان را به سمت دیگر صندلی اتومبیل پهن کنید. با این روش وقتی از اتومبیل خارج می شوید اول خودتان پایین می آیید و سپس لباس عروس شما و دنباله اش از ماشین خارج خواهد شد. می توانید از یکی از اعضای خانواده تان بخواهید که به شما در پیاده و سوار شدن از ماشین عروس کمک کند.

امسال تاج عروس مد نیست

اگر دنبال تاج هستید، بد نیست بدانید که امسال گذاشتن تاج چندان مد نیست و بیشتر در طراحی لباس عروس، آرایش زیبای موها، جای تاج و گلسرهای آن چنانی را گرفته است. اگر هم بدنبال خرید تاج هستید و دوست دارید حتماً لباس عروس و تور عروسی تان را با یک تاج کامل کنید، توصیه ما این است که دنبال تاج های ظریف و کوچک باشید که شما را ظریف تر و زیبا تر نشان دهند.

لباس عروسی تان را کوتاه نکنید

برای بسیاری از عروس خانم ها پیش آمده است که لباس عروسی شان بلند تر قدشان است. در این شرایط اولین و ساده ترین کاری که به نظر می رسد، این است که لباس عروسی تان را از پایین کوتاه کنید ولی شاید اگر پول زیادی بابت لباس عروسی تان پرداخته باشید، دلتان نیاید که آن را کوتاه کنید. یک روش ساده این است که لباستان را از میان تور های آن بالا بکشید و کوک بزنید. البته این کار را به یک خیاط ماهر بسپارید. به این ترتیب هم لباستان را کوتاه و مناسب خودتان کرده اید و هم پارچه آن را نبریده اید.

لباس تان را تا روز مراسم نپوشید

بهتر است لباس تان را تا روز مراسم عروسی تان نپوشید چون همه دوست دارند شما را در لباس عروس ببینند و دیگر روز مراسم آن جذابیت و تازگی را نداشته باشید. بنابراین توصیه ما این است که لباس عروسی تان را تا نزدیک روز مراسم در منزل خیاطتان و یا در مزون بگذارید. این افراد حتی بهتر از شما لباس عروس تان را در شرایط مناسب نگهداری خواهند کرد. در این مکان ها معمولاً مانکن های مصنوعی و یا کمد های بلند و بزرگ وجود دارد که لباستان در آنجا آویخته می شود.

موها و تاج تان را کنترل کنید

بهتر است چند روز مانده به مراسم ازدواج تان، تور و تاج تان را به آرایشگاه ببرید و آن را به آرایشگرتان نشان دهید تا مناسب با آن مدلی مناسب برای موهایتان انتخاب کند. در عین حال می توانید در این قرار ملاقات درباره اینکه موهایتان را تیره و روشن کنید، مش و یا های لایت کنید و یا حتی چه مدل شینیونی را می پسندید با او مشورت کنید تا روز عروسی از مدل موها و تناسب آن با تاج و تور و لباس عروسی تان راضی باشید

.....

......

.فروش عسل و ژل رویال مرغوب 

تماس بگیرید

09170583150

آقایان! دروغ نگویید

 

 چرا خانم ها روابط ، احساس ها، علائم کلامي و غيرکلامي، پيام هاي محسوس و نامحسوس ديگران را قوي تر از آقايان مي گيرند و به نکات ناگفته بهتر پي مي برند؟

 

    آقايان توجه کنند که:

خانم ها علائم شنيداري ، ديداري ، کلامي و غيرکلامي را به سرعت مي گيرند و هماهنگي يا عدم هماهنگي بين آن ها را به راحتي در افراد تشخيص مي دهند. در نتيجه در گفت و گوهاي رودرو:

با توجه به اين که مغز زن، صداها را به سرعت تفکيک و طبقه بندي مي کند و حرکت هاي بدن و ايما و اشاره ي طرف مقابل را زير نظر مي گيرد:

هماهنگي بين گفتار و علائم ديداري و غيرکلامي نهفته در کلام را به راحتي تشخيص مي دهد و مي فهمد که شوهر يا طرف مقابل به او راست يا دروغ مي گويد!خانم ها پيام هاي نامحسوس را قوي تر از آقايان دريافت مي کنند و به نکات ناگفته بهتر پي مي برند.

به طور کلي، زنان پيام هاي نامحسوس را قوي تر از آقايان مي گيرند و به نکات ناگفته، بهتر پي مي برند. به عنوان مثال، وقتي مردي از همسر، و فرزندي از مادر چيزي را مخفي کند، همسر يا مادر به راحتي مي فهمد که اتفاقي افتاده است. به عبارتي حس ششم در زنان قوي تر از مردان است.

 

     به آقايان توصيه مي شود:

به همسرتان دروغ نگوييد، تا راز و دروغ تان فاش نشود. چرا که براي پنهان ساختن دروغ گويي، از چهره بيش از ساير قسمت هاي بدن استفاده مي شود هر کسي به صورت ناخودآگاه از تبسم، سر تکان دادن، حالت هاي چشم و چشمک زدن، براي پنهان ساختن دروغ استفاده مي کند. عدم هماهنگي بين حرکت هاي بدن و نشانه هاي صورت و تن صدا، اين پنهان کاري را آشکار مي سازد.

خانم ها با توجه به نوع روابط زوج هاي ديگر و تغييرهاي جسمي و رواني آنان، به راحتي پي مي برند که کدام يک از آنان با هم صميمي هستند، کدام يک از هم خشمگين و ناراحت مي باشند و کدام يک تظاهر به دوستي و صميميت مي کنند، کدام يک حسود هستند، کدام يک برتري جو هستند و... به طور کلي، خانم ها از طريق احساس قوي خود ، دگرگوني يا تغييرها را در ديگران به سرعت متوجه مي شوند . در حالي که مردان در هنگام گوش دادن، خونسرد بوده و سعي دارند بر اوضاع مسلط باشند و چهره شان دچار تغيير نشود، در اين حالت، حتي ممکن است مردان بي احساس جلوه کنند. در حالي که، چهره زنان هنگام حرف زدن و گوش دادن، حالت هاي خاصي به خود مي گيرند و حالت هاي ناراحتي ، ترس ، خشم ، تعجب و لذت در چهره ي آنان قابل مشاهده است.

تفاوت زن و مرد

عواطف مرد در نيمکره ي راست مغز ولي عواطف زن در دو نيمکره ي مغز قرار دارد اين امر به زن کمک مي کند که از قدرت عواطف و احساس قوي تري برخوردار شود و به مرد نيز کمک مي کند که از احساسات خود به صورت مستقل استفاده کند. به طوري که مرد، عواطف خود را با خويشتن داري در برخورد با مشکل ها، مشاجره ها، خوشحالي، سخن گفتن ها و ..به طور معمول کم تر دخالت مي دهد؛ در حالي که زن، هم زمان با ديگر فعاليت ها، حتي در مسائل بسيار جدي، احساس هاي خود را دخالت مي دهد.

مرکز شنيداري در مردان فقط در نيمکره ي چپ مغز قرار دارد. در حالي که زنان براي شنيدن، از دو نيمکره ي مغز بهره مي گيرند. قدرت شنوايي همانند قدرت گويش در زنان، قوي تر از مردان است.

مادران با صدايي کوچک و يا صداي گريه ي کودک، به سرعت از خواب بيدار مي شوند و حتي اگر کودک در دوردست باشد، از گريه ي کودک متوجه حال او مي شوند؛ در حالي که وقتي پدر در خواب باشد، صداي گريه ي کودک را نمي شنود مگر اين که صداي گريه، خيلي بلند باشد.

به طور کلي، خانم ها از طريق احساس قوي خود ، دگرگوني يا تغييرها را در ديگران به سرعت متوجه مي شوند

ارتباط بين دو نيمکره ي مغز در زنان، حدود پانزده درصد بيش تر از مردان است. به علاوه استقرار مراکز عواطف، گويايي و شنيداري براي زنان در دو نيمکره ي مغز، باعث شده که زنان هم زمان هم مي توانند صحبت کنند و هم قادرند به صحبت هاي ديگران گوش فرا دهند. احساس هاي خود را به راحتي نشان دهند و چند کار ديگر را هم زمان انجام دهند! تجسم کنيد خانمي در آشپزخانه در حالي که مشغول آشپزي است، با تلفن هم صحبت مي کند، جواب همسر يا فرزندش را هم مي دهد که فلان چيز در کجاست و...

براي مردان حيرت انگيز است که مي بينند در يک جمع ده الي بيست نفري خانم ها، همگي مي توانند با هم صحبت کنند و به صحبت هاي يکديگر گوش داده، جواب پرسش هاي همديگر را نيز بدهند. در حالي که مردان در جمع چند نفره، اگر دو يا سه نفر هم زمان صحبت کنند، نمي توانند روي صحبت هاي چند نفر يک جا تمرکز کنند.

 

  زن و مرد

مردان هنگام صحبت و انجام هر کار ديگر، نياز به تمرکز دارند و مغز آنان طوري طراحي شده که هر لحظه مي توانند فقط بر يک موضوع تمرکز پيدا کنند. چنان چه وقتي مردي مي خواهد کاري انجام دهد براي نمونه با تلفن صحبت کند، افراد خانواده را به سکوت دعوت مي کند و از آنان مي خواهد صداي تلويزيون و راديو را کم کنند تا بتواند روي صحبت تلفني، تمرکز پيدا کند و يا وقتي مردي مطالعه مي کند يا مشغول تماشاي تلويزيون مي باشد، ممکن است صداي همسرش را نشنود چون تمرکزش روي مطالعه و يا تماشاي تلويزيون است!

به طور کلي، زنان نسبت به توانمندي هاي زباني، مهارت هاي کلامي، غيرکلامي و در بروز و بيان عواطف خويش، عنايت بيشتري از خود نشان مي دهند و در اين راستا بهتر از مردان عمل مي کنند.

به طور کلي، مردان به مسائل استدلالي و تخصص هاي فني، فضايي و سه بعدي بيشتر ابراز علاقه مي کنند و در اين راه، مهارت هاي بيشتري از خود نشان مي دهند و از زنان، قوي تر عمل مي کنند.

مراتب بالا، نشان دهنده ي گوشه اي از تفاوت برنامه ريزي مغزي زنان و مردان است. زن و مرد با ازدواج و در کنار هم قرار گرفتن، مي توانند نقاط قوت خود را به يکديگر منتقل نموده و هر يک بر طرف کننده ي نيازها و کمبودهاي ديگري باشند.

اصلهای برای خوشبخت نشدن در ازدواج!

 

 – جرو بحث کنيد

تغيير کنيد. به محض شروع رابطه (يا حتي قبل از شروع آن!) شروع کنيد به تغيير کردن. اين تغيير بايد در راستاي علايق طرف مقابلتان باشد. بلافاصله دريابيد که او چه جور آدمي است و فوري مثل او شويد. بعد هم هرچه او گفت بگوييد: «من هم همين طور، عزيزم!» دقيقا همان چيزي شويد که او مي خواهد. شايد فکر کنيد اين مکانيسم چندان موثر نيست، اما به شما اطمينان مي دهم که هست: با اين کار هم هويت خودتان را از دست مي دهيد، هم طرف مقابلتان را گول مي زنيد و هم بعد از مدتي ديگر نمي توانيد تغييرات تان را حفظ کنيد و خودتان مي شويد و تازه اينجا شروع جرو بحث ها و اختلافات است! البته تاثيرات گسترده ديگري هم دارد که وقتي به اين توصيه عمل کنيد خودتان مي فهميد.

معيارهايي منطقي؟!

در معيارهايتان تجديدنظر کنيد. فهرستي از معيارهايتان را براي انتخاب همسر تهيه کنيد. اگر مواردي مثل تفاهم داشتن، تناسب فرهنگي و خانوادگي، شخصيت مناسب و از اين قبيل در آن بود بلافاصله آن را خط بزنيد. کجاي دنيا ديده ايد که کسي با معيارهايي چنين منطقي و درست بدبخت شده باشد؟ معيارهاي مهم تري مثل ماشين و خانه شيک، پدر پولدار، خوش تيپي و از همه مهم تر خوشگلي و جذابيت را جايگزين آنها کنيد.

حسادت کنيد

چشم و هم چشمي کنيد. ببينيد دخترخاله لوس و پرافتاده تان با چه کسي نامزد کرده، بعد معيارهايي انتخاب کنيد که پوز او را بزنيد. مثلا اگر نامزد او پرادو دارد، مال شما بايد بي ام و آخرين مدل داشته باشد. اگر پسرعمو با يک دکتر ازدواج کرده، فوري دست به کار شويد و به هر قيمتي که شده يک پروفسور براي خودتان دست و پا کنيد.

ساده لوح باشيد

ساده باشيد. اصلا منظورم از ساده بودن، ساده زيستي نيست، بلکه ساده لوحي است. به راحتي گول بخوريد. همه حرف هاي طرف مقابل را – حتي اگر تابلو است که دارد خالي مي بندد – با يک لبخند مليح بپذيريد و تاکيد کنيد که او صادق ترين فردي است که در عمرتان ديده ايد! به همه حرف هايش گوش کنيد و هرچه از شما خواست انجام دهيد. به طور کلي سهل الوصول باشيد.

دروغ بگوييد

تا مي توانيد دروغ ببافيد. خودتان نباشيد. اين بهترين فرصت است که مي توانيد همه آرزوها و آرمان هاي بربادرفته خود را زنده کنيد! کافي است کمي در درياي وهم و خيال غوطه ور شويد و بعد هرچه به زبانتان مي آيد بگوييد. از مسافرت هاي خارجي گرفته تا صداقت و نجابت و... درمورد خودتان، خانواده تان، دوستانتان، شغل و درآمدتان، محيط کاريتان و خلاصه هرچه به دست تان مي رسد دروغ بگوييد.

وعده سر خرمن!

وعده هاي بي اساس بدهيد. مي توانيد براساس دروغ هايتان وعده و وعيدهاي واهي هم بدهيد. اصلا نيازي نيست به ميزان توانايي خودتان و امکان پذيربودن وعده ها حتي فکر هم بکنيد. وقتي در کنار دروغ ها چهارتا وعده پوچ هم سوار شود، معرکه مي شود!

اگر يکي، دوتا از اين اصول را به کار ببنديد، بدبخت شدنتان تضمين مي شود.

جهیزیه این روزها به یکی از موانع ازدواج

 

 تهیه جهیزیه وظیفه ای نیست که شرع به عهده پدر عروس یا داماد به تنهایی گذاشته باشد. بنابراین خانواده ی عروس و داماد می توانند با همکاری و مشارکت یکدیگر جهیزیه ای ساده اما با آرامش خاطر فراهم کنند تا عروس و داماد بتوانند هر چه زودتر زندگی آرام و سالم خود را شروع کرده و مقدمات اولیه را برای این شروع در اختیار داشته باشند.

ملاک خرید جهیزیه

- جهیزیه یعنی تهیه ی لوازم ضروری برای شروع یک زندگی نه تأمین مایحتاج عمر یک فرد. انتظار نداشته باشید خانه شما از همان اول همانقدر شیک و مجهز و کامل باشد که خانه پدر و مادرتان بعد از ده ها سال زندگی مشترک به آنجا رسیده.

- وسایل ضروری جهیزیه وسایلی است که نبودش یعنی ایجاد مشکل برای زندگی زوج. به جز آن، هر چیزی که اضافه خریده شود یا تجمل است یا اسراف.

- در تهیه ی جهیزیه ملاک اصلی باید کیفیت و مرغوبیت کالا باشد نه فقط زیبایی آن.

- با دعای پدر به زندگی فرزند برکت داده می شود، نه با اجناس قیمتی و تزئینی!

- عدم توانایی و مهارت در مدیریت و اداره ی زندگی را با جهیزیه سنگین و گران قیمت نمی توان جبران کرد.

- یک مثل قدیمی می گوید: هرکه بامش بیش برفش بیش. نه به این معنا که هر چه بیشتر بخریم آرامش و آسایش زیادتر می شود بلکه، بسیاری اوقات دردسر و زحمت ما بیشتر می شود. این وسایل نیاز به نگهداری و مواظبت دارد و جاگیر است، اگر مستأجر هم باشید وضع بدتر خواهد شد.

- خرید جهیزیه قرار است شروع یک زندگی را آسان تر کند، نه اینکه سدی باشد برای آغاز آن.

- ساده زندگی کردن منافاتی با رفاه ندارد، آسایش هم که اصلاً در سایه ی ساده زندگی کردن است.

- سعی کنید وسایل غیرضروری را با تلاش خود در وقت نیاز تهیه کنید، تا هم لذت خرید را ببرید و هم احساس مسؤولیت و تلاش برای ساختن زندگی مشترک را تجربه کنید.

- نخریدن وسایل غیرضروری توسط پدر عروس، هم زحمت خانواده عروس را کمتر می کند و هم ازدواج را راحت تر.

- آن کسانی که با مجالس و محافل سنگین با جهیزیه های سنگین کار را بر دیگران مشکل می کنند حسابشان پیش خداوند بسیار سخت است.

- خانواده ها روی چشم و هم چشمی جهیزیه را برای خودشان یک معضل می کنند؛ بعد نوبت دیگران است که رنج این معضل را ببرند. این چشم و هم چشمی ها آخر به کجا می رسد؟

- مسلمانان باید در جهیزیه ی عروس، اقتصاد را رعایت کنند و تظاهر و ریا و فخرفروشی را کنار بگذارند.

- قناعت مربوط به آدم های فقیر نیست. آن که ندارد، نیاز به قناعت ندارد. قناعت مربوط به آدم های پولدار است. قناعت یعنی در حدّ لازم و در حد کفایت انسان توقّف کند.

جهیزیه خوب چه جهیزیه ای است؟

- وسایل خانه پدری پس از سال ها و با زحمت خریداری شده است. چرا در جهیزیه عروس باید گران ترین این وسایل دیده شود و در کوتاه مدّت عروس و داماد صاحب این وسایل شوند؟

- آیا چون تمّکن مالی داریم، باید آن قدر خرج های مسرفانه انجام دهیم که افراد کم بضاعت تحقیر شوند؟!

- جهیزیه قرار است به اقتصاد عروس و داماد کمک کند؛ نه اینکه یک عمر آن ها را تأمین نماید؛ به طوری که لازم نشود داماد تا سال ها یک قاشق برای خانه تهیه کند.

- سلیقه به خرج دادن به معنای گران خریدن نیست؛ بلکه به معنای زیبا، مفید و با صرفه خریدن است.

- عروس خانم ها شما نگذارید، پدر و مادرها هم اگر می خواهند شما نگذارید جهیزیه را سنگین کنند. این همه وسیله غیر ضروری را می خواهید چه کنید؟

- حرام همه اش هم این نیست که محرم و نامحرم و این چیزها باشد، آن ها هم البته حرام است، اما ریخت و پاش هم حرام است، اسراف هم حرام است، سوزاندن دل مردمی که ندارند واقعاً حرام است

- برخی اسراف می کنند، می ریزند و می پاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اوّلیات (ضروریات) زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است؛ بی خود است.

- در خرید جهیزیه از الگویی پیروی کنید که معقولانه باشد و شرع و عرف در کنار هم آن را بپسندد.

- وسایل گران جهیزیه با ایجاد دلبستگی فرصت تنّوع در زندگی را از ما می گیرد.

- بهتر نیست ما هم مثلِ پدر و مادرمان با زندگی ساده شروع کنیم و برکت را به خانه خود بیاوریم؟ قطعاً در اسراف برکتی نیست.

- جهیزیه وسایل زندگی دو نفر است؛ پس چرا فقط یک نفر آن را تهیه کند؟ و بدتر از آن چرا به اندازه ده ها نفر وسیله می خرید؟

- فامیل می توانند با هماهنگی همدیگر مقداری از لوازم جهیزیه را به عنوان هدیه ی عروسی به عروس خانم تقدیم کنند.

- فراموش نکنیم! اگر خانواده ی عروس جهیزیه را فراهم کرده اند، وظیفه ی شرعی یا حقوقی آن ها نبوده بلکه هدیه ای بوده از سر لطف و احسان به زندگی دختر و دامادشان؛ پس هر چه از دوست رسد نیکوست.

 پرده بکارت

پرده بکارت به بافت یا غشای نازکی می گویند که از جنس مخاطی است و ورودی مهبل زن را به صورت ناقص می پوشاند.

محل قرار گیری پرده بکارت کجاست؟

پرده بکارت در حقیقت بخش خارجی اندام جنسی است.به همین دلیل دقیقا در ورودی دهانه واژن تعبیه شده است. اما ورودی دهانه واژن در برخی از افراد در همان ابتدای اندام تناسلی است و به سادگی قابل رویت و تشخیص است و در برخی نیز در عمق است و مشاهده آن به طور معمول امکان پذیر نیست.

سوال و جوابهایی درمورد پرده بکارت!

 

 

 

چرا شکل پرده بکارت من با آنچه در تصاویر اینترنتی می بینم ، متفاوت است؟ آیا برای من مشکلی پیش آمده است؟

اولا توصیه می کنم برای ارضای حس کنجکاوی خود در مسائل جنسی به مشاهده تصاویری که دیدنشان گناه است ، متوسل نشوید. هم ارزش ندارد ، هم این که سوالاتی را برای شما به وجود می آورد که نتیجه آن جز نگرانی و افسردگی چیز دیگری نخواهد بود .

ثانیا شکل ، رنگ و حالت اندام جنسی در افراد مختلف متفاوت است. بنا بر این اندام جنسی خود را با دیگران مقایسه نکنید. کلیات آن در همه مشترک است اما در مسائل جزئی تفاوت های بسیاری وجود دارد.

چرا پرده بکارت من سوارخ است. نگرانم که پرده بکارتم خود به خود پاره شده باشد؟

همه پرده های بکارت سوارخ هستند. از طریق همین سوارخ است که خون قاعدگی از مهبل خارج می شود. البته در افراد محدودی پرده های بکارت به طور کامل بسته است. این گونه افراد وقتی که به سن قاعدگی برسند، به دلیل جمع شدن خون در پشت پرده بکارت احساس درد می کنند که با مراجعه به متخصص زنان و زایمان پرده بکارت آن ها برداشته شده و گواهی لازم نیز توسط پزشک قانونی به آن ها داده می شود تا موقع ازدواج مشکلی نداشته باشند.

آیا هنگام نزدیکی یا وارد کردن شی خارجی به واژن ، پرده بکارت کلا از بین می رود؟

خیر . ممکن است پرده بکارت از چند جا پاره شده و به چند قطعه تقسیم شود. یا ممکن است موجب پارگی بخش کوچکی از جداره آن و در نتیجه پارگی تعداد اندکی مویرگ و خونریزی مختصری شود . بقایای پرده بکارت تنها هنگام زایمان است که به طور کامل از بین می‏رود.

ایا ممکن است پرده بکارت هرگز پاره نشود؟

بله. در چنین مواردی به پزشک مراجعه می کنند تا به وسیله عمل جراحی پرده برداشته شود.

آیا همه پرده های بکارت شبیه هم هستند و در همه آن ها موقع پاره شدن ، خونریزی وجود دارد؟

پرده های بکارت با یکدیگر متفاوتند. انواع گوناگونی از پرده های بکارت شناسایی شده اند اما از بین آنها به طور کلی رایجترینشان عبارتند از:

الف) حلقوی: در این نوع ، پرده به صورت حلقه ای دور ورودی واژن را می پوشاند. لذا در خیلی از موارد خون ریزی ندارد.

ب) ارتجاعی: پرده ای که به اندازه کافی انعطاف پذیر و قابل ارتجاع است و به هنگام ورود آلت تناسلی پاره نمی شود، یا اینکه به طور جزئی پاره می شود و معمولاً خونریزی ندارد.

ج) تیغه ای: پرده تیغه ای یا دو سوراخی، پرده ای است که یک تیغه ممتد در طول واژن دارد. خون ریزی دارد.

د) غربالی: پرده غربالی یا سوراخ سوراخ، پرده ای است که به طور کامل در عرض مهبل کشیده شده امّا سطح آن سوراخ سوراخ است. خون ریزی دارد.

ھ) پرده بسته: پرده بسته یا پرده بدون سوراخ، پرده ای است که تنها با خروج نوزاد پاره می شود. امّا به صورت خطوط نامنظم گوشتی پیرامون ورودی واژن باقی می ماند. همان طور که قبلا هم گفتیم، در دخترانی که به سن بلوغ می رسند. در صورتی که دارای پرده بسته باشند، خون قاعدگی پشت آن جمع شده و نمی تواند خارج شود و در نتیجه باعث بروز درد می شود. اینگونه افراد باید به پزشک مراجعه نمایند تا طی عمل جراحی و ایجاد برش در سطح پرده، خون قاعدگی از آن خارج شود.

پرده بکارت من از نوع حلقوی است.آیا می توانم بادوست پسرم رابطه جنسی داشته باشم؟

خیر. اولا صرف نظر از جنبه پزشکی مساله از نظر شرعی این رابطه حرام است و در صورتی که اتفاق بیفتد زنا شده که گناه کبیره است. ثانیا هر گونه رابطه جنسی و عمل دخولی که صورت بگیرد حتی در پرده حلقوی و ارتجاعی ، توسط پزشکی قانونی قابل تشخیص است، حتی اگر پرده پاره نشده باشد.

آیا با داخل کردن انگشت امکان دارد پرده بکارت به تدریج نازک شده و در نهایت پاره شود؟

نمی توان در پاسخ به این سوال نظر قطعی داد. این بستگی به محل واقع شدن پرده بکارت و نیز نوع پرده بکارت و بزرگی و کوچکی انگشت دارد. ولی این گونه نیست که پرده به مرور به وسیله انگشت نازک شود. بلکه به طور جزئی صدمه می بیند. برای تشخیص این پارگی پرده بکارت باید به متخصص زنان و زایمان مراجعه کرد.

آیا متخصص هنگام معاینه پرده بکارت من می تواند بفهمد که قبلا خودارضایی داشته ام یا نه؟

خیر. اگر خودتان چیزی نگویید ، نه متخصص ، نه همسرتان و نه هیچ کس دیگر ، متوجه نمی شود. ضرورتی هم ندارد که چیزی بگویید. بعضی از پزشکان ممکن است سوالاتی در این مورد از شما بپرسند اما این سوال دلیل بر این نمی شود که چیزی فهمیده باشند.

من از پاره شدن پرده بکارتم نگرانم ولی می ترسم برای معاینه به متخصص مراجعه کنم؟ ممکن است به خانواده ام اطلاع دهد.

شما هرگز نباید از مراجعه به متخصص هراسی به دل خود راه دهید. پزشک متخصص نیز انسانی است مانند من و شما که به قوانین انسانی پایبند است. یکی از وظایف اولیه پزشکان رازداری است. در ماده 648 قانون مجازات اسلامی آمده است که افشای اسرار بیماران جرم است و مجازات دارد. مجازات آن هم سه ماه و یک روز تا یک سال حبس ، یا یک میلیون و پانصد هزار تا شش میلیون ریال جزای نقدی است. بنا بر این حتی اگر پزشکی چنین کاری را انجام دهد شما از حیث قانونی می توانید علیه وی شکایت کنید. پزشکان دائما با بیماران مختلف سروکار دارند . آن ها بیش از شما به حفظ اسرار پایبندند. اصلا شغل پزشکی به صورتی است که افراد مختلف مشکلات و بیماری خود را در حدی که حتی به نزدیکترین افراد خانواده خود نمی گویند را با آنها در میان می گذارند. بنا بر این ترس به دل خود راه ندهید و حتما برای معاینه مراجعه کنید. البته برای اسودگی خاطر ، اگر به پزشک ناشناس مراجعه کنید بهتر است.

من در دوره قاعدگی لخته خون مشاهده کردم. آیا این لخته خون نشانه پارگی بکارت من است؟

خیر. وجود لخته خون در قاعدگی طبیعی است و ربطی به پرده بکارت ندارد اما اگر بیش از حد این اتفاق برایتان می افتد ، به پزشک مراجعه کنید تا ادامه یافتن آن منجر به کم خونی نشود و با تجویز داروهای لازم درمان شود.

من تازه ازدواج کرده ام اما می ترسم خونریزی و درد شدیدی هنگام برداشته شدن پرده بکارت داشته باشم؟

بیهوده مضطرب نباشید. خونریزی پاره شدن بکارت در حد چند قطره مختصر خواهد بود که حتی در برخی به سختی تشخیص داده می شود. اما برای این که درد نداشته باشید ، همسرتان باید با روش درستی عمل نماید. اگر آمادگی روحی لازم برای نزدیکی نباشد و تحریک لازم صورت نگرفته باشد این درد خواهد بود. توصیه می کنم در اولین شب عروسی نزدیکی صورت نگیرد. صبر کنید و با آرامش کامل و آمادگی لازم اقدام کنید. نگران حرف دیگران هم نباشید . قبل از نزدیکی لازم است برای دخول بدن شما انقدر تحریک شده باشد که متمایل به برقراری رابطه شود. پیش از هر چیز باید به آرامش در این رابطه تمرکز کنید و به موضوع بکارت و برداشته شدن آن اصلا فکر نکنید. این مشکل کاملا جنبه روحی دارد. توصیه می کنم همسرتان با پزشک حتما مشاوره داشته باشد تا بهتر بتواند به شما کمک کند. ایشان اگر درست عمل نماید ، نقش موثر و مهمتری را ایفا خواهد کرد.

من هنوز نتوانسته ام پرده بکارت همسرم را بردارم و موقعی که فشار میدهم درد بسیار زیادی را متحمل میشود. ایا میشود از اسپری بی حس کننده استفاده کرد و اگر می شود: اسپری را باید مستقیما بر روی پرده بکارت بپاشیم؟

برای از بین بردن درد ناشی از پاره نمودن پرده بکارت هرگز نباید از اسپری بی حس کننده استفاده کنید. بسیاری از خانم ها به دلیل حساسیت قسمت‏های داخلی مهبل ، نسبت به داروهای بی حس کننده دچار سوزش شدید می شوند.

شما برای برداشتن پرده بکارت همسرتان ابتدا باید آمادگی لازم را برای وی ایجاد کنید. به طوری که ایشان تصور کند صرفا می خواهید به ایشان لذت بدهید و در صدد پاره کردن پرده نیستید. اما در زمانی مناسب به طور ناگهانی اقدام به فشار مناسب جهت پاره کردن پرده کنید. اگر فشار شما ارام (کند و به مرور) باشد طبیعی است که درد آن و نیز نگرانی همسرتان اجازه نمی دهد که ادامه دهید. اما در پرده های معمولی اگر به صورت ناگهانی اقدام شود مشکل حل می شود. برای شما یک مثال می زنم : اگر دندان پزشک ، دندان سست را بدون شدت و فشار لازم و خیلی کند و آرام بکشد ، طبعا شخص خیلی آزار خواهد دید. اما اگر غافلگیرانه و به یکباره اقدام کند ، موفق خواهد بود و درد کمتری هم متوجه شخص می شود.

توجه: در برخی از افراد پرده به صورتی است که باید با جراحی برداشته شود. روشی را که گفتم آزمایش کنید . اگر درست عمل کردید و جواب نداد جهت مشاوره با متخصص زنان و زایمان اقدام کنید.

شگفتی یک جمله عجیب در جذب آقایان 

شگفتی یک جمله عجیب در جذب آقایان

زندگى زناشویى، تشکلى است که بر پایه محبت، بنا نهاده شده و این امر، نقشى حیاتى را در آن بازى مى کند؛ عنصرى که خداوند متعال از آن به عنوان نشانه اى از خود نام برده است. اگر چه اندکى از این سرمایه را خداوند در ابتداى زندگى زناشویى به زن و مرد عطا فرموده، ولى باید آن را چون نهالى دانست که لازم است حفظ و بارور شود .

محبت

محبت، انسان را به سوى همشکلى و همسانى با معشوق مى کشاند و این علاقه که در اعماق جان انسان است، باعث مى گردد تا محب به صورت محبوب در آید. همسر هر فرد، مى تواند مهم ترین محبوب و همراه او باشد. اگر در انتخاب همسر، محور، ایمان و حب پروردگار باشد، مى توان امیدوار بود که این ازدواج، منجر به زندگى اى شود که هدف و شالوده آن، رسیدن به قرب الهى است و این که زن و مرد، هر دو تصمیم بگیرند که این عشق و علاقه زمینى را نردبانى سازند براى دست یافتن به رضاى پروردگار».

اکنون به چند روش براى ابراز محبت و افزایش مهر و عطوفت بین همسران، اشاره خواهیم کرد:

زن مطیع، فرمانرواى قلب شوهر است

یکى از مهم ترین و حیاتى ترین حس هایى که مردان به آن علاقه دارند، حس مالکیت و مدیریت است. از سوى دیگر، براى حفظ کیان خانواده، لازم است زنى که به زندگى و شوهر خود علاقه مند است، از شوهر خود اطاعت کند و بداند که اگر در تمام شئون زندگى، مطیع او باشد، مهرش چنان در دل مرد نفوذ مى کند که حاضر است براى زن و زندگى اش، هر فداکارى و ایثارى انجام دهد و بهترین حس ها را به همسر خود بدهد و بدین ترتیب است که هم مرد راضى است و هم زن.

زنان به کارهاى کوچکى هم که مردان برایشان انجام مى دهند، امتیاز مى دهند

اغلب مردان چنین تصور مى کنند که باید کارى بزرگ و حیرت آور براى همسر خود انجام دهند تا مورد تحسین و قدردانى او واقع شوند و این تصور، باعث مى گردد تا مرد دست به کارى نزند که خشنودى زن را برانگیزد؛ مگر زمانى که بتواند کار بزرگى انجام دهد؛ در حالى که زنان براى کارهاى به ظاهر کوچک مردان نیز امتیاز قائل هستند. براى مثال، یک مرد مى تواند براى سالگرد ازدواج یا تولد همسرش، یک متن محبت آمیز بنویسد و یا هدایاى کوچکى مانند عطر، شکلات یا شیرینى مورد علاقه همسر و یا گل تهیه کرده، به همسرش بدهد و آن گاه معجزه این کار خود را در ایجاد و افزایش علاقه بین خود و همسرش، به تماشا بنشیند.

محبت، مانند سیم برقى است که از وجود محبوب به محب وصل مى گردد و صفات محبوب را به وى منتقل مى سازد و این جاست که انتخاب محبوب، اهمیت مى یابد. به نظر مى رسد که همسر هر فرد، مى تواند مهم ترین محبوب و همراه او باشد

اسم همسرتان را نیکو و به بهترین حالت صدا بزنید

به خاطر داشته باشید که اسم یک شخص براى او، شیرین ترین و مهم ترین کلمات در تمام زبان هاست. اشخاص به قدرى به اسم خود علاقه دارند که مى کوشند به هر قیمت که شده، در خاطرها بماند. یکى از موجبات جلب محبت، نام بردن اشخاص با عناوین احترام آمیز و اسم هایى است که طرف مقابل آنها را دوست دارد. بعضى همسران به اشتباه فکر مى کنند از آن جا که با همسر خود صمیمى هستند، لازم نیست اسم او را به احترام صدا بزنند؛ در حالى که باید به خصوص در بین افراد دیگر، اسم همسرتان را به نیکى ببرید. این کار، یکى از راه هاى جلب محبت همسران مى باشد. پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله نیز در حدیثى یکى از راه هاى جلب محبت افراد را صدا کردن و خواندن آنها به محبوب ترین نام هایى که دوست دارند، دانسته است.

آقایان، پیام هاى دیدارى را دریافت مى کنند و خانم ها پیام هاى شنیدارى را دوست دارند

مردان، زنانى را دوست دارند که به سلامت و زیبایى خود اهمیت مى دهند. زنان باید سعى کنند با برخى فعالیت هاى

جسمانى، نظیر قدم زدن و نرمش، بر سلامت و زیبایى طبیعى و خدادادى خود بیفزایند تا بیشتر مورد توجه همسران خود قرار بگیرند. باید توجه داشت که اگر زنى، خود حس خوبى نسبت به خود نداشته باشد، همسرش به طبع نمى تواند حس خوبى نسبت به او داشته باشد؛ پس زن، باید زیبایى را از درون خود بجوید؛ صرف نظر از این که چقدر تلاش مى کند تا زیباتر به نظر آید. همواره این را باید به خاطر داشت که زیبایى، از درون تراوش مى کند. هنگامى که از درون، احساس خوبى داشته باشید، خوب از خودتان مواظبت کرده، عزت نفس زنانه تان را بیشتر مى کنید و یقیناً این در بیرون نیز نمایان مى گردد.

در مقابل، زنان، پیام هاى سمعى را بیشتر دوست دارند؛ مثل این که همسرشان به آنها بگوید تا چه حد آنها را دوست دارند و از آنها حمایت مى کند. پس مردان باید سعى کنند محبت نهفته در دل خود را با گفتن جمله «دوستت دارم» به همسرشان، آشکار و عیان سازند.

مردان باید روحیه همیشه متغیر و متموج زنان را درک کنند

مردان باید توجه داشته باشند که زنان، حالت متغیر دارند و روحیه شان مدام در حال تغییر است؛ گاهى شاد و گاهى بسیار غمگین، گاهى امیدوار و گاهى مأیوس و ناامید مى باشند. دانستن این نکته براى مردان، امرى مهم و ضرورى است. اگر مرد از این حالت زن آگاه باشد، هرگز از تغییر روحیه اى که یکى از علل آن، تغییرات هورمونى زن است، نگران نمى شود؛ بلکه سعى مى کند همسر خود را درک کند و به او کمک کند تا روحیه خود را باز یابد.

زنان شاد، خرسند و سرزنده، روشن کننده دل هستند

با خودتان تعهد کنید که باور داشته باشید در جایگاه خود، فرد قابل احترام و مهمى هستید. اگر عزت نفس نداشته باشید، به احتمال فراوان، هیچ کس دیگر هم به شما احترام نمى گذارد. عزت نفس، از صادق بودن با خود سرچشمه مى گیرد. ممکن است در ابتداى زندگى، ویژگى هاى جسمانى از اهمیت بیشترى برخوردار باشند؛ اما پس از مدتى، این اهمیت رنگ مى بازد و آن چه مهم و ضرورى است، ویژگى هاى شخصیتى زن است. زنانى که همیشه شاد هستند و در مورد خود احساس خوبى دارند، بیشتر مورد توجه همسرشان هستند و از جذابیت بیشترى برخوردارند. ناخرسندى و همواره از همه چیز شکایت کردن، مرد را خسته کرده، شور و نشاط زندگى را از او مى گیرد. یکى از راه هاى مهرورزى به مرد، این است که زن، دست از شکایت دائمى از زمین و زمان بردارد.

همان گونه که مردان مى توانند با جمله دوستت دارم، قلب همسر خود را تسخیر سازند و او را صاحب حسى خوشایند کنند، زنان نیز مى توانند با گفتن جملاتی مثل «من در کنار تو آرامش مى یابم» یا «خیلى خوشحالم که مى توانم به تو تکیه کنم»، مرد را سرشار از عشق و محبت کنند و او را بیش از پیش، به خود علاقه مند سازند

براى زن خود، حق ناراحت شدن قائل باشید

اگر شما یک مرد هستید، باید به این نکته توجه داشته باشید که زن ها وقتى حاضرند به حرف هاى شما گوش بدهند که برایشان حق ناراحت شدن قائل باشید. یکى از شیوه هاى رایج شروع کردن دعوا بین همسران، بى اعتبار دانستن احساسات و افکار زن است. وقتى مرد مى گوید: «آخه واسه چى ناراحتى» یا «این که ناراحتى نداره» و یا «این موضوع این قدر مهم نیست»، براى زن خیلى گران تمام مى شود و زن، این چنین تلقى مى کند که نمى تواند حتى از احساسات خود صحبت کند.

خانم ها به این نقاط از بدن آقایان بیشتر توجه می کنند!

 

 آرزوی خوبی است، اما باید بدانید زمانی که نوبت به موارد بهداشتی و نگهداری از بدن می رسد، خانم ها متوجه همه چیز می شوند. و از آنجایی که بیشترین میزان توجه آنها در انتخاب همسر مناسب به مواردی نظیر بو، و بهداشت بر می گردد، جوراب های کثیف و یا ناخن های نا مرتب می توانند به راحتی رابطه شما دو نفر را بر هم زنند.

۱- ابرو

او انتظار ندارد که ابروهای شما همانند خودش کاملا دارای فرم باشد، اما ابروهای پر و در هم و بر هم نیز، چیزی نیست که او انتظار دیدنش را داشته باشد.

در این مورد چه کنید: اگر شما جز آن دسته از مردهایی هستید که ابروهای پری دارند، باید درست کاری را انجام دهید که خانم ها انجام می دهند: ابروهایتان را بردارید. فقط کافی است موهای بین دو ابرو را بردارید (فقط موهایی که وسط دو ابرو قرار دارند)

۲- ناخن

دستان شما نقطه ای هستند که مطالب بسیاری در مورد نظافت و بهداشت شخصی شما را در اختیار او قرار می دهند. پس اجازه ندهید تا ناخن های چرک و کثیف شما را از دور خارج کنند.

در این مورد چه کنید: لازم نیست هر هفته مانیکور کنید تا ناخن هایتان فرم داشته باشند، بلکه فقط کافیست از داروخانه یک عدد سوهان خریداری نمایید و سختی ها و لبه های تیز آنرا صاف کنید. هیچ خانم دوست ندارد، کسی او را با ناخن های بد فرم و ناصاف در آغوش بگیرد.

۳- پوست

هیچ خانمی نمی تواند از لمس کردن پوست لطیف و صاف اجتناب کند. آیا این دلیل کافی نیست تا شما را ترغیب به داشتن پوستی لطیف و شاداب نماید؟

در این مورد چه کنید: خانم ها به وسیله کرم های نرم و مرطوب کننده با خشکی پوست در سرما مبارزه می کنند، آقایون اغلب این کار را انجام نمی دهند. لازم نیست موشک هوا کنید؛ فقط یک قوطی نرم کننده (ترجیحا بدون بو) خریداری کنید و آنرا مرتبا بر روی پوست خود بمالید تا خشکی ها از بین بروند. افرادی که پوست های چربی دارند، باید نمونه هایی را خریداری کنند که بدون روغن (oil free) باشند، به این ترتیب مشکلاتان به اسانی حل خواهد شد.

۴- پا

ترک پا، قارچ های موضعی، ناخن ها بلند انگشت های پا، و بوی بد آن می تواند به راحتی او را از برقراری رابطه با شما منصرف کند. متاسفانه زمانی که شما کفش هایتان را در می آورید اولین چیزی که یک خانم به آن توجه می کند، همین موارد هستند. اگر نتوانید از این قسمت پنهان بدن خود به خوبی مراقبت کنید، او ممکن است تصور می کند که توانایی مراقبت و نگهداری از سایر اعضای مخفی را نیز ندارید.

در این مورد چه کنید: اگر پودرها و پمادهای روی میز جواب نمی دهند باید با یک پزشک در این مورد مشورت کنید.

۵- موی بینی/ گوش

من موی گوش و بینی یک مرد را با سبیل های بلند و نمایان یک خانم برابر می دانم. یک خانم برای از بین بردن سبیل ها، آنها را موم می اندازد، دکولوره می کند و هر کار دیگری که از دستش بر آید در این زمینه انجام می دهد. آیا شما نیز نباید همین کار را انجام دهید؟

 

در این مورد چه می کنید:در این قسمت یک راهنمای ساده وجود دارد که باید آنرا اجرا کنید: زمانی که موهای گوش و یا بینی آنقدر بزرگ شده باشند که از سوراخ ها بیرون بزنند، باید نسبت به کوتاه کردن آنها اقدام کنید.

۶- دندان

لبخندی با دندان های درخشان تحت هر شرایطی همه چیز را به نفع شما بر می گرداند. دندان های لکه دار، زرد، و پلاک دار او را به راحتی به سمت دیگری منحرف میکند.

در این مورد چه کنید: اگر مشکلات دندان هایتان بیش از اندازه حاد شده باید، نزد دندانپزشک بروید؛ اما اگر هنوز به این مرحله نرسیده اید، بهتر است یک خمیر دندان سفید کننده و دهان شویه خریداری کنید. ایران ناز، البته باید اشاره کنم که استفاده کردن از آنها را نیز از یاد نبرید.

۷- کمر

کمر شما شهوت انگیزترین نقطه بدنتان است، البته نه زمانی که پر است از جوش و موهای زائد.

در این مورد چه کنید: اگر مشکل شما جوش های غرور است، از کرم و یا لوسیون های پاک کننده استفاده کنید. در مورد موها هم اگر مقدار آنها کم باشد اصلا مسئله ای نیست، تا به حال کمی مو هیچ را اذیت نکرده اما اگر مقدار آن بیش از حد نرمال است باید به سالن زیبایی بروید و آنها را اپیلاسیون کنید .

روابطه جنسی در دوران عقد باید چگونه باشد


 متاسفانه در کشور ما زوج ها خیلی وقت ها اطلاع کافی از مشاوره هایی که مشاوران در اختیار آنها می گذارند ندارند، یا گاهی احساس می کنند چون به حد مطلوبی از استقلال مالی و خانوادگی رسیده اند، می توانند بدون مشورت با افراد دیگر بهترین انتخاب را داشته باشند.

عده ای هم در انتخاب مشاور اشتباه می کنند و با مشورت دوستانشان برخی ملاک های کلیشه ای را برای همسرشان در نظر می گیرند و زمانی که دختر یا پسری با این شرایط را پیدا می کنند احساس می کنند به آن زوج رویایی رسیده اند و به صورت هیجانی دست به انتخاب می زنند.

این ملاک ها اگرچه ملاک های عرفی جامعه ما هستند ولی در عرف این ملاک ها نه به صورت جزئی بلکه به صورت کلی مورد توجه قرار گرفته است. در حالی که روانشناس یا مشاور ازدواج، همه این موارد را با فاکتورهای جزئی مورد ارزیابی قرار می دهد تا بتواند بررسی درست شخصیتی از زوجین ارائه دهد. یعنی در واقع مشاور تلاش می کند دیدگاه ها و اهداف زوجین را در زندگی مورد بررسی قرار بدهد و طرف مقابل را با این دیدگاه ها و اهداف آشنا کند.

شناخت روی این موضوعات در همان ابتدای تشکیل زندگی مشترک مهم است چون فقط با شناسایی این جزئیات است که زوج ها می توانند به نتیجه برسند که می توانند با هم ادامه مسیر بدهند یا نه. مثلا اگر زوجی می خواهند به یک هدف مشترک برسند مشاور این موضوع را طوری بررسی می کند که ببیند آیا این زوج سرعت حرکتشان برای رسیدن به آن هدف یکی هست یا خیر؛ اگر یکی نباشد توصیه می کند تا در مورد آن هدف بیشتر صحبت بکنند تا در آینده مشکلی برایشان پیش نیاید.

زن و مرد در مرحله اول به لحاظ رفتاری، خانوادگی، سبک زندگی و تحصیلات باید مورد بررسی قرار بگیرند، که اگر این مرحله مثبت بود در مراحل دیگر باید به لحاظ ذهنی، و تفکراتی که دارند بررسی شوند تا نکات مشترک و غیر مشترک ذهنی شان مشخص گردد بعد از این هم نوع نگاه به زندگی و سرگرمی و تفریحاتی که می خواهند داشته باشند و لحظات مشترکشان مورد ارزیابی قرار می گیرد. به نظرم همه اینها مرحله به مرحله است و باید به صورت اجمالی بررسی شوند.

مشاور ازدواج هیچ وقت به شما نمی گوید که این کار را بکنید یا نکنید. وظیفه مشاور آگاه کردن است. او می گوید که نتیجه چنین ازدواجی چه خواهد بود تا شما خودتان دست به انتخاب بزنید. اما به هیچ وجه دو طرف را مجبور به انجام کاری نمی کند

استقلال مالی چقدر مهم است؟

استقلال مالی شرط اول ازدواج است. یعنی وقتی زوجی پیش مشاور می روند پیش فرض مشاور این است که این زوج با توجه به استقلال مالی شان تصمیم به ازدواج گرفته اند مگر اینکه خلاف این امر ثابت شود. فرهنگ عمومی خانواده های ما به گونه است که اگر زوج استقلال مالی نداشته باشد حتما دخالت های نادرست و گاه و بیگاه خانواده ها در زندگی مشترک یک زوج به وجود خواهد آمد که این موضوع می تواند به زندگی آنها لطمه بزند بنابراین ما توصیه می کنیم که زوج ها حتما قبل از ازدواج به استقلال مالی برسند و در طول زندگی مشترک این مستقل بودن را حفظ کنند.

با این اوصاف جای عشق و وابستگی های عاطفی کجاست؟ بعضی ها می گویند چون محبتی میانشان شکل گرفته و عاشق هم هستند، می توانند با مشکلات مالی بعد از ازدواج کنار بیایند. واقعیت این است که کسی منکر عشق نیست. اما مشاوران به افراد توصیه می کنند زمانی که به شدت درگیر یک رفتار عاطفی هستند تصمیم نگیرند. چون در این درگیری عاطفی نمی توانند نکات منفی را ببینند و سعی می کنند همه موضوعات منفی را توجیه کنند.

البته مشاور ازدواج هیچ وقت به شما نمی گوید که این کار را بکنید یا نکنید. وظیفه مشاور آگاه کردن است. او می گوید که نتیجه چنین ازدواجی چه خواهد بود تا شما خودتان دست به انتخاب بزنید. اما به هیچ وجه دو طرف را مجبور به انجام کاری نمی کند.

موضوع مهمی مثل ازدواج نگاه عاقلانه ای می خواهد. مشاوران وظیفه دارند درباره آینده ازدواج با زوج ها صحبت کنند ولی حرف را تحمیل نمی کنند. بنابراین کسانی که تصمیم به مشاوره می گیرند بهتر است که بی طرفانه به مطب مشاوره بروند و اجازه دهند تا روند مشاوره به خوبی و در مسیر خودش طی شود وگرنه دیگر نیازی به انجام مشاوره نیست.

ازدواج جداً ممنوع!

گفتیم که مشاوران هیچ وقت توصیه به عدم ازدواج نمی کنند اما این حکم، یک استثنا دارد. یعنی موارد خاص. مثلاً وقتی تست های شخصیت شناسی و... که در تمام دنیا مرسوم است را انجام می دهند و نتیجه این تست ها مناسب نیست، پیشنهاد می کنند با یک فرد مشکل دار ازدواج نکنید. کار آنها شناختن رفتارهای پنهان دو طرف است. در اکثر موارد با مشاوره می شود رفتارهای منفی را پوشش داد و یا از بین برد. اما در برخی موارد نتیجه ازدواج کاملا مشخص است.

مثلا جوانی که سوءظن دارد اصلا توصیه نمی شود ازدواج کند. مشاور با کسی در این رابطه تعارف ندارد. سوءظن با معیارهای یک ازدواج پایدار تداخل دارد. این بیماری چیزی نیست که خود طرف به آن معترف باشد. مثلا فکر می کند که دارد همسرش را در جامعه محافظت می کند در حالیکه این بیماری است و خانواده را متلاشی می کند. بنابراین اگر مشاور در بررسی های سلامت روانی و شخصیتی به چنین موارد برخورد کرد حتما درباره آینده این ازدواج شفاف سازی می کند. به همین دلیل است که توصیه می شود 6 تا 9 ماه دختر و پسر با هم در مراوده باشند و بعد از آن دوباره به مشاور مراجعه کنند.

سـوالات دهـگانه و ضـروری قبـل از ازدواج


همواره از شنیدن واژه "ازدواج"، موجی از شادی و هیجانات آن مثل، جشن، حلقه، نامزدی و … از ذهن ما می گذرد، امّا خوب، مراسم عروسی تنها مثل رویایی شیرین یک شبه تمام می شود و بعد از آن چیزی که بسیار مهم است کیفیت زندگی مشترک زوجین در روزهای آینده است. در اینجا با بهره گیری از جدیدترین تحقیقات، به ده نکته از ضرورترین مسائلی که هر کدام از دو طرف، قبل از ازدواج باید بدانند، اشاره می کنیم تا شما دوستان هم یک وقت بی گدار به آب نزنید!


1. نحوه تصمیم گیری: ازدواج به نوعی، رسیدن به یک تفاهم مشترک است که طی گفتگو و صحبت های فی مابین حاصل می شود، در این تبادلات کلامی در عمل نیز باید متعادل باشید، بنابراین قبل از ازدواج، با مطرح کردن افکار و تصمیم های خود، دریابید که طرف مقابل نیز در این موارد با شما هم عقیده است یا خیر؟. البته با صحبت، گفتگو و از همه مهم تر دقّت در شنیدن صحبت های طرفین، بسیاری از این اختلافات نمایان و شاید هم قابل حل باشد.

2. وظایف در زندگی: در مورد نگاه خود به وظایف و زندگی مشترک، آشکارا صحبت کنید، بنا به وضعیت اجتماعی و اقتصادی متفاوت با دهه های گذشته، به نوعی شاید نتوان خیلی مرز مشخصی برای این وظایف و مسئولیتها تعیین کرد و ناخودآگاه باعث بروز مشکل در آینده می شود، بنابراین دیدگاه خود را قبل از ازدواج مشخص کنید.

3. فرزند در زندگی: در مورد علاقه به بچه دار شدن و تعداد آن به توافق برسید. فرزند، بخشی از زندگی مشترک است، از آنجاییکه هر فردی در این مورد و نحوه ی تربیت فرزندان خود، نظری متفاوت دارد و این مسئله خود به نوعی یکی از دلایل ایجاد تنش در کانون خانواده است، بنابراین قبل از ازدواج دیدگاهها و افکار خود را در این زمینه با یکدیگر مطرح کنید و به توافق برسید.

4. عقاید و باورها: شاید با کمی آشنایی فکر کنید که گمشده ی خود را در زندگی پیدا کردید، امّا حقیقت این است که عدم شناخت عقاید دینی، باورها و ارزشهای طرفین، یکی از مهم ترین عوامل بروز چالش ها در زندگی زناشویی می باشد. صادقانه، قبل از ازدواج، عقاید، باورهای خود را بازگو و در عمل نشان دهید، چرا که با گذشت چندی از زندگی مشترک و به خصوص در تربیت فرزندان، عدم تفاهم در این مورد موجب بروز مشکلاتی می شود و شاید هم دیگر نتوانید یکدیگر را تحمّل کنید، البته همواره به یاد داشته باشید در زندگی مشترک انعطاف پذیری و گذشت امری ضروریست.

5. حس مسئولیت و بودن در کنار خانواده: با خود کنار بیایید، یکی از پایه های لازم برای دوام زندگی زناشویی، وقت گذاشتن برای خانواده و بودن در کنارشان است. آیا به آن درجه رسیده اید که بتوانید تعطیلات آخر هفته را با همسر و فرزند خود سپری کنید؟ شاید از دید شما این مسئله خیلی مهم نباشد، امّا همسر و فرزندان آینده تان، از شما انتظار دارند که در تفریحات با آنها همراه باشید و حمایتشان کنید.

6. انتظارات: البته انتظارات و توقعات هر انسانی، به مرور زمان تغییر می کند، امّا نکته ی اساسی این است که هر دو طرف نیاز به احترام و توجه متقابل دارند، با گذشت و درک متقابل می توانید زندگی خود را متدوام کنید.

7. رابطه ی جنسی: شاید برایتان سخت باشد که با فرد مورد انتخاب خود قبل از ازدواج در مورد سکس و مسائل آن سر صحبت را باز کنید، امّا از جهت اهمیت فوق العاده این مطلب در زندگی زناشویی، به تدریج و با زمینه چینی و در نهایت ادب، می توانید نظر یکدیگر را جویا شوید، چرا که عدم رضایت در روابط جنسی، عاملی ویران کننده برای ثبات زندگیست.

8. مسائل مالی: درمورد درآمد و هزینه های زندگی با یکدیگر مشورت کنید، چرا که چیزی نمی گذرد که با عدم توافق در این مسئله، کنترل زندگی از دستتان خارج شده و رو به زوال می رود. بنابراین درباره مخارج، کم کردن هزینه های غیر ضروری با یکدیگر برنامه ریزی کنید و افکار خود را بیان کنید.

9. صرف زمان با یکدیگر: در مورد چگونگی با هم بودن در اوقات فراغت یا یکدیگر صحبت کنید، شاید شما دوست داشته باشید آخر هفته در بستری گرم همراه با همسرتان به تماشای فیلم بپردازید و از لحظات با هم بودن لذّت ببرید، امّا ممکن است وی نظری متفاوت داشته باشد، این مسائل جزئی را شوخی نگیرید و هیچ گاه نگویید:"هرچه تو بگویی!"، چرا که به مروز زمان به دلیل عدم رضایت حس درونیتان، افسردگی روح شما را دربر می گیرد. بنابراین قبل از ازدواج با یکدیگر به توافق برسید.

10. اعتیاد به سیگار، الکل و ...: به عنوان آخرین مطلب ولی در عین حال مهم، به خاطر داشته باشید، دانستن و آگاهی از هر کدام از مصرف مواد اعتیاد آور، سیگار، … در یکی از طرفین و با این آگاهی زندگی مشترک را شروع کردن، به معنای سر کردن و قبول وضعیت وی است. بنابراین قبل از ازدواج ضمن روراست بودن و تبادل نظر در این موارد، در صورت تصمیم قطعی برای ازدواج، باز هم با نگاهی عمقی به این مسئله فکر کنید تا بتوانید کنار بیایید.

 

 

شنبه 1 مهر 1391برچسب:بازیگر مرد ولی در نقش یک زن , :: 12:30 ::  نويسنده : aghil

 

 

بازیگر مرد ولی در نقش یک زن

بازیگر مرد ولی در نقش یک زن

شنبه 1 مهر 1391برچسب:بدون شرح, :: 9:58 ::  نويسنده : aghil

 

بدون شرح

 

شنبه 1 مهر 1391برچسب:بدون شرح, :: 9:49 ::  نويسنده : aghil

بدون شرح

 

شنبه 1 مهر 1391برچسب:بدون شرح, :: 9:37 ::  نويسنده : aghil

 

بدون شرح

تصمیم با شماست

تصمیم با شماست

شنبه 1 مهر 1391برچسب:فشار زندگی, :: 9:10 ::  نويسنده : aghil

 

فشار زندگی

ای خدا چیکار کنم

عقلم به جای قد نمی ده

دارم دیونه می شم

این چه زندگیه که من دارم

همش بد شانسی همش درد سر

چرا نباید اون جوری بشه که من می خوام

 

پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:جوانی کجای که یادت بخیر, جوانی, عسل ,ژل رویال, :: 21:3 ::  نويسنده : aghil

جوانی کجای که یادت بخیر

 

جوانی کجای که یادت بخیر

جوانی کجای که یادت بخیر

فروش عسل و ژل رویال مرغوب 

با ما تماس بگیرید 

09170583150

 

پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, :: 20:42 ::  نويسنده : aghil

 

دور از انتظار نیست

نظز شما چیه

حتما با من هم عقیده هستین

 

 

نظرتون در مورد این مطلب چیه

آیا امکان دارد این اتفاق بیفته

 ه

آخرین نظر هم بدید ببینم دنیا آخرش چی میش

 

 

پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, :: 20:35 ::  نويسنده : aghil

 

آرزوی هر دختری

شوهر ماشین خونه

آرزوی هر دختری

شوهر ماشین خونه

پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, :: 20:27 ::  نويسنده : aghil

 

 

ندیده . فرصت طلب . دیونه . خوش شانس

ندیده . فرصت طلب . دیونه . خوش شانس

ندیده . فرصت طلب . دیونه . خوش شانس

 

ندیده . فرصت طلب . دیونه . خوش شانس

ندیده . فرصت طلب . دیونه . خوش شانس

 

شیطان به جلد شیرین و فرهاد می رود "طنز زندگی!"

من که بعید می دانم تنابنده ای پیدا بشود و حداقل یک بار هم که شده این جمله «پدر عشق و عاشقی بسوزد!» را در زندگیش نگفته و صد البته پشت بندش سری تکان نداده و آهی جانسوز از اعماق وجودش برنیاورده باشد!

گیرم، شما لب به اعتراض بگشایید و چشمهایتان را بدرانید که: نه بابا، ما که اصلاً توی این خط و ربطها نبوده و نیستیم و محال است لحظه ای به این چیزها فکر کرده باشیم؛ چه برسد به اینکه جمله ای بر این منوال و سبک و سیاق و یا در این حول و حوش بر زبان آورده باشیم!حالا اگر زیاد اصرار دارید و یا اگر به قول معروف حسابی دو آتشه باشید، حرفی نیست و زیاد پاپیچتان نمی شوم. فقط چنانچه به تیرج قبایتان برنخواهد خورد لطف نموده و کمی به عقب تر برگردید و بروید توی نخ سالهای گذشته تان و بخصوص سری بزنید به آن دورانی که شور و شر و حال و هوایی داشته و سر و گوشتان به قول معروف می جنبید و گاه گاهی فیلتان یاد هندوستان می کرد.

آن وقت خواهید دید که ای داد و بیداد، شمایی هم که محکم و استوار و رسوخ ناپذیر در مقابل دم گرم عشق و عاشقی سر فرود نمی آوردید؛ همچی بفهمی نفهمی لبخندی از سر عنایت نثار فرموده اید!

باری، شما صلاح کار و بارتان را بهتر می دانید و من هم فضول روزگار کام و ناکامیتان نیستم و اصلاً منظورم از این حرفها چیز دیگری است.

من می خواهم بگویم تا بوده و بوده، بالاخره در هر دوره و زمانه ای، عاشقانی سینه چاک و دل خسته قد برافراشته اند و چون به وصالشان نایل نمی گشتند، فی الفور به یاد عاشق و معشوقهای نامی و زبان در کرده ورد زبانها می افتاده اند و از یاد شوربختیهای آنان دمی به تسلی می افتادند و یا گرومبی توی سرشان می کوبیدند: که ای دل غافل، اگر ما به وصل یار نایل نگشتیم آن بدبختها هم دست کمی از ما که نداشتند، هیچ، بسی بدبخت تر بودند.

بعد می رفتند سراغ کتابها و دوباره و سه باره و ده باره، مصیبتها و پیچ و خمهای بی مروت این راه را مرور می کردند و دِ حالا اشک نریز پس کی اشک بریز!

و باز می دیدند نخیر، کتاب هم افاقه نمی کند. پس هر روز اول صبح و خروسخوان تا که از خواب بلند می شوند، دست و روی نشسته و اول بسم اللهی، چهار زانو به فکر فرو می روند و چپ و راست آه می کشند شاید که ریشهای دلشان اندکی رو به بهبودی نهد!

از آن طرف، حسابش را بکنیم، مگر ما چند عاشق و معشوق با کرّ و فرّ و بی مثل و مانند و زبانزد داریم. اول و آخرش را حساب بکنید و خوب بتکانید، شاید تعدادشان از تعداد انگشتان دست تجاوز نکند. یک لیلی و مجنونی و یک شیرین و فرهادی و خسرو و شیرینی و چندتایی فله، اینور و انور !بنابراین عاشق شکست خورده ما چنانچه در زمره جنس ذکور باشد، می رود سراغ عکس لیلی و شیرین و اگر از طایفه اناث باشد، که عکس فرهاد و خسرو را قاب می کرد و با میخ بالای سرش می کوبد. اما، خودمانیم، تا به حال شده شما عکس واقعی این عشاق نامدار را در جایی یا در کتاب و مجله ای دیده باشید؟ (به گمانم طرح و اتودی و یا زیراکسی از شکل و قیافه شان کسی ندیده باشد، چه برسد به عکس سیاه و سفید و یا 4×6 و 12×9 و بالاتر و رنگی و لیزری و امثالهم) بنابراین مسلما جوابتان منفی است.

پس شک نداشته باشید، عاشق و معشوقهای موضوع بحث خودمان، الکی عکس یار خودشان را قاب می گرفتند و برای اینکه از دم عاشقیشان دنیایی بسوزد به این و آن می گفتند این مثلاً فرهاد است یا شیرین است! طرف هم که در تمام عمرش دک و پوز آن نامداران را ندیده بود به نشانه همدردی سری می جنبانید و با صدایی غمناک زیر لبی می گویند: «آخیش، بمیرم براشون، طفلکیها، چه عاشق و معشوقهایی بودند! اگر دستم به آن آدمهای شقی برسد که نگذاشتند این جوانهای ناکام به کام شوند؛ می دانم باهاشان چکار کنم.»خواهران و برادران گرامی و عشاق ناکام گذشته و حال و آینده!

غرض از این همه مقدمه چینی و صغری کبری کردنها، رسیدن به اینجا بود که خیالتان تختِ تخت باشد، منم همچون شما هرگز قیافه این عشاق نامدار را که ندیده ام، هیچ، چنانچه در کوچه و خیابان و کوی و برزن بهشان بربخورم، بی خیال از کنارشان رد می شوم و راهم را می کشم می روم آن طرف خیابان. انگار نه انگار که اینها همانهایی هستند که صفحه ها در اوصافشان سیاه کرده اند و چه جوهر و مرکبهایی که در وصفشان بر کاغذ نخشکیده است!

بنابراین تمام ماجرایی که مربوط به نفوذ شیطان لئیم در جلد شیرین و فرهاد (از بزرگان عشق و عاشقی و معروف و مشهور نزد عام و خاص) می باشد و حال برایتان مو به مو تعریف می کنم، بی رؤیت چهرگان این دو عزیز شریف بوده و روراستش، همین طوری صدایشان از گوشم گذشته است. اما اصل قصه:

روزی، روزگاری، شیطان بدریخت و شمایل و اکبیری (که معرف حضور همگان می باشد) خمیازه ای کشیده و دوربین می کشد. از بخت بد شیرین و فرهاد صاف توی دوربینش نشستند. شیطان بشکنی زده و پیش خود می گوید: جانمی جان! اینها همانهایی هستند که پی شان می گشتم.

پس دوربینش را کناری گذاشت و بال بال زنان خود را مثل برق و باد در طرفة العینی به آن دو بخت برگشته از همه جا بی خبر می رساند. سپس خودش را باریک کرده و همچون یک جوجه تیغی نابکار، کم کم رسوخ می کند توی جلدشان، و زمانی که درست و حسابی توی جلدشان جاگیر می شود، شروع می کند به تیغ پرانی به این ور و آن ورش.

تا این می شود شیرین رو به فرهاد می کند و می گوید:

ـ فرهادجان، بسکه توی این کتاب نشستم و از جام جم نخوردم، به خدا پوسیدم. آخه تا کی همین طوری خشک بنشینم؟ نه هایی، نه هویی، نه سری، نه صدایی! آخه منم ناسلامتی آدمم. دلم می خواد هوایی تازه کنم. جانِ شیرین، بیا قبول کن و از توی این کتاب بزنیم بیرون. برویم ببینیم توی این دنیای به آن بزرگی چه خبراست. اگر هم دیدیم دنیا به مزاجمان سازگار نیست، جَلدی می دویم و تند برمی گردیم سر جای اولمان و تا آخر عمرمان از سر جایمان تکان نمی خوریم.

فرهاد که چون جان شیرین، شیرین را دوست دارد و هرگز به او جواب رد نداده است، می گوید:ـ شیرین جان، از تو چه پنهان، منم خود، حسابی خسته شده ام. قربان کلامت، چه خوب شد خودت پا پیش گذاشتی. این پا و آن پا می کردم و نمی دانستمچه جوری سر صحبت را باز کنم. باشد. می رویم سر و گوشی آب می دهیم. به قول تو اگر دیدیم جای اولمان بهتر است سر و ته می کنیم جای اولمان. قربان تو خانم چیزفهم! نشد، برمی گردیم و همین جا توی کتاب خودمان تا آخر عمر بیتوته می کنیم.

بعد با خوشحالی دست شیرینش را گرفته و دوتایی از کتاب می پرند بیرون. همین که پایشان به دنیا باز می شود، نفس عمیقی کشیده و هوای دور و

اطرافشان را تا آنجایی که جا دارد توی ریه هایشان می کشند. شیرین که از ذوق و شوق، سر از پای نمی شناسد به فرهاد می گوید:

ـ فرهاد عزیزم، حالا کجا برویم. ما که جایی نداریم تا تویش زندگی کنیم.

فرهاد که سینه را جلو داده است با غرور مردانه اش جواب می دهد:

ـ فکر اونشم کردم. می ریم خونه بابای من.

شیرین تا که این حرف را می شنود یکی از آن نگاههای معروفش را به علامت تشکر و سپاسگذاری نثار فرهاد می کند و می گوید:

ـ وای، چه عالی! چقدر فکر تو خوب کار می کنه. پس بیخود نبوده من عاشق و کشته مرده تو شده ام!

بگذریم، و به این ترتیب آن دو دلداده به طرف خانه پدر فرهاد روانه می شوند.

چند روزی را در آنجا برای خود حسابی خوش بودند و می خوردند و می خوابیدند تا اینکه شبی، زمانی که می خواستند بخوابند، شیرین سر در گوش فرهاد برد و گفت:

ـ فرهاد، امروز که تو خونه نبودی شنیدم مادرت به پدرت می گفت: آخه اینا تا کی می خوان اینجا بمونن؟ مگه چشم ندارن ببینن چه اوضاعیه، چرا دیگه نمی رن پی کار و بارشون؟

از این حرف فرهاد یکه ای می خورد و در فکر فرو می رود. شیرین پشت بندش می پرسد:ـ خوب، نظرت چیه، چیکار می کنیم؟

فرهاد سر بلند کرده و می گوید:

ـ خیالی نیس، فکر اینجاشم کردم. چند صباحی هم می رویم خانه پدر و مادر تو.

شیرین همراه با لبخند شیرینی با خود می گوید:

ـ آه، چه عالی!

چه دردسرتان بدهم، فردای آن روز، آن عشاق زبان در کرده و نامدار، همچون دو پرنده سبکبال، عزم خداحافظی از خانه پدر مادر فرهاد کرده و عازم خانه پدر و مادر شیرین شدند. اما، چند روزی را که در آنجا به خوبی و خوشی می گذرانند، شیرین به گوش فرهاد می رساند که پدرش غریده است: من دختر شوهر ندادم تا برگردد سر جای اولش و زیر بغلم بنشیند و پُر رو کرده، یک نان خور اضافی هم یدکی با خودش بیاورد.

کار به اینجا که می رسد آن دو کم کم حالیشان می شود آمدن توی دنیا و زندگی کردن با آدمیان آن طوری هم که فکر می کردند کار سهل و ساده ای نیست. بنابراین به چاره جویی می افتند تا یک گل جا از خودشان داشته باشند.آن قدر فکر کردند و فکر کردند و حرف زدند و حرف زدند، تا به این نتیجه رسیدند که باید آستینهایشان را بالا زده و هر جوری شده اطاقی برای خودشان دست و پا کنند. با قرض و قوله و کلی منت و بعد از کلی دوندگی، عاقبت اطاقی در حد و حدود پولشان در حومه شهر و در ارتفاع 1800 متری از سطح دریا پیدا کردند.

جانم برایتان بگوید، شیرین خانم که داشت حساب کار دستش می آمد و از رؤیاهای شیرینش عقب نشینی کرده بود؛ در اطاق سرد و خالی زانو به بغل گرفته و در اندیشه ای سخت فرو می رود. اما آقای فرهاد که تحمل این حالت شیرینش را نداشت، نگران و مضطرب می پرسد:ـ هان! ترا چه شده است، شیرینم؟

شیرین تا این کلمات محبت آمیز را می شنود، آماده می شود تا بزند زیر گریه که فی الفور به یاد می آورد فرهاد تحمل دیدن گریه اش را ندارد و گریه شیرین همان و هجوم فرهاد به طرف طناب دار و حلق آویز کردن خود همانا! بنابراین با سختی بسیار گریه اش را فرو خورده و می گوید:

ـ خوب، خودت که می بینی، این که گفتن ندارد!

فرهاد با اراده ای پولادین بار دیگر سینه مردانه اش را جلو داده و با صدایی کلفت کرده می گوید:

ـ فکر اونجاشم کردم!

شیرین از جایش می جهد:

ـ چه فکری، فرهادجانم؟

ـ از فردا می افتم پی مسافرکشی!

و از فردایش، دوباره افتادند پی قرض و قوله و منت از این و آن تا که پول ماشین قراضه ای را گرد آوردند و فرهاد شد مسافرکش مردم.

این که می شود از آن زمان به بعد، فرهاد نیمه های شب خسته و کوفته از مسافرکشی می رسید خانه ـ که در آن وقت بی وقت شیرین بهتر از جانش، در خواب ناز فرو رفته ـ اما وضعشان بفهمی نفهمی سر و سامانی گرفته و کم کم شروع کردند به خرید اسباب و اثاثیه ای و خرت و پرتی برای خودشان.

شیرین هم که دیگر آن دختر چشم و گوش بسته توی کتابها نبود، زنهای در و همسایه و شهر و سر و وضع و مال و منال و زندگیشان را می دید، پیش خود می گفت: به به، چشمم روشن، چرا باید منی که شیرین مشهور و بی مثالم که هر مردی توی خوابش آرزویش را دارد؛ وضعش این طوری بی ریخت باشد؟ ... همه اش تقصیر این فرهاد بی عرضه و بی دست و پاست. حالا می دونم چکارش کنم ...

از آن طرف، فرهاد هم که تا قبل از این فقط شیرین خانم را می شناخت آن هم توی کتابها؛ حالا با هر چرخی توی شهر دهها شیرین ـ و شاید توی دلش می گفت صد بار بهتر و خوش آب و رنگتر از شیرین خودش ـ به چشمش می نشست. پیش خود می گفت:

ـ ای بابا، ما رو ببین دلمان را خوش کرده بودیم به این خاله شیرینمان و فکر می کردیم خدا یکی و زن یکی و آن زن هم فقط، شیرین خودمان. بیا، شهر شیرین بارونه ... زیر هر سنگی رو برمی داری یه شیرین روبه رویت سبز می شه ... ای بخشکی شانس ... بدجنس، نمی گذاشت از توی کتاب بیام بیرون؛ می ترسید چشمم به این شیرینها بخوره و هوایی بشم ... حالا هم که برام یاد گرفته نق می زنه و غر غر می کنه ... یه روز می آرمش توی شهر و خوب می گردونمش تا پُر دلش بدونه شهر پر از شیرینه، این شیرین نشد یه شیرین دیگه ... واله، ما رو ببین عمر و جوونیمونو به پای کی هدر دادیم، فکر می کنه خانم تحفه نطنزه!

چه دردسرتان بدهم، شیرین خانم با آن فکرها و آقافرهاد با این فکرها، توی دلشان برای هم خط و نشان می کشیدند تا آن شب سرنوشت ساز در رسید که فرهاد آمد خانه.

طبق معمول نصفه های شب بود و فرهاد با سگرمه های تو هم و شیرین با توپ پر برخلاف قاعده عشق و عاشقی، منتظر کمترین بهانه ای بودند تا بپرند به جان هم.

شیطان خودمان را هم می گویید راست راست نشسته بود و در شوق و اشتیاق به جان انداختن این دو عاشق و معشوق سابق می سوخت و لحظه شماری می کرد. شیطان سر عاشق خور دو بهم زن، ناخنک می کشید و گاهی توی گوش این و گاهی توی گوش آن چیزی می گفت. خلاصه، دل توی دلش نبود تا هر چه زودتر جنگ و مرافعه راه بیفتد و خودش بنشیند گوشه ای و سیر دلش تماشا کند.

بالاخره این شیرین بود که طاقت نیاورده و با توپ پر گفت:

ـ آهای فرهاد، تا فردا فرصت داری برام یه دست ظروف چینی 260 تیکه بخری. خریدی که خریدی و گرنه هر چی دیدی از چشم خودت دیدی!

فرهاد تا این را شنید گر گرفت و مثل ببر زخم خورده به طرف شیرین براق شد و بدین ترتیب بود که در تاریخ نوشته اند برای اولین بار میان این دو عاشق و معشوق افسانه ای، آنچه نباید گفته شود گفته شد و آنچه نباید رد و بدل شود رد و بدل شد.

در اینجا اجازه می خواهم به حرمت تمام عشق و عاشقهای توی دنیا از بیان چند و چون کلمات و جملات گفته شده صرف نظر بنمایم تا که شاید این حرمت سر جایش بماند و لکه دار نشود.

باری، آن دو پس از یک دعوای مفصل و جانانه و چنگ و دندان نشان دادن به هم، برای اولین بار در زندگی عاشق و معشوقیشان، قهر کرده و رفتند خوابیدند. و از آن شب به بعد هم

در قهر و ناز به سر می بردند تا که خورد و فرهاد بخت برگشته تصادف کرد و ماشین زوار در رفته اش بالکل از حیّز انتفاع خارج شد.

این که شد به اجبار شروع کردند به فروختن خرت و پرتهای زندگیشان و دوباره وضعشان مثل اول و بدتر از روز اول شد.در همین شش و بش فقیری و نداری بود که یک شب شیرین رو به فرهاد کرد و گفت:

ـ فرهاد، می گم، یادش بخیر آن زمانهایی که توی کتابها بودیم و برای خودمان حسابی کیا بیای داشتیم و همه حسرتمان را می خوردند. مگه بد واسه خودمان خوش بودیم؟ بر شیطان لعنت که پاپیچمان شد و مجبورمان کرد سر از دنیا در بیاوریم!

فرهاد که بعد از مدتها لبخندی به لب می آورد گفت:

ـ آی گفتی، شیرین جان. منم روزی صد مرتبه این شیطان بی دین و ایمان رو لعن و نفرین می کنم. همین شیطان بود زیر پایمان نشست و وسوسه مان کرد از توی کتاب بیاییم بیرون.

شیرین که می دید کم کم دارند همان شیرین فرهاد سابق می شوند، گفت:

ـ حالا چی می گی؟ موافقی برگردیم سر جای اولمان؟

ـ البته، شیرین جان بهتر از جانم.

و بدین گونه آن دو دستهای هم را گرفته، چشمها را بسته و جستی زده و خزیدند توی کتاب، سر جای اولشان و تا آخر عمر به خوبی و خوشی با هم زندگی کردند.

پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:گیر دادن بچه به باباش, :: 1:23 ::  نويسنده : aghil

 «بابا جون؟»

«جونم بابا جون؟»

«این خانمه چرا با مانتو خوابیده؟»

«خب... خب... خب حتما این‌جوری راحت‌تره دخترم.»

«یعنی با لباس راحتی سختشه؟»

«آره دیگه، بعضی‌ها با لباس راحتی سختشونه!»

«پس چرا اسمشو گذاشتن لباس راحتی؟»

«.......هیس بابایی، دارم فیلم می‌بینم.»

« باباجون، کم آوردی؟!»

«نه عزیزم، من کم بیارم؟ اصلا هر سوالی داری بپرس تا جواب بدم.»

«خب راستشو بگو چرا این خانمه با مانتو خوابیده بود.»

«چون خانم خوبیه و حجابشو رعایت می‌کنه.»

«آهان، پس یعنی مامان من خانم بدیه؟»

«نه دخترم، مامان تو هم خانم خوبیه.»

پس چرا بدون مانتو می‌خوابه؟»

«خب مامانت این‌جوری راحت‌تره.»

«اون آقاهه هم چون می‌خواسته حجابشو رعایت کنه با کت و شلوار خوابیده بود؟»

«نه عزیزم، اون چون خسته بود با لباس خوابش برد.»

«پس چرا خانمش که خیلی هم خانم خوبیه بهش کمک نکرد لباسشو در بیاره؟!»

«چون می‌خواست شوهرش روی پاهای خودش بایسته.»

«واسه همینه که شما نمی‌تونید روی پاهای خودتون بایستید؟»

«عزیزم مگه تو فردا مدرسه نداری؟»

«داری می‌پیچونی؟»

«نه قربونت برم عزیزم، اما یه بچه خوب که وسط فیلم این‌قدر سوال نمی‌پرسه؛ باشه عسل بابا؟»

«اما من هنوز قانع نشدم.»

«توی این یک مورد به مامانت رفتی؛ خب بپرس عزیزم.»

«چرا باباها توی تلویزیون همیشه روی مبل می‌خوابن؟»

«واسه اینکه تخت‌خوابشون کوچیکه، دو نفری جا نمی‌شن.»

«خب چرا یه تخت بزرگتر نمی‌خرن؟»

«لابد پول ندارن دیگه.»

«پس چرا اینا دوتا ماشین دارن، ما ماشین نداریم؟»

«چون ماشین باعث آلودگی هوا می‌شه، ما نخریدیم عزیزم.»

«آهان، یعنی آدما نمی‌تونن هم‌زمان دوتا کار خوب رو با هم انجام بدن؛ اون آقاهه و خانومه که حجابشون رو رعایت می‌کنن، باعث آلودگی هوا می‌شن، شما و مامان که باعث آلودگی هوا نمی‌شین حجابتون رو رعایت نمی‌کنین؛ درست گفتم بابایی؟»

«آره دخترم، اصلا همین چیزیه که تو می‌گی، حالا می‌شه من فیلم ببینم؟»

«باشه، ببین بابایی اما تحت تاثیر این فیلم‌ها قرار نگیری بری ماشین بخری‌ها، به جاش برو به مامان یاد بده حجابشو موقع خواب رعایت کنه که تو این‌قدر موقع جواب دادن به سوالاتم خجالت نکشی!»

 



 

چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:دوست میدارم , بی تو هرگز, :: 23:46 ::  نويسنده : aghil

ا

 

 

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگه خودتون خوش آمدین
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان چه دوس دارین و آدرس amrican.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 51
بازدید ماه : 270
بازدید کل : 49225
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 2



>