چه دوس دارین
معماري روانشناسی طنز تجارت آینده زندگی
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||
یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 23:10 :: نويسنده : aghil
همه ما کسانی رو دوست داریم بعضی ها هم ما رو دوست دارند ولی حالا اگه یکی دوسمون نداشته باشه و یا انقدری که ما می خوایم ازمون خوشش نیاد، باید چه کار کنیم؟ هر کسی دوست داره که دیگران عاشقش باشند.
منبع این نوشته ها : منتخبی از تجارب شخصی برخی افراد یا گروهی از آنان و یا برخی از تحقیقات ، آزمایشات و احتمالات بوده.
یقینا هر کسی می تونه تجاربی رو برای محبوب کردن خودش و یا عاشق کردن دیگران کسب کرده باشه.لطفا برای تکمیل و بهتر شدن مطالب زیر نظرات خود رو در مورد این موضوع در بخش نظرات گذاشته تا بعد از بررسی در وبلاگ به نمایش در آید
نکته : مطالب زیر به ترتیب عمق عاشقیت مرتب شده ، پیشنهاد میشه از اول به سمت پایین خونده بشه چون در صورت مختلت خونده شدن احتمال سر در گم شدن خیلی زیاده.
چگونه کسی را عاشق خود کنیم؟
اگه کسی هنوز حس بدی نسبت به ما نداشته باشه خیلی راحت تر می تونید اون رو عاشق خودتون کنید.
1. رعایت اعتدال در رابطه
اول از همه باید این نکته رعایت بشه که نباید بیش از حد به طرفتون نزدیک بشید و همش کنارش باشید.سعی کنید این رابطه رو معمولی جلوه بدید. حتما یه چیزی بوده که گفتن دوری و دوستی. همیشه بودن، باعث میشه حس قشنگ دلتنگی از بین بره و شما تکراری به نظر بیان البته زیاد دور بودن هم خوب نیست چون ممکنه کم کم از یاد برید و فراموش بشید.
2. صمیمیت به مرور زمان
یکدفعه صمیمی نشید بلکه سعی کنید کم کم و به مرور زمان صمیمیت بیشتری پیدا کنید. صمیمیت بیش از حد باعث زدگی و خستگی طرفتون از شما میشه.
3. داشتن آشنایی که با طرفتون نزدیکه
اگه یکی رو داشته باشید که به طرفتون نزدیک باشه خیلی خوبه. چون می تونید بوسیله اون اولا اطلاعات خوبی رو ازش بدست بیارید مثل : چیزهای مورد علاقه اش ، حس اون نسبت به شما ، کارهای روزمره اش و ... و همچنین از اون می تونیم به عنوان یک انتقال دهنده اخبار از طرف خودتون استفاده کنید. به صورت زیر :
ازش بخواهید که وقتی با طرفتون هست در مورد شما و قابلیت هاتون و خوبی هاتون صحبت کنه البته همون اندازه که هستید یا دارید نه بیشتر چون دروغ می تونه اولین قدم برای تنفر از شما بشه.
4. حقیقت گو باشید
همیشه سعی کنید آنچه هستید و آنچه می تونید در آینده باشید را بگویید نه بیشتر.
شاید با تعریف بیش از حد از خود در مورد کارهای آینده محبوبیتی کسب کنید اما این کار در آینده در صورت انجام ندادن می تونه از شما یک آدم بی دست و پا رو برای طرفتون تعریف کنه و در صورت انجام دادن سطح توقعات رو بالا ببره.
5. در ابتدا در مورد کارهای روزانش صحبت کنید
کارهای روزانه طرفتون رو بدونید و در ابتدا در مورد اون ها باهاش حرف بزنید و صحبتون رو پراکنده نکنید
6.تفاهم ها رو به زبون بیارید
چیزهای مورد علاقه طرفتون رو به صورتی بفهمید ( البته بهتره اون نفهمه که می دونید) و از اونا استفاده کنید و یا در موردشون بپرسید
مثلا اگه فهمیدید طرفتون به آب پرتقال علاقه داره، از اون بپرسید : نظرت با خوردن یه لیوان آب پرتقال چیه؟ و یا می تونید بگید : من آب پرتقال خیلی دوست دارم تو چی؟ مطمئنا اون با شنیدن این حرف سر شوق میاد و میگه : چه تفاهمی.
7.ازش به عنوان یک حلال مشکلات استفاده نکنید
هیچ وقت مشکلات خود رو به صورت آشکار بیان نکنید و بزارید شما برای اون یک تکیه گاه باشید. سعی کنید طوری باشید که از با شما بودن لذت ببره
8.به بهترین شکل حرف بزنید
درست و به آرامی حرف بزنید، شمرده و کوتاه. هرگز عصبانیت خود رو در صبحت کردنتون بروز ندید.اجازه حرف زدن به طرفتون رو بدید.
سعی کنید شما سوال کننده باشید در حالی خود جواب سوال را می دونید تا شاید وقتی جواب درستی نداشت احساس حقارت نکنه و شما به آرامی اون رو جبران کنید.
9.لبخند بزنید و مهربان باشید
لبخند رو با خود داشته باشید و برای تایید صحبت های طرفتون حتما از بله به همراه لبخند استفاده کنید. به طرفتون بفهمونید از اینکه باهاش هستید لذت می برید.
همچنین اصل مهم مهر و محبت باید تا همیشه پای بر جا باشه و هرگز فراموش نشه.
10.ساده ولی زیبا وشیک باشید
سعی کنید چهرتون رو همیشه شاداب داشته باشید و هیچ وقت آشفته نباشید. لباس هایی که بهتون میاد و طرفتون هم خوشش میاد بپوشید.
زیبایی رو به طوری ذاتی نشون بدید و از آرایش هایی که موجب زیبایی افراطی میشه استفاده نکنید چون ممکنه وقتی طرفتون شما رو در حالت عادی ببینه از شما دل سرد بشه.
11.در مورد مسائلی مانند : عشق حرف بزنید
در مکالمات از خودتون ( شما و طرفتون ) حرف بزنید، البته به اندازه. بعضی وقت ها در مورد عشق ، دوست داشتن ، حس قشنگ عاشق شدن و از این موارد به صورت سوال جوابی حرف بزنید و نظرش رو بدونید.
12.پرسش های منفی تضمینی بپرسید
گاهی اوقات پرسیدن سوالاتی به صورت منفی که خودتون جوابش رو می دونید باعث میشه طرفتون عشقش رو نسبت به شما نشون بده.البته حتما باید خودتون قبل جوابش بدونید در جواب چه خواهد گفت. این تکنیک می تونه برای خیلی ها موثر باشه.
مثلا ازش بپرسید : تو از من بدت میاد، مگه نه؟ ( البته اگه مطمئنید میگه نه خیلیم دوست دارم ، بپرسیدا) طرفتون چند ثانیه به فکر فرو میره و بعدش جواب مورد علاقتون رو بهتون میده و البته این سوال اون رو به این فکر فرو می بره که چرا همچین حرفی رو زد و از اون به بعد سعی میکنه عشقش رو نسبت به شما بیشتر نشون بده./ بیش از حد از این روش استفاده نکنید.
13.هدیه بدهید
به مناسبت های مختلف و یا بی دلیل به طرفتون کادو بدید.
بهتره در ابتدا کادوهای بسیار گران بها خریداری نکنید چون این امر بی دلیل باعث بالا رفتن سطح توقع طرفتون میشه و اگر روزی شما به مناسبتی کادوی مورد علاقه اش رو که ممکن بسیار گران بها هم باشه تهیه نکنید موجب شده علاقه طرفتون بهتون صفر بشه.
این به این معنی نیست که طرفتون به خاطر پول و یا کادوهاتون شما رو دوست داره بلکه خودتون این طوری بهش فهموندین و سطح توقع اون رو بیش از اندازه کردید.
هدیه ای بدید که بسیار مورد استفاده اش باشه تا هر وقت ازش استفاده میکنه به یاد شما بیوفته. شما هم ازش بپرسید که از اون کادو استفاده می کنه و یا ازش خوشش اومده.
14.احترام بزارید
همیشه برای طرفتون احترام فوق العاده ای قائل شوید. هیچ گاه در مکالتون دیگران رو ازش برتر جلوه ندید، هر چند در ظاهر شایذ عکس العملی نداشته باشه اما در درون با خود هر لحظه به یاد حرفتون می افته و غصه می خوره که امکان کم رنگ شدن عشق و عقده شدن این موضوع هست.
15.بدی هاش را هرگز بهش نگوید
به طرفتون بدی هاش رو به طور آشکار نگید بلکه سعی کنید اون رو حل کنید و یا بهش بفهمونین بدی هاش و مشکلاتش رو دوست دارید حل کنید
16.خوبی هاش رو براش تکرار کنید
هر فردی به طور ذاتی برخی خصوصیات رو داره که موجب برتری اون نسبت به بقیه میشه .
مثلا اگه نقاشیش خوبه می تونید در مورد این موضوع پا فشاری بیشتری کنید و اون برای دارا بودن این خاصیت تحسین کنید.همچنین قابلیت های خودتون رو بهش نشون بدید تا احساس افتخار کنه.
17.خودتون عاشق باشید
برای اینکه کسی عاشقتان باشد بهتر است در ابتدا خود یک عاشق واقعی باشید و این رو بارها به طرفتون ثابت کنید.
18.الگو عشق برای خود داشته باشید
خود را باور داشته باشید . امیدوار به آینده و به خدایتان زیاد فکر کنید چون او خالق عشق است . اگه به یک عشق واقعی فکر می کنید خدا بهترین و بزرگترین عاشق است پس بهترین الگو در نزدیکی شماست.
19.از عشقتون سو ء استفاده نکنید
نزارید عشقی که دوست دارید طرفتون بهتون داشته باشه باعث بشه اون چیزی رو از دست بده و یا بعدا پشیمون بشه. باهاش زیاد در مورد این موضوع حرف بزنید.
بیش از خودتون به فکر اون باشید تا به این صورت عشق خودتون رو ثابت کنید.
20.ثابت کنید یک همدم خوب می تونید باشید
به طرفتون این اطمینان رو بدید که می تونه با شما درد و دل کنه و رازهای خودش رو بهتون بگه.باید بهش ثابت کنید بهترین مأمن اسرار و یا همدرد براش هستید.
چون معمولا افراد رازهای دل و درد و دل هاشون رو به نزدیکانی که خیلی دوسشون دارند میگند پس از این طریق شما می تونید فرد مورد علاقه طرفتون باشید.
قدرت عشق رو باور داشته باشید که می تونه آدمی و زندگیش روبه کلی متحول کنه، پس عاشق باشید و دیگران رو عاشق کنید.
همیشه این رو به خاطر داشته باشید که خداوند مهربون، بهترین و بزرگترین عاشقه.
یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 23:5 :: نويسنده : aghil
همه ما کسانی رو دوست داریم. گاهی اوقات به مناسبت های مختلف برای خوشحال کردن اونها کادویی بهشون می دیم.
حالا بهترین کادو چیه ؟ اونم برای کسی که خیلی دوسش داریم و می خوایم این رو با کادو دادنمون بهش بفهمونیم. این کادو می تونه به مناسبتهای مختلف مثل جشن تولد، سالگرد ازدواج، سالگرد آشنایی، ولنتاین و یا امثال این باشه.
مطالب زیر شاید بتونه برای شما که قصد تهیه یک هدیه رو دارید اونم برای عشقتون ، خیلی موثر باشه.
در انتخاب یک هدیه باید به چند نکته توجه کرد:
شاید به نظر شما یک کتاب برای طرفتون هدیه مناسبی به نظر برسه ولی مهم تر از اون انتخاب این کتاب است که حتما باید روش دقت کنید.
عاشق باشید : شاید در ابتدا تهیه یک هدیه کار ساده ای به نظر بیاد و اولین چیزی که به نظر خوبه رو برای هدیه دادن انتخاب کنید ولی اگر عاشق طرفتون باشید خود به خود شوق و سلیقه شما باعث میشه که بهترین هدیه رو انتخاب کنید.
هدیه شما اولا نشون دهنده شخصیت شماست و دوما ارزشی که برای طرفتون قائل می شید رو نشون میده.
هرگز کادوی گران قیمت نمی توند بهترین هدیه باشد : این امر بی دلیل باعث بالا رفتن سطح توقع طرفتون میشه و اگر روزی شما به مناسبتی کادوی مورد علاقه اش رو که ممکن بسیار گران بها هم باشه تهیه نکنید عشق اون نسبت به شما کم رنگ خواهد شد.
این به این معنی نیست که اون به خاطر پول و یا کادوهاتون شما رو دوست داره بلکه خودتون این طوری بهش فهموندین و سطح توقع اون رو بیش از اندازه کردید.
شناخت کافی از طرفتون داشته باشید : هر چه کادوی شما به سلیقه طرفتون نزدیک تر باشه کادوی جالبتری براش خواهد بود. همچنین مسائلی مانند رنگهای مورد علاقه اش و شناخت طبع اون و دونستن اینکه اون از آرام و خلوت بودن بیشتر خوشش میاد و یا از شلوغی و یا امثال اینها باعث میشه خیلی راحتر به بهترین هدیه دست پیدا کنید.
در مورد هدیه که می خواهید بدهید فکر کنید : آیا کارایی برای طرفتون داره ؟ مطابق با سلیقه اش است؟ در سطح فکری اون قرار داره؟
کادویی تهیه کنید که که بسیار مورد استفاده اش باشه تا هر وقت ازش استفاده میکنه به یاد شما بیوفته. شما هم ازش بپرسید که از اون کادو خوشش اومده و یا ازش استفاده می کنه؟
دقت کنید که برای کسی دیگر می خواهید چیزی بخرید نه خودتون : بعضی موقع ها آدم فراموش میکنه که طرفشون باید از این کادو خوشش بیاد نه فقط خودشون.
معمولا دختر ها به ظرافت و زیبایی کادویی که میگیرند بیشتر دقت میکنند و پسر ها هر چند ممکن است به زیبایی توجه داشته باشند البته نه به اندازه دختر ها ولی اصلی ترین چیز برای آنها کارایی آن هدیه برایشان است.
مثلا اگر کتابی را به یک دختر هدیه دهید. موضوع کتاب ، نام نویسنده ، سبک ( طرز نگارش ) نویسنده و حتی جلد کتاب و تاریخ نشر کتاب می تواند برای او اهمیت زیادی داشته باشد.
ولی اگر کتابی را به یک پسر هدیه دهید اولین چیز مهم برای او کارایی آن کتاب و شاید بعد از آن موضوع و حتی قمیت آن کتاب باشد.
نحوه کادو پیچ کردن : اگر توانسته اید کادو مورد نظر خود رو تهیه کنید بسرعت اون رو کادوپیچ نکنید. سلیقه بخرج بدید و یک کاغذ کادو که مطابق با رنگ مورد علاقه طرفتون هست رو برای کادو پیچ کردن تهیه کنید و البته بهتر است قبل از آن چند خطی با دست خط خودتان روی کاغذی نوشته و در درون آن قرار دهید. جملات زیبا بکار ببرید.
خودتون رو برای کادو دادن آماده کنید : در نهایت وقتی بهترین کادو رو به بهترین شکل کادو پیچ کردید برای دادن اون به طرفتون خودتون رو آماده کنید و حتما در هنگام دادن آن لبخند بزنید
امیدوارم این مطالب تونسته باشه گره از کاری باز کرده باشه
دوست گلم حتما نظر خودت رو برای بهبود مطالب در مورد این موضوع در بخش نظرات قرار بده تا بعد از بررسی در وبلاگ به نمایش در بیاد. این به این معنی است که بازدیدکنندگان این وبلاگ نظر شخصی شما رو مورد مطالعه قرار میدهند و دست کم ممکن است به کسی کمکی کرده باشی. ممنون
یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 22:59 :: نويسنده : aghil
یکی می گفت : دیگه هیچ کی نمی تونه عاشق بشه و هر کس گفت که عاشق شده دروغ می گه. خیل با یقین حرف می زد.نمی دونستم جوابش در جوابش چی بگم. مگه عاشق شدن مراحل خاصی رو در پی داره که هیچ کی نمی تونه اونا رو طی کنه... . بازم نمی دونستم.
خوب دوستان هدف من از دعوت شما ضمن بازدید کلی از وبلاگم این بود که جواب شما رو نسبت به این سوال ها بدونم، اینکه :
چه جوری بفهمیم که عاشق شدیم؟ اصلا کسی دیگه عاشق می شه؟ حالا اگه عاشق شدیم چه جوری به دیگران بفهمونیم که عاشق شدیم؟ اصلا چه جوری آدم عاشق می شه؟
لطفا جواب های خود را در بخش نظرات گذاشته تا بعد از بازرسی در وبلاگ به نمایش در آید. ممنون
یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 22:41 :: نويسنده : aghil
گاهی پیش می آید که شما واقعا عاشق یک دختر شده اید و دوست دارید به او برسید ولی نمیونید چطوری.نوشته های این پست به شما کمک می کند تا با دختر مورد علاقتان دوست شوید.
برای دوست شدن با یک دختر یا اصطلاحا مخ زدن آن باید چند مرحله خیلی راحت را طی نمایید که ما این مراحل را به ترتیب در پایین آورده ایم.البته این رو بگم که نوشته های این پست برای کسایی هستش که عاشق دختری شده اند و در این بلاگ جایی برای هوس بازان نیست.همچنین پیشنهاد میکنم تا وقتی واقعا عاشق یک دختر نشده اید به دوستی باهاش فکر نکنید.
اولین قدم برای دوستی
قبل از آنکه به دختر مورد علاقتان پیشنهادی دهید بهتر است جوابش را در قبال پیشنهادتان بدانید.یعنی مطمئن شوید جواب دلخواهتان را به شما می دهد.باید بدانید با کسی دوست نیست.شرایط دوستی با پسری را دارد؟ و مواردی دیگر که سعی کردیم به بهترین شکل دسته بندی کنیم
خودتان را به او نشان دهید
قبل از پیشنهاد به او بفهمانید که دوسش دارید.اعتماد به نفس داشته باشید، هر باری که اون رو می بینید خودتون رو بهش نشون بدید.نگاش کنید و بذارید بفهمه که متوجه اش هستید (البته نه طوری که ناراحت بشه). معمولا دختر ها وقتی یه پسر رو در روز چند بار میبیند، در مورد اون پسر فکر میکنند.( بهتر است در این مواقع در نهایت شیک پوشی بر سر ببرید و یک پسر با شخصیت باشید و متفکر باشید ) .
خدا را فراموش نکنید
حالا که شما واقعا عاشق شده اید فکر کنم بهترین کمک کننده به شما خدای مهربون باشه.ازش بخواین کمکتون کنه، بهش ایمان داشته باشید.
بنده به شخصه وقتی عاشق شدم خیلی از خدا خواستم کمکم کنه تا به عشقم برسم و خدای مهربونم لطف کرد و همه چیز رو راست و ریست کرد تا من و عشقم بهم برسیم. یادتون نره برای خدا رسوندن دو نفر بهم کاری نداره.
بهترین محل و موقعیت برای پیشنهاد
سعی کنید بهترین مکان را برای پیشنهاد دادن انتخاب کنید تا دختر مورد علاقتان در تنگای مکانی جواب عجولانه به شما ندهد.این مکان باید قابلیت حداقل چند ثانیه فکر کردن رو به او بده و از اونجا که شما از قبل بهش فهموندین که دوسش دارید،آنها را در ذهنش مرور کند. در این محل نه شما و نه او نباید هیچ استرسی داشته باشید.
در این مکان بهتره شما تنها باشید و واسطه ای نگیرید (چون در این مواقع شما پسر دست و پا چلفتی به نظر میایید و دخترها از این پسر ها خوششان نمی آید). و همچنین بهتره طرف مقابل هم تنها و یا حداقل با یکی از دوستانش باشد.
باید و نباید ها در هنگام دوستی
یادتان نرود شما باید جلو بروید و سر صحبت را باز کنید.اعتماد به نفس داشته باشید و همه چیز را عادی جلوه دهید.مودب باشید و با احترام و شمرده حرف بزنید.خود را هرگز از او برتر ندانید.
عاشق طرفتان باشید و این را با حرف زدنتان ثابت کنید.دروغ نگویید زیرا تمام بدبختی ها از دروغ شروع می شود.
فاصلتون رو حفظ کنید و زیاد بهش نزدیک نشید یادتان نرود او در حال حاضر هیچ نسبتی با شما ندارد.
پیشنهادتون رو مطرح کنید ( تمایلتان به دوستی )
بعد اینکه موارد بالا رو به خوبی پشت سر گذاشتید و دختر مورد علاقتان هم میدونه که چقدر شما دوسش دارید و شما هم مطمئنید جوابش جواب دلخواه شماست دیگه باید دست بکار بشید.
اینکه چگونه تمایل خودتون برای دوستی رو بهش بگین خیلی مهمه. در این مواقع شما باید نسبت به شناختی که از طرفتون دارید حرف بزنید.
بهتره جمله و راه متفاوت را بکار ببرید و جملتان کلیشه ای نباشد.( زیرا دختران معمولا در روز چند باری از این جملات را می شنوند، یا نسبت به این جمله حساسیت دارن و یا بدون اعتنا میگذرند ) .
جملات پایین می تونه کمکتون کنه:
در تمام موارد پایین شما باید موارد بهترین مکان و باید و نباید در هنگام پیشنهاد که در بالا قید شده را رعایت کنید.به جلو بروید و خیلی مودبانه سر صحبت را باز کنید
دختر مورد علاقتان در خیابان و یا فروشگاه میبینید: می تونید این طوری بگید:
راستش الان چند وقته که می خوام یه چیزی به شما بگم ولی نمی دونم چطوری... .من از شما خوشم اومده... دوستون دارم.با من دوست میشید؟
و یا بسته به مکان و شخصیت طرفتون می تونید این طوری بگید:
راستش الان چند وقته که می خوام یه چیزی بهتون بگم ولی نمی دونم چطوری.... فکر نکنم اینجا جای مناسبی باشه، اگه میشه یه جای مناسب تر بریم.من یه کافی شاپ خوب سراغ دارم..
اگه به فکر فرو رفت و یا گفت نمیشه، سریع بگویید: تنها 10 دقیقه وقتون رو بیشتر نمی گیرم. اجازه بدید حرفای دلم رو بزنم. در این 10 دقیقه ثابت کنید که عاشقش هستید.
دختر مورد علاقتان همسایه یا اقوامی که می شناسید باشد: می توانید اینگونه بگویید:
ببخشید «اسم کوچک دختر» خانوم... .راستش الان چند وقته تو دلم یه چیزی هست که می خوام بهتون بگم ولی روم نمیشه... . من از شما خیلی خوشم میاد یعنی دوستون دارم. با من دوست میشید؟
اگه سکوت کرد و یا به فکر فرو رفت و یا سریع جواب منفی داد. خیلی سریع بگوید : خواهشا روش فکر کنید منتظر جوابتون می مونم.
دختر مورد علاقتان هم کلاسی و یا هم دانشگاهیتان باشد: می توانید اینگونه بگویید :
ببخشید خانوم « فامیلی دختر » .... راستش نمی دونم چطوری بگم... (چون شما با رفتارتون از قبل بهش ثابت کرده اید که دوسش دارید او در این لحظه دو زاریش می افتد و به حرف شما بیشتر توجه می کند. رومانتیک تر حرف بزنید)
ادامه بدید: شاید خودتون هم فهمیده باشید.من از شما خوشم اومده، دوستون دارم. با من دوست میشید؟
و یا : انگاری شما رو خدا بهم نشون داده . بعد اولین دیدنتون یه جور خاصی شدم. چند وقته دلم پیشتون گیره. باهام دوست میشید؟
پیشنهاد میکنم چکیده از هر کدوم البته با توجه به موقعیت خودتون رو انتخاب کنید و یا بهتره خودتون یکمی خلاقیت بخرج بدید و جملات رو متناسب با حال خودتون تغییر بدیدن. امیدوارم موفق بشید.
اگر جواب رد شنیدید
شما یک عاشق واقعی هستید و نباید به همین زودی ها جا بزنید. شاید او بخواهد شما را آزمایش کند که چگونه آدمی هستید. بعد مدتی دوباره به سراغش بروید و برایش واضح تر توضیح دهید.
آنچه در دلتان هست را بطور صمیمی تر از دفعه اول بیان کنید. امیدتان به خدا باشد.
پا فشاری شما نشانه علاقه شما به طرفتان است پس نباید این پا فشاری موجب ناراحتی او شود که این یعنی عدم علاقه شما به او.
یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 17:45 :: نويسنده : aghil گناه من عاشق شدن بودگناه من عاشق شدن بود ، اشتباه من با تو ماندن بود .
آغازی شیرین، اما قصه ای تلخ از عشق من و تو. کاش قصه عشقمان همچو آغازش شیرین بود، همان قصه ای که تو مجنون بودی و من لیلی تو گناه خویش را میپذیرم اما افسوس که دیگر راهی برای بازگشت ندارم و تمام پلهایی که با شوق و شور از آنها عبور میکردم شکسته شده اند. اما با خود عهد بسته ام حالا که گناه کردم دیگر اشتباه نکنم. تنها من مانده ام و یک بی وفاو یک عالمه اشک در چشمانم. آرزو دارم تنها یک راه برای بازگشت داشته باشم تا بتوانم همان دختر تنهای قصه ها باشم. همان دختری که نه غمی در دل داشت و نه حتی لحظه ای دلتنگ کسی میشد. همان دختری که برای خودش در رویاهایش آرزوهای شیرینی در سر داشت. اگر میدانستم پایان قصه عشق اینگونه است اگر میدانستم در عشق بی وفایی ، و خیانت است هیچگاه این قصه تلخ را آغاز نمیکردم.پایان قصه من و تو تلخ ترین پایانی است که هیچگاه حتی در خواب نیز آن را تصور نمیکردم. از همان لحظه ای که عاشقت شدم و آن لحظات شیرینی که با تو سپری کردم پیدا بود که عشق من و تو هیچگاه پایانی نخواهد داشت،اما اینک پی برده ام که هیچ عشقی در این زمانه وجود ندارد. اگر میدانستم پاسخ عشق به محبت هایم، اشکهایم، دلتنگی هایم ،شکنجه هایم ، سختی هایم، اینهمه بی وفایی و بی محبتی و بی خیالی است هیچگاه عاشق نمیشدم. آری گناه من عاشق شدن بود و اشتباه من با تو ماندن، گناه خویش را میپذیرم و با خود عهد بسته ام که دیگر اشتباه نکنم!
![]() یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 17:40 :: نويسنده : aghil توبيزارم كردي ازاين دنياسلام عشقم اميدوارم اينارو يه روزي بخوني فقط فقط به اين اميد مي نويسم دارم براهميشه ساكت مي شم دارم باهات وداع مي كنم گل نازم حلالم كن كه بايدازلحظه هات برم به جرمي كه نميدونم؟نمي دونم قول قرارمون چي شد؟روياي عاشقيمون كجارفت؟رفتن پرازدرده برام ،ديگه مي سپرمت به سرنوشت ،نفرين به اين قصه تلخ،نفرين به اين سرنوشت ،نفرين به تموم خاطره ها،حالاكه بهت نيازداشتم رفتي؟؟؟آخ خدا حسرت لمس بودنش به دلم موند....توكه مي گفتي تاته خط باهامي ،چرارفتي ودستوپاهاموبادردبستي ،هان چرارفتي؟؟رفتي چقدرراحت..ومن اينجاباتنهايي وغم نبودنت سرمي كنم...باوركني يانكني فاصلمون زياد شده ....ديگه بارآخره كه مي سپرمت به سرنوشت ...نمي دونم بايدبه چه جرمي ازيادت برم...............هميشه عاشقت مي مونم...خاطره هام پيشت بمونه آره عشقم ديگه كسي نيست كه باحرفاش آزارت بده ديگه تحمل ندارم يعني واسم طاقتي نمونده خيلي حرف دارم باهات اما هيچ وقت نخواستي گوش بكني كه درنبودت چي مي كشيدم منم مي خوام برم فقط يادت نره اگه اين ورا اومدي سرخاكم بياي تابدوني هنوزم چشم انتظارتم.....هنوزم دوست دارم،هنوزم مي ميرم برات، اماتومنودوست نداشتي اما ناراحت نباش رويات جاش خوبه وهميشه برات دعامي كنه وهميشه به يادته بااينكه زيرخاك خوابيده ....يادته وقتي حرف ازمردن مي زدم چقدرناراحت ميشدي ...گلم ديدي بالاخره روياي تو هم مرد........... دلت با من نبود....... خداحافظ عشق من....
حراج به گوشه ای مینشینم جلوی آب ...
زلالی آب منو یاده چشمات میندازه ... بغض وجود مد پر میکنه !آه ... سرمو روی پاهام میذارم دستامو زنجیر پاهام میکنم ... و به دور ترین نقطه ی آب خیره میشم ! نسیم سوزناکی به گونه هام میخوره . اسمشو حس لطیف نمیذارم نه ... حس لطیف حس دستات روی گونه های خسته ام بود !!! دسته بادو پس میزنم شاید مثله هم باشید ولی من وفاداری بلدم ... میدونی ... ازم رو برمیگردونی و بی اعتنا از حسم رد میشی ... از من.از عشقم. دستای گرم و مهربونت دیگه وجوده سردمو گرم نمیکنه عزیزم ! دارم ازت میپرسم : سر عشقم چی آوردی که باورت نداره ؟ ؟ ؟ منو به کی فروختی عشقه من ؟ کی رو دلت زدی حراج ؟ دیگه باورت ندارم گل من ... ولی بازم نمینویسم روی قلبم " حراج " آخه من ... مثله تو نیستم ... هنوزم دوست دارم مثله همیشه !
خداجونم امروز واسه ی شکایت اومدم.. اومدم ازت بپرسم چرا موقع باریدن بارون به بچه ایی باید ذوق چتر جدیدشو داشته باشه و خوشحال باشه و به بچه ی دیگه ناراحت و گریون واسه ی کفش پارش ...؟ چرا باید یکی با بریدنش یاد بد خاطره ی زندگیش..از دست دادن یارش بیفته اشکاش روون بشه و یکی دیگه یاد قشنگترین خاطراتش..رسیدن به یارش بیفته... چرا یکی اینجا داره توی لجن دست وپا میزنه و یکی دیگه اون سردنیاداره به معنای واقعی زندگی میکنه... چرا یکی باید توی حسرت داشتن پدر باشه و یکی دیگه....! چرا اینقدر تفاوت بین ادماست...؟ چرا یکی از بامرام بودن و بامعرفت بودن هیچی نصیبش نمیشه و یکی با نامردی و بی معرفتی همه ی دنیارو بدست میاره..؟ چرا یکی از خوشبختی زیاد نمدونه باید چیکار کنه و یکی از بدبختی..؟؟ چرا بیشتر عاشقا باید توی حسرت داشتن عشقشون بسوزن و دم از بی معرفتی نزنن.. چرا بچه ایی توی حسرت داشتن یه دوربین برای عکس گرفتن از گل های قشنگ توی باغ باشه و یه بچه ی دیگه تک تک اون گل هارو پرپرکنه... +من بین این همه چرا گم شده ام نمیفهمم که چرا؟؟گم شده ام و کسی نیست که دستانم را بگیرد و راه را نشانم دهد حتی خود تو... گم شده ام نمیدانم من چرا؟؟افسوس میخورم اما چرا..؟؟ +نمیدونم چی شد یهو اینطور اسیرت شدم...اصلا چرا؟؟ بخاطرچه چیزت بودکه گرفتارت شدم...؟؟ من ماهی کوچکی بیش نیستم در این اقیانوس عمیق و وسیع چطور تورا ازبین این همه راه ابی پیدا کنم...؟تو اقیانوس شو تا من درونت شنا کنم...!
یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 17:12 :: نويسنده : aghil از وقتی رفتی تاحالا همش تو فکرم که چرا؟ چرا اومد سراغمون غمودلمون شد ماتم سرا... این عشق خوش رنگ و اب اخر رسید به انتها... قسم دادم به اون خدا تا عشقو گذاشت توی دلم.. کاش خاطرات اون سالها میومدن توی خاطرمون... هر کی میید ما رو یه جا غبطه(میخورد به عشق ما... چی شد یهو به این سادگی رسید به انتها.. قصه ی دل دادگی ها اخر رسید به انتها... باعث این جدایی هر روز بشینه به عزا... +روزای اول میگفتی اگه ماهی ام بشی توی یه اقیانوس بزرگ من ماهی گیر میشمو تورت میکنم..حالا منه ماهی رو بد عادت به تورش کرد و توی اقیانوس پر از نهنگ تنهام گذاشت... دیدی چه راحت؟؟ یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 17:10 :: نويسنده : aghil همه چیز مجاز است..جز اینکه مانع عشق شوی
+هر که دل میبندد باید بداند چگونه خود را گم کند و دوباره پیدا کند... +برای دلاور نور چیزی به عنوان عشق غیر ممکن وجود ندارد... نه سکوت اورا میترساند... نه بی اعتنایی ... او میداند در پشت نقاب سردی که مردم بر چهره دارند دلی اتشین می تپد.. بدون عشق او هیچی نیست... اری من بدون عشق و عشق ورزیدم در این دنیای سرد هیچ نیستم.. بیا و بار دیگر دستان سردم رادر دستان گرمت جای ده... +از اغاز زمان تا کنون مردم عشق واقعی را از برق چشمان خود شناخته اند... آری هنوز برق چشمانم در تاریکی های شب میان ان همه می درخشد.. هنوز تنها با دیدن تو چراغ دلش روشن میشود... اینکه دیگر دست خودش نیست...کار دلش است... +قوی ترین عشق..عشقی است که شکنندگی خود را اشکار می سازد... آری شکست...قلبم را میگویم...دلم...عشقم..شکست و فهمیدم عشقم قوی ست..واقعی ست...حرف مردم را برای چه میخواهم...وقتی که عشقم بی نهایت است... +غم ها تا ابد ادامه نمیابد..وقتی به سوی ان چه همیشه میخواستم ره سپار شوم... من تو را میخواهم...میخواهم بار دیگر به سویت ره سپار شوم.. هر چه میخواهد بشود...من عاشقم... + وقتی همه چیز بار ها گفته شده... و به دفعات بی شماری تکرار گشته.. هنگامی که جاهایی که دیده ام.. تجربیاتی که داشته ام... قدم هایی که به خاطر تو برداشته ام... همه به خاطره هایی دور تبدیل شده اند.. چیزی باقی نخواهد ماند.. به جز عشق ناب...
یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 16:36 :: نويسنده : aghil
هی فلانی....؟می داني؟ ميگويند رسم زندگی چنين است!!!!!!!!!!!!!!! مي آيند................. می مانند....................... عادت می دهند............ و می روند!!!!!!!!!!!!!..... و تو در خود می مانی.....و تو تنها می ماني ..تك و تنها راستی نگفتی؟ رسم تو نيز چنين است؟ مثل همه ی فلانی های هستی؟؟؟ یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 16:28 :: نويسنده : aghil
من سرکش بودم .من جوان بودم من عاشق بودم. همه جا را بر هم می زدم تا رام شدگان رم کنند. هر جا پا می گذاشتم، نوای عشق را یادآوری می کردم و به خفتگان آن را می آموختم. آنقدر جنب و جوش داشتم که گاهی احساس می کردم پرواز می کنم. آنقدر بصیرت داشتم که هنگام خروش موجها خدا را می دیدم. دلسوخته ها مرا که می دیدند از نو شروع می کردند. پیرها مرا که می دیدند طراوت جوانی را مرور می کردند و کودکان مرا همراز قصه هایشان می کردند. من اینگونه نبودم. عاشقان را پس میزدم تا عاشق تر شوند و معشوق را هر روز سلام می دادم تا مگر روزی دلتنگم گردد. گلها را آب می دادم تا قدری از طراوتشان را به من هدیه کنند. پرندگان را غذا می دادم تا برایم دعا کنند. برایشان آواز می خواندم تا بلندتر خدا را صدا زنند. به کودکان می آموختم چگونه خداوند را فرا خوانند. و به دختران یاد می دادم چگونه لبخند بزنند. به مجنونان سودای عاشقی و به معشوقان ناز را می آموختم. من اینگونه نبودم. شبها فرشته ها برایم لالایی می گفتند و در خواب خدا مرا نوازش می کرد. حافظ نیتم را می دانست و با من حرف می زد . وقتی دلم می گرفت ابرها هم می گرفتند و می باریدند و وقتی شاد بودم برگها برایم می رقصیدند و موجها پایکوبی می کردند. من اینگونه نبودم. تا روزی زمین و آسمان به من حسادت کردند . برایم دامی دوختند . تا مگر به آن گرفتار شوم و رام شوم. در یکی از روزهای زمستان که خیلی شبیه بهار بود . نه سرد بود نه گرم ،نه زیبا بود نه زشت، نه خلوت بود نه پر ازدحام ، نه ابری نه آفتابی. همه چیز عادی بود. و من مانند عاشقان خوشدل و مهربان قلبم را با احتیاط در دو دستم گرفتم و با تبسمی کودکانه آن را به تو تقدیم کردم. تو آن را گرفتی، نگاهش کردی و خندیدی . فهمیدم ، به سادگیم خندیدی! و این همان دامی بود که روزگار برای رام کردنم اندیشیده بود. و من دیگر دلم را ندیدم. دلم کجاست؟ پیش تو که نیست ؟ آن را چه کار کردی؟ لا اقل بگو کجاست تا خودم آن را پیدا کنم؟! دلم آن قدر سنگین بود که آن را رها کردی؟ یا آنقدر سبک بود که پروازش دادی؟ شاید آنقدر بزرگ بود که جای سینه ات را تنگ کرده بود؟! یا آنقدر کوچک بود که گمش کردی؟ گم شده؟؟ می دانم هیچ کدام اینها نیست . تو آن را شکستی و هر تکه اش را به دور دستی پرتاب کردی تا هیچ وقت آن را نیابم و دیوانه شوم. و از آن روز نه دیگر صدای پرنده ای برایم دلنشین است . نه خروش موجی برایم زیباست . نه لبخندی، نه امیدی، نه بوسه ای نه آوازی.... حتی حافظ هم دیگر به من راست نمی گوید دیگر از آن تک سوار خبری نیست. چهره ام حوصله آینه را سر می برد و صدایم برای دیگران عادت شده . کاش دلی در کار نبود که عشقی باشد و دامی و تو . اصلا" نفهمیدم کی پیر شدم. چقدر سخته تو چشاي کسي که تمامه عشقت رو ازت دزديد و به جاش يه زخم هميشگي رو قلبت یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 16:20 :: نويسنده : aghil توي شب ولنتاين لباس سياه مي پوشم
من آن خاکم به زير پا یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 16:16 :: نويسنده : aghil خیلی سخته که بغض داشته باشی ، اما نخوای کسی بفهمه ... خیلی سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی ... خیلی سخته که سالگرد آشنایی با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگیری ... خیلی سخته که روز تولدت ، همه بهت تبریک بگن ، جز اونی که فکر می کنی به خاطرش زنده ای ... خیلی سخته که غرورت رو به خاطر یه نفر بشکنی ، بعد بفهمی دوست نداره ... خیلی سخته که همه چیزت رو به خاطر یه نفر از دست بدی ، اما اون بگه : دیگه نمی خوامت... !!! یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 16:8 :: نويسنده : aghil
شروع یک کابوس
salam eshgham...delam vasat ye zare shode..ba inke taze beham zadimo gharare ta ye sal baham nabashim
شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 17:23 :: نويسنده : aghil
فروردین اردیبهشت خرداد
تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند
شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, :: 17:7 :: نويسنده : aghil کار 30 ثانیه ای برای داشتن زندگی بهتر
![]() ![]() ![]() پیوندهای روزانه
![]() ![]() پيوندها
![]()
![]() ![]() ![]()
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |